سؤال: آیا منهاج فردوسیان، قائل به سکولاریسم است؟
جواب: واژهٔ سکولار در زبان لاتین به معنای «این جهانی»، «دنیوی»، «گیتیانه» و متضاد با «دینی» یا «روحانی» است. امروزه وقتی از سکولاریسم به عنوان یک آموزه (دکترین) سخن میگویند، معمولاً مقصود، هر فلسفهایست که اخلاق را بدون ارجاع به جزمیّات دینی بنا میکند و در پی پیشبرد دانشها و روشهای بشری است.
از آن جا که اصطلاح «سکولاریسم» در موارد گوناگونی استفاده میشود، معنی دقیق آن بر اساس نوع کاربرد متفاوت است. دیدگاه سکولاریسم بر این پایه بنا شده است که زندگی با در نظر گرفتن «ارزشهای بشری» پسندیده است و دنیا را با استفاده از «دلیل و منطق»، بدون استفاده از تعاریفی مانند «خدا»، «آخرت»، «بهشت و جهنم» و هر مفهوم ماورای طبیعی دیگری، بهتر میتوان توضیح داد.
سکولاریسم شیوه و قانون زیستن است که بر اساس «مادّیات» بنا نهاده شده و به صورت کلی برای کسانی است که باورهای مذهبی را ناکافی یا غیرقابل اطمینان یا غیرقابل باور یافتهاند.
«سکولاریسم» در سه حیطه، به کار میرود؛
اول: در حکومت: معنی سکولاریسم در حکومت، عدم دخالت باورهای مذهبی در امر حکومت و برتری دادن اصول حقوق بشر بر سایر ارزشهای هر دین و مذهبی است.
جدا شدن نهاد دین و دولت در سکولاریزاسیون بدین معناست که مؤسسات سیاسی (که تحت کنترل دولت هستند) از سیطرهی مستقیم یا غیر مستقیم «دین» رها میشوند.
به عبارت دیگر، دیدگاههای نهادهای دینی، نباید بر جامعه تحمیل شوند، یا مبنای سیاستگذاریهای عمومی قرار گیرند. دولت باید تا حد امکان، نسبت به عقاید گوناگون و متفاوت دینی، بیطرف بماند؛ یعنی نه مانع آنها باشد و نه مجری خواستههایشان.
دوم: در مفهومهای جامعهشناسی: سکولاریسم در مفاهیم جامعهشناسی، به هر موقعیتی که در آن، جامعه مفهومهای مذهبی را در تصمیمگیریهای خود کمتر دخالت دهد یا این مفاهیم، کمتر موجب اختلاف یا درگیری شوند، اطلاق میگردد.
سوم: در زندگی فردی: سکولاریسم در زندگی فردی، به معنی برتری دادن «عقل و منطق» بر «آموزههای وحی» است. در این نوع از زندگی، انسان سکولار، بدون وابستگی به دین و مذهب خاص، تلاش میکند زندگیاش را بر اساس اصول اخلاقی بشری برای رسیدن به آرامش و خوشیهای دنیوی بسازد.
اصول سکولاریسم فردی عبارت است از:
ـ بهبود زندگی با توجه به مفاهیم مادی آن؛
ـ دانش، تنها وسیلهی در دسترس انسان است؛
ـ خیر در نیکی کردن است؛ چه جهان دیگری در کار باشد و چه نباشد.
نتیجهگیری: نظر منهاج فردوسیان در بارهی «سکولاریسم» در سه حیطهی بالا، بدین شرح است:
سکولاریسم حکومتی: با توجه به این که در واضحات و مسلّمات قرآن کریم و روایات معتبر از استادان منهاج فردوسیان (علیهم السلام) دستوری به تشکیل دولت اسلامی نیامده، در منهاج فردوسیان، قانونی مبنی بر تشکیل حکومت دینی نیست. نبودن قانون برای تشکیل حکومت اسلامی، به این معنی است که تلاش برای تشکیل حکومت اسلامی، راهی برای رسیدن به کمال و سعادت نیست.
در نقطهی مقابل، با توجه به این که در واضحات و مسلّمات قرآن کریم و روایات معتبر از استادان منهاج فردوسیان (علیهم السلام) دستوری به جداسازی دین از حکومت نیامده، در منهاج فردوسیان، قانونی مبنی بر جداسازی دین از حکومت نیست. نبودن قانون برای جداسازی دین از حکومت، به این معنی است که تلاش برای جداسازی دین از حکومت، راهی برای رسیدن به کمال و سعادت نیست.
با این حساب، سکولاریسم حکومتی (جدایی دین از سیاست) یا تشکیل حکومت دینی، جایگاهی در منهاج فردوسیان ندارد و این نظام تربیتی، نسبت به هر دو سوی این ماجرا، سکوت دارد.
سکولاریسم اجتماعی: با توجه به این که در واضحات و مسلّمات قرآن کریم و روایات معتبر از استادان منهاج فردوسیان (علیهم السلام) دستوری به اجبار جامعه به پذیرش آموزههای دینی نیامده، در منهاج فردوسیان، قانونی مبنی بر مجبور کردن جامعه به پذیرش آموزههای دینی نیست.
نبودن قانون برای مجبور کردن مردم به پذیرش و مراعات دین، به این معنی است که تلاش برای مجبور کردن جامعه به پذیرش و مراعات دین، راهی برای رسیدن به کمال و سعادت نیست.
در نقطهی مقابل، با توجه به این که در واضحات و مسلّمات قرآن کریم و روایات معتبر از استادان منهاج فردوسیان (علیهم السلام)، تلاش برای بیدین کردن جامعه و تشییع فاحشه، نهی شده، در قوانین عملی منهاج فردوسیان، تلاش برای دینزدایی از جامعه، ممنوع است.
این قوانین، حکایت از آن دارد که تلاش برای دینزدایی از جامعه، بر رسیدن به کمال و سعادت، تأثیر منفی میگذارد.
با این حساب، سکولاریسم اجتماعی به معنی مجبور کردن جامعه به دینداری، جایگاهی در منهاج فردوسیان ندارد؛ ولی تلاش برای دینزدایی از جامعه، ممنوع است.
سکولاریسم فردی: با توجه به این که در واضحات و مسلّمات قرآن کریم و روایات معتبر از استادان منهاج فردوسیان (علیهم السلام) دستورات متعددی برای ادارهی زندگی فردی آمده و بر اساس آن، هزاران قانون در منهاج فردوسیان تدوین شده است، بر هر جویندهی کمال و سعادت، لازم است قانونهای منهاج فردوسیان را به خوبی مراعات کند.
و در نقطهی مقابل، با توجه به واضحات و مسلّمات قرآن کریم و روایات معتبر از استادان منهاج فردوسیان (علیهم السلام)، انسانها اجازه ندارند «عقل» و «دانش» را بر آموزههای «وحی» برتری دهند.
با این حساب، سکولاریسم فردی به معنی غلبه دادن «عقل» و «دانش» بر وحی، در منهاج فردوسیان ممنوع است.