حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

بسمه تبارک و تعالی

خانه از پای بست ویرانست! ناشر خصوصی!!

ترسم نرسی به مکه‌ای اعرابی * این ره که تو می‌روی به ترکستان است

لطفاً به آیات شریفه ذیل بیشتر توجه کنید: 90 انعام؛ 72 یونس؛ 29 هود؛ 72 مؤمنون؛ 47 سبأ، 86 ص و … و اما استاد محترم سلوک و عرفان:
اولاً هدایت با خداست نه با ما و شما؛ ما اگر هنر کنیم و خدا بر ما منت بگذارد می‌توانیم وسیله هدایت باشیم؛
ثانیاً هدایت می‌بایست توسط شخصی باشد که گفتارش با رفتارش هماهنگ باشد؛
اگر بنده ادعای استادی عرفان داشته باشم و از طریق سایت، وبلاگ و ایمیل و اینترنت بدنبال تبلیغ باشم، باید عقب گردی داشته و مجدداً مراتب تربیت نفس را طی نمایم، بعبارت دیگر استادی بنده کاملاً زیر سوال می‌رود و بنده باید مجدداً مراحل اولیه عرفان را که مبارزه با نفس اماره (شهرت طلبی) است، طی نمایم؛ و در نهایت گفتار و ادعای بنده با رفتارم هماهنگ نیست!
در خاتمه بنده حقیر بدون هیچگونه ادعایی از شما خواهش می‌کنم:
1 ـ تبلیغ کتاب توسط ناشر خصوصی بدون ذکری از فضائل و کرامات و منهاج فردوسیان جنابعالی صورت پذیرد چرا که شایسته مقام معنوی اهل طریقت نیست؛
2 ـ جلوی هرگونه تبلیغات اینترنتی، موبایلی و… را بگیرید چرا که راه شک و شبهه به این منهاج باز می‌شود و …
3 ـ اجازه دهید تبلیغ بزرگواریها، کرامات و استادی جنابعالی از طریق مشاهدات عینی و قلبی مریدان و روایات سینه به سینه آن‌ها صورت پذیرد، چرا که هم خالصانه و واقعی تر بوده وهم خدای نکرده مشمول غضب خداوند تبارک و تعالی و نیز سیبل این بیت شعر واقع نمیشویم:
دلخوش از آنیم که حج می‌رویم * غافل از آنیم که کج می‌رویم
قل ان الفضل بید الله یوتیه من یشاء والله واسع علیم (آل عمران73)
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
رهرو نوپای قرآن و عترت / برادر کوچک شما

************
باسمه تعالی شأنه

سلام علیکم و رحمة الله
در پاسخ شما چند نکته را متذکر می‌شوم:
1. فرمایشات جنابعالی جملگی از پیش فرض‌ها و پیش داوری‌های شما ناشی می‌شود. نخست، بنده‌ی کمترین را یک صوفی بی‌صفای شیاد دکان‌دار شهرت‌طلب بی‌سواد فرض کرده‌اید و خود را یک دانشمند هدایت‌یافته و رسیده به قرآن و عترت، سپس اینگونه نتیجه‌گیری کرده‌اید. از این نامه معلوم می‌شود شما اصلاً کتاب منهاج فردوسیان را ندیده‌اید چه برسد به مطالعه‌ی عمیق مقدمه‌اش و غور در قواعد نظری و قوانین عملی آن.
منهاج فردوسیان در یک فرایند بیست ساله تهیه و تنظیم شده و بعد از به بحث گذاشته شدن با جمعی از مدرسین سطوح عالیه و خارج حوزه‌ی علمیه‌ی قم و تأیید مراجع عظام تقلید (حفظهم الله تعالی) منتشر گردیده است. و بیدی نیست که به باد تهمت و ناسزا بلرزد.
2. نمی‌دانم این‌که کسی کتابش را به رایگان به سرمایه‌گذاری واگذار کند تا او با سرمایه‌ی خودش آن را چاپ نموده و بفروشد و سود ببرد، چه اشکالی دارد که خانه را از پای بست ویران می‌کند؟!
3. تک تک آیاتی که فرموده بودید را خواندم و در آن اندیشیدم. شما نیز یکبار دیگر در این آیات نظر کنید:
«أُوْلَئک الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ فَبِهُدَئهُمُ اقْتَدِهْ قُل لَّا أَسَئلُکمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکرَی‏ لِلْعَلَمِین» [سوره‌ی انعام، آیه‌ی 90]
ترجمه: اینان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده است پس به هدایت آنان اقتدا کن. بگو: «من، از شما هیچ مزدی بر این [رسالت‏] نمی‏‌طلبم. این [قرآن‏] جز تذکری برای جهانیان نیست.»
«فَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَمَا سَأَلْتُکمُ مِّنْ أَجْرٍإِنْ أَجْرِی إِلَّا عَلی اللَّهِ وَ أُمِرْتُ أَنْ أَکونَ مِنَ الْمُسْلِمِین» [سوره‌ی یونس، آیه‌ 72]
ترجمه: و اگر روی گردانیدید، من مُزدی از شما نمی‏‌طلبم. پاداش من جز بر عهده خدا نیست، و مأمورم که از گردن‌نهندگان باشم.»
«وَ یَقَوْمِ لَا أَسَئلُکمْ عَلَیْهِ مَالاً إِنْ أَجْرِی إِلَّا عَلی اللَّهِ وَ مَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِنَّهُم مُّلَاقُواْ رَبهِمْ وَ لَاکنی‏ أَرَاکمْ قَوْمًا تجَهَلُونَ» [سوره‌ی هود، آیه‌ی 29]
ترجمه: و ای قوم من بر این [رسالت] مالی از شما درخواست نمی‏‌کنم مزد من جز بر عهده خدا نیست و کسانی را که ایمان آورده‌‏اند طرد نمی‏‌کنم قطعا آنان پروردگارشان را دیدار خواهند کرد ولی شما را قومی می‏‌بینم که نادانی می‏‌کنید.»
«أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ رَبِّک خَیْرٌ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ» [سوره‌ی مؤمنون، آیه‌ی 72]
ترجمه: یا از ایشان مزدی مطالبه می‏‌کنی و مزد پروردگارت بهتر است و اوست که بهترین روزی‏‌دهندگان است»
«قُلْ مَا سَأَلْتُکم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَی اللَّهِ وَهُوَ عَلَی کلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ» [سوره‌ی سبأ،‌ آیه‌ی 47]
ترجمه: بگو هر مزدی که از شما خواستم آن از خودتان مزد من جز بر خدا نیست و او بر هر چیزی گواه است.»
«قُلْ مَا أَسْأَلُکمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُتَکلِّفِینَ» [سوره‌ی صاد، آیه‌ی 86]
ترجمه: بگو مزدی بر این [رسالت] از شما طلب نمی‏‌کنم و من از کسانی نیستم که چیزی از خود بسازم و به خدا نسبت دهم.»
تمام پیام این آیات این است که پیامبران برای ابلاغ رسالت خود از مردم و پیروانشان اجر و مزدی طلب نکرده‌اند.
به نظر شما بنده‌ی کمترین برای مشاوره‌های حضوری و تلفنی و ساعت‌ها پاسخ دادن به نامه‌ها، چیزی دریافت می‌کنم؟ اصلاً در تمام نوشته‌های رسمی و غیر رسمی‌ام بگردید ببینید حتی یک مورد طلب اجر و مزدی از خیل عظیم منهاجیون داشته‌ام؟
اگر کسی سرمایه‌گذاری کرده و کتاب‌های منهاج فردوسیان را چاپ نموده، به امید اجر اخروی و البته سود مادی بوده و در خور سرزنش نیست. اکنون هم اعلام می‌کنم هر کس بخواهد، می‌تواند در نشر سایر آثار منهاج فردوسیان مرا کمک کند. به این صورت که من امتیاز کتاب را به رایگان به او می‌دهم و او با سرمایه‌ی خودش آن را بارها چاپ نموده و بفروشد و یک ریال هم به من ندهد.
4. این‌که نوشته‌اید: «استاد محترم سلوک و عرفان» به عرض عالی می‌رسانم من استاد نیستم و خاک پای استاد هم نمی‌شوم. ثانیاً بارها گفته و نوشته‌ام که منهاج فردوسیان غیر از عرفان و تصوف است.
5. با شما موافقم که: «هدایت با خداست نه با ما و شما؛ ما اگر هنر کنیم و خدا بر ما منت بگذارد می‌توانیم وسیله هدایت باشیم»
6. باز هم با شما موافقم که: «هدایت می‌بایست توسط شخصی باشد که گفتارش با رفتارش هماهنگ باشد» به همین دلیل با اقطاب صوفیه و مرشد و درویش و … مخالفم. به همین دلیل و چندین دلیل عقلی و نقلی دیگر معتقدم که استاد کامل در زمان ما، وجود مقدس حضرت صاحب الامر (ارواحنا فداه) است و بس.
7. این‌که نوشته‌اید: «اگر بنده ادعای استادی عرفان داشته باشم و از طریق سایت، وبلاگ و ایمیل و اینترنت بدنبال تبلیغ باشم، باید عقب گردی داشته و مجدداً مراتب تربیت نفس را طی نمایم، بعبارت دیگر استادی بنده کاملاً زیر سوال می‌رود و بنده باید مجدداً مراحل اولیه عرفان را که مبارزه با نفس اماره (شهرت طلبی) است، طی نمایم؛ و در نهایت گفتار و ادعای بنده با رفتارم هماهنگ نیست!» عرض می‌کنم: این کمترین بی‌ادعا، نه استادم و نه عرفان می‌دانم و آموزش می‌دهم، ولی از هر وسیله‌ی ارتباط جمعی برای رساندن پیام حق و رستگاری استفاده خواهم کرد تا عذری برای کسی باقی نماند. کسی فردای قیامت نگوید: استاد کامل در این زمان را نشناختم و برنامه‌ی صحیح برای عمل کردن را نیافتم. بلکه حجت تمام باشد.
شیطان از تمام این وسائل ارتباطات جهانی به نحو کامل استفاده می‌کند، چرا ما برای ابلاغ پیام خدای رحمان استفاده نکنیم؟! چرا به بهانه‌ی واهی این‌که تقدسمان به خطر می‌افتد، چنین امکان عالی و فراگیری را نادیده بگیریم؟! چرا صحنه‌ی اینترنت را پر از خدا و معنویت نکنیم تا حضور شیطان تحت الشعاع قرار گیرد؟!
8. در مورد این‌که نوشته‌اید: «اجازه دهید تبلیغ بزرگواریها، کرامات و استادی جنابعالی از طریق مشاهدات عینی و قلبی مریدان و روایات سینه به سینه آن‌ها صورت پذیرد، چرا که هم خالصانه و واقعی تر بوده وهم خدای نکرده مشمول غضب خداوند تبارک و تعالی و نیز سیبل این بیت شعر واقع نمیشویم: دلخوش از آنیم که حج می‌رویم * غافل از آنیم که کج می‌رویم» عرض می‌کنم: این کمترین بر طبق دستوری که در روایات ما وارد شده، به دهان ثناگویان خاک می‌پاشم. من عددی نیستم که بزرگواری‌ها و کرامات و استادی داشته باشم. مریدم کجا بود که بخواهد سینه به سینه مشاهدات عینی و قلبی منتشر سازد؟!
رسماً در همینجا اعلام می‌کنم: هر کس مرید حاج فردوسی شود، به گمراهی آشکار دچار شده و همان قصه‌ی صوفیه و دلدادگی به بشر غیر معصوم پیش خواهد آمد.
در همین راستا بارها اعلام کرده ام: راضی نیستم به من بیش از «حاج فردوسی» بگویند و به کار بردن هرگونه لقب و صفت تشریفاتی را بر نمی‌تابم و به شدت برخورد می‌کنم. لقب‌های فریبنده‌ای همچون: عارف کامل واصل سالک… حتی به آقا و جناب هم رضایت نمی‌دهم و به جهت بی‌نام نبودن «حاج فردوسی» مرا کفایت می‌کند.
9. نسخه‌ی الکترونیکی «آشنایی با منهاج فردوسیان» را برای کسب حداقل آشنایی برایتان می‌فرستم.
10. خداوند شما را در رهروی قرآن و عترت پایدار بداراد.

موفق باشید
حاج فردوسی

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است