با توجه به آنچه در معنی عقل گذشت، باید جملهی مشهوری که شارع مقدس یعنی استاد اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و ائمهی طاهرین (علیهمالسلام) را «رئیس العقلاء» معرفی میکند، بازتعریف کرد.
اگر منظور از «عقل» در این عبارت، «عقل سفید» باشد، بدون تردید و به پشتوانهی روایات معتبر، استاد اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و سپس استادان منهاج فردوسیان و انبیاء الهی (علیهمالسلام)، رئیس عقلا هستند. یعنی اطاعت و تسلیمشان در مقابل ارادهی الهی، در بالاترین درجهی خود قرار دارد. هیچ قلبی در بین انسانها، به سلیم بودن قلب آنان و هیچ روحی به مطیع بودن روح آنان نیست.
اما اگر «عقل» در این عبارت را «عقل آبی» یا «عقل زرد» بدانیم، محل اشکال جدّی است. زیرا شارع یعنی استاد اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، متکی به «وحی» است نه متکی به «عقل». و در هیچ موردی، نیامده که پیامبر، نابغهی هوشی و نخبهی عقلی است. توجه به نکات زیر، میتواند درک این مطلب را آسانتر سازد و حجابهای فکری را برطرف نماید:
نکتهی اول: دین حنیف، وحی است نه نتیجهی تلاش فکری و تیزهوشی استاد اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم):
● محکم 1: «ذلِکَ مِمَّا أَوْحى إِلَیکَ رَبُّکَ مِنَ الْحِکمَةِ»1
● محکم 2: «وَ اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیکَ مِنْ کِتابِ رَبِّکَ»2
● محکم 3: «إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْی یُوحى»3
● محکم 4: «قُلْ إِنَّما أُنْذِرُکُمْ بِالْوَحْیِ»4
● محکم 5: «ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیبِ نُوحیهِ إِلَیکَ»5
● محکم 6: «أُوحِیَ إِلَیَ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ»6
● محکم 7: «وَ الَّذی أَوْحَینا إِلَیکَ مِنَ الْکِتابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقاً لِما بَینَ یَدَیهِ»7
● محکم 8: «فَأَوْحى إِلى عَبْدِهِ ما أَوْحى»8
● محکم 9: «وَ کَذلِکَ أَوْحَینا إِلَیکَ قُرْآناً عَرَبِیا»9
نکتهی دوم: نه تنها استاد اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، بلکه تمام پیامبران الهی، متکی به وحی بودهاند:
● محکم 1: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ إِلاَّ رِجالاً نُوحی إِلَیهِمْ»10
● محکم 2: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ إِلاَّ رِجالاً نُوحی إِلَیهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرى»11
● محکم 3: «وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَکَ إِلاَّ رِجالاً نُوحی إِلَیهِمْ»12
● محکم 4: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ نُوحی إِلَیهِ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدُون»13
● محکم 5: «وَ لَقَدْ أُوحِیَ إِلَیکَ وَ إِلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکَ»14
● محکم 6: «کَذلِکَ یُوحی إِلَیکَ وَ إِلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکَ»15
● محکم 7: «إِنَّا أَوْحَینا إِلَیکَ کَما أَوْحَینا إِلى نُوحٍ وَ النَّبِیِینَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَوْحَینا إِلى إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ عیسى وَ أَیُوبَ وَ یُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَیمانَ وَ آتَینا داوُدَ زَبُوراً»16
نکتهی سوم: ارسال پیامبر، برای ابلاغ وحی است نه ابلاغ آنچه به عقل خودش دریافته است:
● محکم 1: «کَذلِکَ أَرْسَلْناکَ فی أُمَّةٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِها أُمَمٌ لِتَتْلُوَا عَلَیهِمُ الَّذی أَوْحَینا إِلَیکَ»17
نکتهی چهارم: اگر وحی از استاد اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) گرفته شود، هیچ نقطهی اتکایی نخواهند داشت زیرا هر چه دارند از وحی دارند:
● محکم 1: «وَ لَئِنْ شِئْنا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذی أَوْحَینا إِلَیکَ ثُمَّ لا تَجِدُ لَکَ بِهِ عَلَینا وَکیلاً»18
● محکم 2: «قُلْ لا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدی خَزائِنُ اللهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَیبَ وَ لا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما یُوحى إِلَیَ»19
● محکم 3: «قُلْ لا أَجِدُ فی ما أُوحِیَ إِلَیَ مُحَرَّماً عَلى طاعِمٍ یَطْعَمُهُ إِلاَّ أَنْ یَکُونَ مَیتَةً أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزیرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقاً أُهِلَّ لِغَیرِ اللهِ بِهِ»20
● محکم 4: «وَ إِذا تُتْلى عَلَیهِمْ آیاتُنا بَیِناتٍ قالَ الَّذینَ لا یَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَیرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما یَکُونُ لی أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسی إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما یُوحى إِلَیَ»21
● محکم 5: «قُلْ إِنْ ضَلَلْتُ فَإِنَّما أَضِلُّ عَلى نَفْسی وَ إِنِ اهْتَدَیتُ فَبِما یُوحی إِلَیَ رَبِّی»22
● محکم 6: «قُلْ ما کُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْری ما یُفْعَلُ بی وَ لا بِکُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما یُوحى إِلَیَ»23
● محکم 7: «وَ کَذلِکَ أَوْحَینا إِلَیکَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما کُنْتَ تَدْری مَا الْکِتابُ وَ لاَ الْإیمانُ وَ لکِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدی بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا»24
● محکم 8: «تِلْکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیبِ نُوحیها إِلَیکَ ما کُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُکَ مِنْ قَبْلِ هذا»25
● محکم 9: «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِما أَوْحَینا إِلَیکَ هذَا الْقُرْآنَ وَ إِنْ کُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلینَ»26
● محکم 10: «ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیبِ نُوحیهِ إِلَیکَ وَ ما کُنْتَ لَدَیهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ یَمْکُرُونَ»27
نکتهی پنجم: تنها تمایز استاد اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) با سایر انسانها، وحیای است که به ایشان میشد و به دیگران نمیشد، نه آنچه به عقل ایشان میرسید که به عقل دیگران نمیرسید:
● محکم 1: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَ»28
● محکم 2: «قُلْ إِنَّما یُوحى إِلَیَ»29
● محکم 3: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَ»30
نکتهی ششم: استاد اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مأمور به پیروی از وحی هستند نه از عقل خود:
● محکم 1: «اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیکَ مِنَ الْکِتابِ»31
● محکم 2: «وَ اتَّبِعْ ما یُوحى إِلَیکَ مِنْ رَبِّکَ»32
● محکم 3: «اتَّبِعْ ما أُوحِیَ إِلَیکَ مِنْ رَبِّکَ»33
● محکم 4: «قُلْ إِنَّما أَتَّبِعُ ما یُوحى إِلَیَ مِنْ رَبِّی»34
● محکم 5: «وَ اتَّبِعْ ما یُوحى إِلَیکَ»35
نکتهی هفتم: استاد اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مأمور هستند به آنچه بدیشان وحی شده، چنگ بزنند نه به آنچه به عقلشان میرسد:
● محکم 1: «فَاسْتَمْسِک بِالَّذی أُوحِیَ إِلَیکَ»36
● محکم 2: «فَلَعَلَّکَ تارِکٌ بَعْضَ ما یُوحى إِلَیکَ»37
…………………………………………..
1. سورهی اسراء، آیهی 39. ترجمه: این [دیدگاهها و احکام] از حکمتهایى است که پروردگارت به تو وحى کرده است.
2. سورهی کهف، آیهی 27. ترجمه: و آنچه از کتاب پروردگارت به تو وحى شده است، بخوان.
3. سورهی نجم، آیهی 4. ترجمه: گفتار او چیزى جز وحى که به او نازل مىشود، نیست.
4. سورهی انبیاء، آیهی 45. ترجمه: بگو: من فقط شما را به وسیلهی وحى بیم مىدهم.
5. سورهی آل عمران، آیهی 44. ترجمه: این [حقایق] از خبرهاى غیبى است که به تو وحى مىکنیم.
6. سورهی انعام، آیهی 19. ترجمه: و این قرآن به من وحى شده تا به وسیلهی آن، شما و هر کس را که این قرآن به او مىرسد بیم دهم.
7. سورهی فاطر، آیهی 31. ترجمه: و آنچه از کتاب به تو وحى کردهایم، همان حق است، [و] تصدیق کننده [کتابهایى که] پیش از آن بوده است.
8. سورهی نجم، آیهی 10. ترجمه: آن گاه به بندهاش آنچه را باید وحى مىکرد، وحى کرد.
9. سورهی شورا، آیهی 7. ترجمه: و اینگونه قرآنى [به زبان] عربى [فصیح و گویا] به تو وحى کردیم.
10. سورهی نحل، آیهی 43. ترجمه: و پیش از تو جز مردانى که به آنان وحى مىکردیم، نفرستادیم.
11. سورهی یوسف، آیهی 109. ترجمه: و پیش از تو جز مردانى از اهل آبادىها را که به آنان وحى کردیم [براى هدایت مردم] نفرستادیم.
12. سورهی انبیاء، آیهی 7. ترجمه: و پیش از تو [به پیامبرى] نفرستادیم مگر مردانى را که به آنان وحى مىنمودیم.
13. سورهی انبیاء، آیهی 25. ترجمه: و پیش از تو هیچ پیامبرى نفرستادیم مگر آنکه به او وحى کردیم که: معبودى جز من نیست، پس تنها مرا بپرستید.
14. سورهی زمر، آیهی 65. ترجمه: بىتردید به تو و به کسانى که پیش از تو بودهاند، وحى شده است.
15. سورهی شورا، آیهی 3. ترجمه: اینگونه به سوى تو و کسانى [از پیامبران] که پیش از تو بودند، وحى مىکند.
16. سورهی نساء، آیهی 163. ترجمه: ما به تو وحى کردیم، همان گونه که به نوح و پیامبران پس از او وحى کردیم؛ و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نوادگان [داراى مقام نبوتشان] و عیسى و ایوب و یونس و هارون و سلیمان نیز وحى نمودیم؛ و به داود، زبور دادیم.
17. سورهی رعد، آیهی 30. ترجمه: آن گونه [که رسولان گذشته را ارسال کردیم] تو را در میان امتى که پیش از آن امتهایى روزگار به پایان بردند، فرستادیم، تا آنچه را به تو وحى کردیم بر آنان بخوانى.
18. سورهی اسراء، آیهی 86. ترجمه: و اگر بخواهیم قطعاً آنچه را به تو وحى کردهایم [از یادها و نوشتهها] محو مىکنیم، آن گاه در برابر ما [براى بازگرفتنش] کارسازى براى خود نخواهى یافت.
19. سورهی انعام، آیهی 50. ترجمه: بگو: من به شما نمىگویم که گنجینههاى خدا نزد من است، و نیز غیب هم نمىدانم، و نمىگویم که فرشتهام؛ فقط از آنچه به من وحى شده پیروى مىکنم.
20. سورهی انعام، آیهی 145. ترجمه: بگو: در احکامى که به من وحى شده [خوراک] حرامى را بر خورندهاى که میل دارد آن را بخورد نمىیابم، مگر آنکه مردار یا خون ریخته شده [از رگهاى حیوان] یا گوشت خوک باشد که یقیناً همه نجس و پلیدند، یا حیوانى که از روى نافرمانى از دستور خدا [هنگام ذبح] نام غیر خدا بر آن برده شده است.
21. سورهی یونس، آیهی 15. ترجمه: و هنگامى که آیات روشن ما بر آنان خوانده شود، کسانى که دیدار [قیامت] ما [و محاسبه شدن اعمالشان] را امید ندارند، مىگویند: قرآنى غیر این بیاور یا آن را [به آیاتى دیگر که خوشآیند طبع ما باشد] تغییر ده!! بگو: مرا نرسد که آن را از نزد خود تغییر دهم؛ جز آنچه را به من وحى مىشود، پیروى نمىکنم.
22. سورهی سبأ، آیهی 50. ترجمه: بگو: اگر من گمراه شده باشم، فقط به زیان خود گمراه شدهام، و اگر هدایت شده باشم به سبب آن است که پروردگارم به من وحى مىکند.
23. سورهی احقاف، آیهی 9. ترجمه: بگو: از میان فرستادگان خدا فرستادهاى نوظهور نیستم [که گفتار و کردارم مخالف گفتار و کردار آنان باشد، بلکه به من هم چون آنان وحى مىشود] و نمىدانم با من و شما [در دنیا و آخرت] چه خواهد شد، من فقط از آنچه به من وحى شده پیروى مىکنم.
24. سورهی شورا، آیهی 52. ترجمه: و همان گونه [که بر پیامبران پیشین وحى کردیم] روحى را [چون قرآن] از امر خود به تو وحى کردیم. تو [پیش از این] نمىدانستى کتاب و ایمان چیست، ولى آن [کتاب] را نورى قرار دادیم که هر کس از بندگانمان را بخواهیم به وسیلهی آن هدایت مىکنیم.
25. سورهی هود، آیهی 49. ترجمه: اینها از خبرهاى غیبى است که آن را به تو وحى مىکنیم، نه تو آنها را پیش از این مىدانستى و نه قوم تو.
26. سورهی یوسف، آیهی 3. ترجمه: ما بهترین داستان را با وحى کردن این قرآن بر تو مىخوانیم و تو یقیناً پیش از آن از بىخبران بودى.
27. سورهی یوسف، آیهی 102. ترجمه: این از سرگذشتهاى پرفایده غیب است که به تو وحى مىکنیم، و تو هنگامى که آنان در کارشان تصمیم گرفتند و [براى انجامش] نیرنگ مىکردند، نزدشان نبودى.
28. سورهی کهف، آیهی 110. ترجمه: بگو: من بشرى مانند شما هستم، [با این فرق که] به من وحى مىشود.
29. سورهی انبیاء، آیهی 108. ترجمه: بگو: به من فقط وحى مىشود.
30. سورهی فصلت، آیهی 6. ترجمه: من بشرى مانند شما هستم، [با این فرق که] به من وحى مىشود.
31. سورهی عنکبوت، آیهی 45. ترجمه: آنچه را از این کتاب به تو وحى شده است، بخوان.
32. سورهی احزاب، آیهی 2. ترجمه: و آنچه را که از سوى پروردگارت به تو وحى مىشود پیروى کن.
33. سورهی انعام، آیهی 106. ترجمه: از آنچه از سوى پروردگارت به تو وحى شده پیروى کن.
34. سورهی اعراف، آیهی 203. ترجمه: بگو: من فقط از آنچه که از سوى پروردگارم به من وحى مىشود، پیروى مىکنم.
35. سورهی یونس، آیهی 109. ترجمه: و از آنچه به سویت وحى مىشود، پیروى کن.
36. سورهی زخرف، آیهی 43. ترجمه: پس به آنچه بر تو وحى شده تمسک بجوى.
37. سورهی هود، آیهی 12. ترجمه: پس شاید برخى از آنچه را به تو وحى مىشود ترک کنى.