به نام خدا
جناب آقای فردوسی، من یک مشکلی داشتم که تا حالا با کسی در میون نگذاشتم. از زمانی که بزرگ شدم متوجه شدم با خودم ترسی رو همراه دارم که به خصوص در رو به رو شدن با دنیای اطراف بر سر راه من سد میشه و من رو عقب نگه میداره. گاهی هست و گاهی نیست. میدونم مطعلق بمن نیست، ولی خودش رو تحمیل میکنه. انگار یک چیز خاک خورده در انبار ذهنم. البته در کودکی زندگی پر تشنج و پُر درگیری داشتم، اما این ترس خیلی عمیق تر از اینهاست، چون زمانی که بچه بودم احساس اش نمیکردم و وقتی بزرگ شدم کم کم متوجه اون شدم. انقدر از وجود حقیقی من دور که انگار دو نفر هستیم. چطور میشه به این احساس ترس زور گرفت؟
با تشکر، منتظر پاسخ شما هستم
************
باسم الله تعالی
سلام علیکم، به چند نکته توجه کنید:
1. انسان ذاتاً ضعیف آفریده شده است.
2. هر ضعیف به طور طبیعی گرفتار ترس است.
3. برای غلبه بر این ترس طبیعی، فقط دو راه قابل تصور است؛ اول اینکه خود انسان آنقدر قوی شود که ترسها از او دور شوند.
دوم اینکه خودش را به سایهی حمایت یک قوی بکشاند که به پشت گرمی او از ترسها رهایی یابد.
4. راه اول (که انسان خودش قوی شود) محال است یعنی هر قدر انسان بکوشد تا خودش را از لحاظ جسمی و روحی قوی کند، باز قوی تر از او هم وجود دارد. پس تنها راه برای نترسیدن، پناه بردن به سایهی حمایت یک قوی است.
5. قوی ترینِ قویها که سایه شان برای حمایت ما انسانها همیشه جا دارد، خدای مهربان و جانشینان او در زمین هستند.
6. اگر شما در منهاج فردوسیان قدم بگذارید، رابطهتان با خدای بزرگ و توانا دوستانه میشود و از حمایت ملائکه (که بین زمین و آسمان را پر کرده اند) برخوردار میشوید. همچنین عنایات ویژهی امام عصر (ارواحنا فداه) شامل حالتان خواهد شد. در این صورت که دوست و حامی بسیار بزرگی همچون خدای جهان آفرین داشته باشید و دست گرمابخش صاحب الزمان (ارواحنا فداه) را بر دل و جان خود حس کنید، آرامشی را درک خواهید کرد که از هیچ راه دیگری قابل دسترسی نیست.
7. سخن آخر اینکه توجه داشته باشید: همسر خوب، پول زیاد، دوستان فراوان، سلامتی بدن و… هرگز نمیتواند آرامش حقیقی به انسان ببخشد. چون انسان برای مردن آفریده شده و ترس از مرگ، همیشه بر خوشی هایش سایه افکنده است. اگر با منهاجی شدن بتوانید بهشت برین را برای خود فراهم کنید و فردوسی بودن را برای خود قطعی نمایید، خواهید دید که تمام ترسها و ناآرامیها به یکباره از سرای وجود، رخت بر میبندد و آرامشی ابدی به دست میآید که حتی مرگ هم نمیتواند آن را به هم بزند.
برای موفقیتتان دعا میکنم.
موفق باشید
حاج فردوسی