تذکر دوم: تفکر در ذات حق تعالی ممنوع است
از جمله منطقههای ممنوعهی ورود انواع عقل، تفکر در ذات حق تعالی است. استاد اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: «تَفَکرُوا فِی خَلْقِ اللهِ وَ لَا تَفَکرُوا فِی اللهِ فَإِنَّکمْ لَنْ تَقْدِرُوا قَدْرَه»1
امیر المؤمنین (علیهالسلام) فرمودند: «اتَّقُوا اللهَ أَنْ تُمَثِّلُوا بِالرَّبِّ الَّذِی لَا مِثْلَ لَهُ أَوْ تُشَبِّهُوهُ بِشَیءٍ مِنْ خَلْقِهِ أَوْ تُلْقُوا عَلَیهِ الْأَوْهَامَ أَوْ تُعْمِلُوا فِیهِ الْفِکرَ أَوْ تَضْرِبُوا لَهُ الْأَمْثَالَ أَوْ تَنْعِتُوهُ بِنُعُوتِ الْمَخْلُوقِینَ فَإِنَّ لِمَنْ فَعَلَ ذَلِک نَاراً»2
امام باقر (علیهالسلام) فرمودند: «تَکلَّمُوا فِی کُلِّ شَیءٍ وَ لَا تَتَکلَّمُوا فِی ذَاتِ الله»3
یا در مورد این آیه «وَ إِذا رَأَیتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیاتِنا»4 فرمودند: [منظور آیه،] سخن گفتن در بارهی خدای تعالی و جدال در بارهی قرآن است. «فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیرِهِ»5
همچنین امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «إِنَّ النَّاسَ لَا یزَالُ بِهِمُ الْمَنْطِقُ حَتَّى یتَکلَّمُوا فِی اللهِ»6
یا میفرمایند: «إِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یقُولُ «وَ أَنَّ إِلى رَبِّک الْمُنْتَهى» فَإِذَا انْتَهَى الْکلَامُ إِلَى اللهِ فَأَمْسِکو»7
راوی میگوید: کتَبَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ (علیهالسلام) إِلَى أَبِی: «أَنَّ اللهَ أَعْلَى وَ أَجَلُّ وَ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ یَبْلَغَ کُنْهُ صِفَتِهِ فَصِفُوهُ بِمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ وَ کُفُّوا عَمَّا سِوَى ذَلِکَ»8
قسمتی از آنچه از استادان منهاج فردوسیان (علیهمالسلام) در بارهی پیامدها و آثار تفکر در ذات الهی به ما رسیده، بدین شرح است:
1. هر کس در ذات خداوند تفکر کند، مُلحد9 و زِندیق10 میشود:
امیر المؤمنین (علیهالسلام) فرمودند: «مَنْ تَفَکرَ فِی ذَاتِ اللهِ أَلْحَد»11
همچنین آن حضرت فرمودند: «مَنْ أَفْکرَ فِی ذَاتِ اللهِ تَزَنْدَق»12
2. تفکر در بارهی خداوند، منجر به حیرت و سرگردانی میشود:
امیر المؤمنین (علیهالسلام) فرمودند: «حَصِرَتِ الْأَلْبَابُ عَنْ ذِکرِ أَزَلِیّتِهِ وَ تَحَیَّرَتِ الْعُقُولُ فِی أَفْلَاک مَلَکوتِه»13
امام باقر (علیهالسلام) فرمودند: «تَکلَّمُوا فِی خَلْقِ اللهِ وَ لَا تَتَکلَّمُوا فِی اللهِ فَإِنَّ الْکلَامَ فِی اللهِ لَا یزْدَادُ صَاحِبَهُ إِلَّا تَحَیّراً»14
و نیز آن حضرت فرمودند: «کانَ فِیمَا مَضَى قَوْمٌ تَرَکوا عِلْمَ مَا وُکِّلُوا بِهِ وَ طَلَبُوا عِلْمَ مَا کُفُّوهُ حَتَّى انْتَهَى بِهِمُ الْکلَامُ إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَتَحَیَّرُوا فَإِنْ کانَ الرَّجُلُ لَیُدْعَى مِنْ بَینِ یَدَیهِ فَیُجِیبُ مِنْ خَلْفِهِ أَوْ یُدْعَى مِنْ خَلْفِهِ فَیُجِیبُ مِنْ بَینِ یَدَیهِ»15
و نیز امام باقر (علیهالسلام) فرمودند: «تَکَلَّمُوا فِیمَا دُونَ الْعَرْشِ وَ لَا تَکَلَّمُوا فِیمَا فَوْقَ الْعَرْشِ فَإِنَّ قَوْماً تَکَلَّمُوا فِی اللهِ فَتَاهُوا حَتَّى کَانَ الرَّجُلُ یُنَادَى مِنْ بَینِ یَدَیهِ فَیُجِیبُ مِنْ خَلْفِهِ»16
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «إِیّاکمْ وَ التَّفَکرَ فِی اللهِ فَإِنَّ التَّفَکرَ فِی اللهِ لَا یزِیدُ إِلَّا تَیهاً»17
3. اندیشیدن در بارهی خدا، مساوی با هلاکت و نابودی است:
امیر المؤمنین (علیهالسلام) فرمودند: «اعْلَمْ أَنَ الرَّاسِخِینَ فِی الْعِلْمِ هُمُ الَّذِینَ أَغْنَاهُمُ اللهُ عَنِ الِاقْتِحَامِ فِی السُّدَدِ الْمَضْرُوبَةِ دُونَ الْغُیوبِ فَلَزِمُوا الْإِقْرَارَ بِجُمْلَةِ مَا جَهِلُوا تَفْسِیرَهُ مِنَ الْغَیبِ الْمَحْجُوبِ فَقَالُوا آمَنَّا بِهِ کلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا فَمَدَحَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ اعْتِرَافَهُمْ بِالْعَجْزِ عَنْ تَنَاوُلِ مَا لَمْ یحِیطُوا بِهِ عِلْماً وَ سَمَّى تَرْکهُمُ التَّعَمُّقَ فِی مَا لَمْ یکلِّفْهُمُ الْبَحْثَ عَنْهُ مِنْهُمْ رُسُوخاً فَاقْتَصِرْ عَلَى ذَلِک وَ لَا تُقَدِّرْ عَظَمَةَ اللهِ سُبْحَانَهُ عَلَى قَدْرِ عَقْلِک فَتَکونَ مِنَ الْهَالِکینَ»18
راوی میگوید: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیهالسلام) عَنْ شَیءٍ مِنَ الصِّفَةِ، فَرَفَعَ یدَهُ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ قَالَ: «تَعَالَى الْجَبَّارُ. تَعَالَى الْجَبَّارُ. مَنْ تَعَاطَى مَا ثَمَّ هَلَکَ»19
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «مَنْ نَظَرَ فِی اللهِ کیفَ هُوَ هَلَک»20
امام صادق (علیهالسلام) به مفضل بن عمر فرمودند: «یا مُفَضَّلُ مَنْ فَکَّرَ فِی اللهِ کیفَ کانَ هَلَکَ»21
…………………………………………
1. مجموعة ورام، ورام بن ابی فراس، جلد 1، صفحهی 250، باب التفکر. ترجمه: در آفرینش خداوند تفکر کنید ولی در ذات خداوند تفکر نکنید، چرا که نمیتوانید او را اندازه بگیرید.
2. روضة الواعظین و بصیرة المتّعظین، فتال نیشابوری، جلد 1، صفحهی 37. باب الکلام فیما ورد من الأخبار فی معنى العدل و التوحید. ترجمه: بپرهیزید از اینکه پروردگاری را که هیچ مثل و مانندی ندارد دارای مثال دانید، یا به خلق او تشبیه کنید، یا او را در محدوده اوهام آورید، یا فکر و اندیشه را در ذات او به کار گیرید، یا چیزی را مثال او دانید و به صفات مخلوقات موصوفش گردانید، زیرا سزای هر کس چنان کند آتش دوزخ است.
3. کافی، محدث کلینی، جلد 1، صفحهی 93، باب النهی عن الکلام فی الکیفیة. ترجمه: در بارهی هر چیزى سخن گویید ولى راجع به ذات خدا سخن مگویید.
4. سورهی انعام، آیهی 68. ترجمه: و هرگاه کسانى را دیدى که در آیات ما [به قصد شبهه اندازى] به یاوهگویى و سخن بىمنطق مىپردازند…
5. سورهی انعام، آیهی 68. ترجمه: از آنان روى بگردان [و مجلسشان را ترک کن] تا در سخنى دیگر در آیند.
6. کافی، محدث کلینی، جلد 1، صفحهی 93، باب النهی عن الکلام فی الکیفیة. ترجمه: مردم تا آنگاه که گفتوگویشان دربارهی خداوند نباشد، مجاز به ادامه دادن هستند
7. کافی، محدث کلینی، جلد 1، صفحهی 92، باب النهی عن الکلام فی الکیفیة. ترجمه: امام صادق (علیهالسلام) درتفسیر آیهی 43 سورهی نجم فرمودند: همانا خدای عز و جل میفرماید: «و همانا به سوی پروردگارت، نهایت و پایان است» پس هر گاه سخن به خدا رسید، باز ایستید.
8. کافی، محدث کلینی، جلد 1، صفحهی 102، باب النهی عن الصفة بغیر ما وصف به نفسه تعالى. ترجمه: امام کاظم (علیهالسلام) به پدرم نوشتند: همانا خداوند، بالاتر و برتر و بزرگتر از آن است که کسی به حقیقت [ذات و] صفتش برسد؛ پس خدا را به آنچه او خودش را به آن توصیف کرده است، توصیف نمایید و از هر گونه توصیف دیگر، دست بکشید.
9. مُلحِد: از راه حق برگردنده. بیدین. از راه حق برگشته. کافر. بتپرست. جدل کننده در دین. آن که از دین، بازگشته یا عدول کرده یا منحرف شده است.
10. زِندیق: کسی که در باطن، کافر باشد و تظاهر به ایمان کند. کافر. بیدین.
11. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، آمدی، صفحهی 82، منع التفکر فی ذاته تعالى. ترجمه: کسی که در ذات خدا تفکر کند، ملحد میشود.
12. کافی، محدث کلینی، جلد 8، صفحهی 22، خطبة لأمیر المؤمنین (علیهالسلام) و هی خطبة الوسیلة. ترجمه: هر کس در ذات خداوند اندیشه کند، زندیق میشود.
13. روضة الواعظین و بصیرة المتّعظین، فتال نیشابوری، جلد 1، صفحهی 37. باب الکلام فیما ورد من الأخبار فی معنى العدل و التوحید. ترجمه: خرد از ذکر ازلى بودنش درمانده است و عقل در افلاک ملکوتش حیران است.
14. کافی، محدث کلینی، جلد 1، صفحهی 93، باب النهی عن الکلام فی الکیفیة. ترجمه: در آفرینش خدا گفتوگو کنید اما دربارهی [ذات و صفات] خدا نه؛ چرا که بحث و جدل در بارهی خداوند، جز فزونی حیرت نتیجهای ندارد.
15. کافی، محدث کلینی، جلد 1، صفحهی 92، باب النهی عن الکلام فی الکیفیة. ترجمه: در گذشته مردمی بودند که دانش آنچه را که بدان توصیه شده بودند، رها کرده و سراغ دانستن اموری رفتند که از آن بر حذر داشته شده بودند تا آنکه کارشان به بحث و مجادله در بارهی خداوند کشید، نتیجه آن شد که حیران و سرگردان شدند؛ تا آنجا که هرگاه فردی از آنها از پیش رو صدا زده میشد، از پشت سر جواب میداد و از پشت سر صدا زده میشد، از پیش رو جواب میداد.
16. محاسن، محدث برقی، جلد 1، صفحهی 238، باب جوامع من التوحید. ترجمه: در پایینتر از عرش سخن بگویید و در بالاتر از عرش، سخن مگویید. همانا گروهی در بارهی خدا سخن گفتند، پس سرگشته شدند تا آنجا که مردی از آنان از پیش رو صدا زده میشد، پس از پشت سر جواب میداد.
17. امالی، شیخ صدوق، صفحهی 417، المجلس الخامس و الستون. ترجمه: مبادا در بارهی خدا اندیشه کنید که اندیشه در خدا، زیاد نمیکند جز سرگردانی و گمراهى را.
18. توحید، شیخ صدوق، صفحهی 56، باب التوحید و نفی التشبیه. ترجمه: بدان که راسخان در علم آنانند که خدا ایشان را از فرو رفتن در موانع زده شده بر غیبها بینیاز کرده است. پس ملازم اقرار و اعتراف به همهی آنچه تفسیر و بیانش را ندانستند از غیب و نهانى که محجوب است گردیدند، پس گفتند به همهی آنچه از نزد پروردگارمان است. پس خداى عز و جل اعتراف ایشان را به عجز و درماندگى از فرا گرفتن آنچه به آن احاطه نکردهاند، از روى دانش، مدح و ثنا کرده و ترک ایشان تعمق را در آنچه بحث و کاوش از آن را تکلیف نکرده، از ایشان رسوخ نامیده است. پس بر این کوتاه بیا و عظمت خدا را بر اندازهی عقلت اندازه مکن که از جملهی هلاکشوندگان خواهى بود.
19. کافی، محدث کلینی، جلد 1، صفحهی 94، باب النهی عن الکلام فی الکیفیة. ترجمه: سؤالى در بارهی صفت خدا از امام باقر (علیهالسلام) نمودم، حضرت دستشان را به سوى آسمان بلند کرده و فرمودند: والاست خداى جبار، والاست خداى جبار، هر که به آنچه آنجاست دستدرازى کند [و بخواهد در بارهی ذات خدا سخنی بگوید] هلاک گردد.
20. کافی، محدث کلینی، جلد 1، صفحهی 93، باب النهی عن الکلام فی الکیفیة. ترجمه: آنکه در بارهی [کیفیت و حقیقت] خداوند بیاندیشد، هلاک میشود.
21. توحید، شیخ صدوق، صفحهی 460، باب النهی عن الکلام و الجدال و المراء فی الله عز و جل. ترجمه: اى مفضل، هر که در خدا فکر کند که خدا چگونه بوده، هلاک شود.