سلام دوست عزیز
به نظر بنده به عنوان کارشناس و معلم موسیقی (موسیقی مذهبی و اسلامی) شما اطلاعات کافی راجع به موسیقی و معنای آن ندارید و اظهار نظرتان مبتنی به روایاتی است که خلاف آنها هم در احادیث و روایات و استفتائات زیادی از مراجع عظام ذکر شده است. لازم است بدانید که قرائت صوت قرآن هم که مبتنی بر اصول و قوائد موسیقی است و نیاز به فراگیری مبانی موسیقی دارد هم یک نوع موسیقی است.همچنین مرثیههای مذهبی و…
بنده پیشنهاد میکنم به جای قضاوت متعصبانه و کورکورانه راجع به موسیقی اندکی بیشتر در این مقوله مطالعه فرموده تا بر خلاف نیت پاکتان باعث انحراف دیدگاه افراد و دادن اطلاعات خدای نکرده نادرست به دیگران نشوید.
اگر در این زمینه به کمکی نیاز داشتید اینحقیر در خدمتتان هستم.
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
در مورد نظر جنابعالی لازم میدانم به چند نکته اشاره کنم:
1. در عرف جامعه، به صدای سازها «موسیقی» میگویند. پس صدای آبشار و تلاوت قرآن و صوت هزاردستان، گرچه در اصطلاح اهل فن، موسیقی دارد ولی در عرف جامعه به آن موسیقی نمیگویند. آنچه در روایات شریفه آمده و همچنین منظور ما، موسیقی به معنی صدای ساز است. و حتماً میدانید که ساز به معنی تمام وسائل ساختهی بشر است که بتوان با آن نغمه و صداهای قابل کنترل ایجاد کرد که اعم است از بادی و ضربی و زهی.
2. با استقصائی که انجام دادهام (یعنی تمام روایات معتبر را دیده ام) روایتهای موسیقی، به صورت یکصدا بر مذمت آن اتفاق نظر دارند و هیچ روایت معارض و مخالفی نیافته ام. خوشحال میشوم روایت یا روایاتی در تأیید و تصویب موسیقی به من نشان دهید.
3. حداکثر چیزی که در استفتائات از مراجع معظم تقلید آمده، «جایز» بودن نوعی از موسیقی (با شرایط خاص) است. هیچ مرجع تقلیدی را نخواهید یافت که فتوا بدهد، گوش دادن موسیقی، «واجب» یا «مستحب» است. یعنی بگوید گوش دادن به موسیقی، نقشی در رساندن انسان به سعادت و کمال دارد. اگر موردی را سراغ دارید برایم بفرستید.
4. باید توجه داشته باشید که بنای «منهاج فردوسیان» بر رها شدن از جهنم نیست بلکه بنایش بر رسیدن به اوج قلهی قرب الهی که نامش «فردوس» است، میباشد. شاید نوعی از موسیقی مصنوعی باشد که حرام نباشد و انسان را جهنمی و مستحق عذاب و عقاب الهی نسازد، ولی آیا شایسته است مردان و زنان پاکی که قصد رسیدن به بالاترین درجات بهشت را دارند، به اموری که بیفایده است و آنان را گامی (هر چند اندک) به خدای متعال نزدیک نمیکند، سرگرم شوند؟
5. اینکه نوشتهاید: «قضاوت متعصبانه و کورکورانه راجع به موسیقی» از شما دعوت میکنم به آدرسهایی که در زیر مینویسم مراجعه کنید و ببینید غیر از نقل قول دیگران، آیا چیزی از خودم به آنها افزوده ام؟ و آیا قضاوتی از خودم در مورد موسیقی انجام دادهام تا بعد برسیم به اینکه متعصبانه و کورکورانه بوده یا نبوده.
در این آدرس، متن و ترجمه و سند چند روایت در مورد آخرت اهالی موسیقی آمده است.
http: //www.hajferdowsi.net/post/96
در این آدرس، متن استفتائات و فتاوای بعضی مراجع معظم تقلید به همراه آدرس آن آمده است.
http: //www.hajferdowsi.net/post/102
در این آدرس، بیاناتی از رهبر کبیر انقلاب (ره) به همراه آدرس آن آمده است.
http: //www.hajferdowsi.net/post/101
انصاف بدهید آیا من در موارد فوق، قضاوت متعصبانه و کورکورانه کردهام؟ اصلاً اظهار نظری کردهام؟
6. در مورد اینکه نوشتهاید: «باعث انحراف دیدگاه افراد و دادن اطلاعات خدای نکرده نادرست به دیگران نشوید» باید عرض کنم: کسی را از بیراهه به راه آوردن «انحراف» نیست بلکه از راه به بیراهه بردن «انحراف» است. اگر کسی همهی انواع موسیقی را ترک کند، به یقین، کار درستی کرده است، ولی اگر کسی به بعض انواع موسیقی آلوده باشد، شاید گناه باشد و شاید گناه نباشد، یعنی قضیه مشکوک است. عاقل، یقین را با شک عوض نمیکند.
توصیهی من به رفقای منهاجی این است که وقتی با ترک کردن تمام انواع موسیقی، یقیناً از حساب و کتاب آن رهایی مییابند، خودشان را به دغدغهی حلال و حرام بودن نیندازند که اصلاً موسیقی ارزشش را ندارد.
7. رها شدن ابدی از دام موسیقی را برای جنابعالی و سایر مؤمنین و مؤمنات از باری تعالی خواستارم.
موفق باشید
حاج فردوسی