یادکرد از انسانها در قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان، تابع نظام خاصی است؛ بدین ترتیب که انسانها بر طبق میزان گرفتاری یا رهایی از حجابهای پنجگانه، به نامهای مختلف خوانده میشوند؛ به این شرح:
بشر:
انسانهایی که از حجاب اول (توحید) عبور کرده ولی در حجاب دوم (نبوت) اسیر باشند، به این نام خوانده میشوند. البته این مصطلح به کفار محض (که خدایی قبول ندارند) یا مشرکین (که قائل به خدایان هستند) نیز اطلاق میشود.
مسلمان (عامه):
به انسانهایی که از حجاب دوم (نبوت حضرت ختمی مرتبت) عبور کرده ولی در حجاب سوم (امامت دوازده جانشین ایشان) اسیر باشند، گفته میشود. این مصطلح شامل کسانی که امامت کمتر از دوازده امام را قبول داشته باشند، نیز میشود.
شیعه:
به انسانهایی که از حجاب سوم (امامت دوازده امام) عبور کرده ولی در حجاب چهارم (ولایت) اسیر باشند، گفته میشود.
مؤمن:
به انسانهایی که از حجاب چهارم (ولایت) عبور کرده ولی در حجاب پنجم (برائت) اسیر باشند، گفته میشود.
منهاجی:
به انسانهایی که از پنج حجاب روحی، عبور نموده و با آزادگی تمام، قدم در منهاج فردوسیان نهاده و با عزمی راسخ، درجات عالیهی کمال و سعادت را طی کرده باشند، گفته میشود.
کَس (کَسی):
لفظی عام برای تمام گروههای گذشته است.
شخص:
از انسانهایی که موقعیتشان مشخص نیست، یعنی معلوم نیست دقیقاً به چه گروهی منتسب میشوند، با این عنوان، یاد شده است.
پس هرگاه در قاعدهای نظری یا قانونی عملی از منهاج فردوسیان، کلمات پنجگانهی بالا به کار رفته باشد، باید توجه نمود که چه معنایی را اراده کرده است.
باید توجه داشت که این دقت در اصطلاحات، بیشتر در نسخهی سوم قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان مراعات شده است.