حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

سؤال: آیا «فردوس»، بالاترین مقصد انسان است؟

تفصیل سؤال: همچنان که از نامگذاری این برنامه بر می‌آید‌ و بارها بدان تصریح شده،‌ در منهاج فردوسیان، «فردوس» را بالاترین مقصد می‌دانند؛ در حالی که قرآن کریم،‌ بالاترین جایگاهی که انسان به آن رسیده را مقام «قَابَ قَوْسَینِ أَوْ أَدْنَی» معرفی می‌کند. آیا «فردوس» بالاترین مقصد انسان است؟

جواب: در پاسخ به این سؤال، باید به چند نکته توجه کرد؛

نکته‌ی اول: مفسران و قرآن‌پژوهان در تفسیر این آیه اختلاف نظر دارند. برخی باور دارند که این آیه، مربوط به نزول جبرئیل بر استاد اعظم (صلّی ‌الله ‌علیه ‌و آله ‌و سلّم) و فاصله‌ی او با استاد اعظم (صلّی ‌الله ‌علیه ‌و آله ‌و سلّم) در هنگام نزول وحی است. یعنی هنگامی که جبرئیل، نخستین بار بر استاد اعظم (صلّی ‌الله ‌علیه ‌و آله ‌و سلّم) نازل شد، فاصله‌اش با ایشان به اندازه‌ی دو کمان و یا کمتر بود. در این صورت، معنی آیات:
«إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْی یُوحَی‏ * عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَی‏ * ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَی‏ * وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلی‏ * ثُمَّ دَنَا فَتَدَلّی‏ * فَکاَنَ قَابَ قَوْسَینِ أَوْ أَدْنی * فَأَوْحَی إِلی‏ عَبْدِهِ مَا أَوْحَی» [سوره‌ی نجم، آیات 4 تا 10]
چنین ‌می‌شود:
«گفتار او [= پیامبر] چیزی جز وحی که به او نازل می‏شود، نیست. [فرشته‏‌ی] بسیار نیرومند به او تعلیم داده است. [همان که‏] دارای درایت و توانمندی شگفتی است، پس [به آنچه که مأمور انجامش می‏‌باشد] مسلط و چیره است. در حالی که در افق اعلا بود. سپس نزدیک رفت و نزدیک‏تر شد، پس [فاصله‏‌اش با پیامبر] به اندازه‌ی فاصله‌ی دو کمان گشت یا نزدیک‏تر شد. آن گاه [خدای تعالی به واسطه‌ی فرشته‌ی وحی،] به بنده‏‌اش آنچه را باید وحی می‏‌کرد، وحی کرد».
برخی دیگر عقیده دارند که این آیه مربوط به معراج استاد اعظم (صلی ‌الله ‌علیه ‌و آله ‌و سلم) بوده و ناظر بر قرب معنوی استاد اعظم (صلی ‌الله ‌علیه ‌و آله ‌و سلم) به خداوند است؛ یعنی هنگامی که استاد اعظم (صلی ‌الله ‌علیه ‌و آله ‌و سلم) به معراج برده شدند، فاصله‌ی ایشان از ساحت مقدس پروردگار به اندازه‌ی دو کمان یا کمتر بوده و حجاب از برابر دیدگان ایشان برداشته شد. و این تعبیر، کنایه از شدّت قرب معنوی است وگرنه او با بندگانش فاصله‌ی مکانی ندارد تا با قوس سنجیده شود.
با این حساب، نمی‌توان آیه‌ای که مورد اختلاف است را پایه‌ای برای رسیدن به نظریه‌ای قطعی قرار داد و مقصد اعلای بشر را مقام «قَابَ قَوْسَینِ أَوْ أَدْنَی» دانست.

نکته‌ی دوم: اگر معنی دوم را بپذیریم، یعنی نزدیک شدن استاد اعظم (صلّی ‌الله ‌علیه ‌و آله ‌و سلّم) به خدای تعالی را قبول کنیم، از این نکته نمی‌توان غافل شد که این گزارش قرآنی، گزارش «حالی» است که برای ایشان پیش آمد که به آن مرتبه رسیدند و سپس برگشتند و هیچ‌وقت تکرار نشد. در صورتی که سخن در «مقام» است که جایگاه استقرار ابدی باشد.

نکته‌ی سوم: اگر معنی دوم را بپذیریم، این «حال» فقط برای استاد اعظم (صلّی ‌الله ‌علیه ‌و آله ‌و سلّم) اتفاق افتاد و برای هیچ‌یک از استادان معظم (علیهم‌السلام) اتفاق نیافتاد. پس چطور ‌می‌شود انتظار داشت وقتی برای امیر المؤمنین (علیه‌السلام) و امامان معصوم از نسل ایشان، قابل دسترسی نیست، برای بشر معمولی، مقصد باشد و احتمال رسیدن به آنجا داده شود، تا به عنوان مقصد معرفی گردد؟!

نکته‌ی چهارم: این که «فردوس» را بالاترین مقصد و درجه‌ی عالم هستی می‌دانیم، بر این پایه‌ی عقلی و نقلی استوار است که بین دنیا و آخرت، آخرت برتر است؛ بین دو منزل آخرت یعنی بهشت و جهنم، بهشت برتر است؛ و بین درجات صدگانه‌ی بهشت، درجه‌ی صدم ـ که نامش «فردوس» است ـ از همه بالاتر است. پس بالاترین مقصد برای انسان،‌ رسیدن به «فردوس اعلی» است نه مقام «قاب قوسین» و امثال آن که در کلمات عرفا و صوفیه، بسیار دیده ‌می‌شود، ولی پایه‌ی محکم و بنیان مرصوصی در وحی ندارد. 

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است