حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

دوست عزیز سلام و خدا قوت
از مطالبی که با ایمیل راجع به موسیقی برایتان ارسال شده فقط جهت اطلاع عموم به این چند خط بسنده میکنم:
جواب: این مطلب فقط یک نظریه است که اثبات کردنش نیاز به تقلای فراوان دارد و نمی‌توان یک ادعای صرف را به این راحتی پذیرفت. با کدامین مستندات می‌توان به قطع، ادعا می‌کرد که موسیقی فقط در مجالس لهو و لعب بوده؟ مگر مارش جنگ نداشتند؟ مگر اعلان شادی و عزای عمومی نداشتند؟ مگر جشن‌های برداشت محصول نداشتند؟ مگر آئینی برای آمدن باران و پر بار شدن زراعت نداشتند؟ در تمام اینها از همین سازها استفاده می‌شده است. پس باید می‌فرمودند: مثلاً طبل برای جنگ خوب است ولی برای لهو و لعب بد است. ولی به طور مطلق نهی شده است.
2 ـ بنا بر شرع مقدس اسلام همه ما باید به تبعیت از رهبر فرزانه‌ی انقلاب به عنوان ولی امر مسلمین با هر درجه‌ای از علم و اجتهاد، پایبند اصول نظام مقدس جمهوری اسلامی باشیم و همانطور که در استفتائات رهبر گرانقدرمان می‌بینیم در حال حاظر غنا (یعنی موسیقی مناسب با مجالس لهو و لعب ـ که آنهم با توجه به ظرفیت هر شخص متغیر است ـ)حرام است نه موسیقی‌هایی که برای مجاس لهو و لعب به کار نرود حتی اگر باساز باشد.اگر موسیقی (صدای ساز به هر شکل ممکن) با اسلام و نظام جمهوری اسلامی مغایرت داشت پس سرود جمهوری اسلامی ایران که نماد هنر اسلامی و اتحاد ملی است چرا با ساز و آهنگ نواخته میشود؟
جواب: این سخن را خود مقام معظم رهبری (مد ظله) قبول ندارند. به این استفتاء از محضر ایشان توجه کنید:
سؤال 1137: بعضی از جوانان که تازه به سن بلوغ رسیده‏اند از مراجعی تقلید می‏کنند که فتوی‏ به حرمت موسیقی بطور مطلق داده‏اند هر چند از رادیو و تلویزیون دولت اسلامی پخش شود، حکم این مسئله چیست؟ و آیا اگر ولی فقیه گوش دادن به موسیقی حلال را اجازه داده باشد، آیا تجویز او بخاطر احکام حکومتی برای جواز آن کافی است یا این‌که آنان باید به فتوای مرجع تقلید خود عمل کنند؟
فتوی‏ به جواز یا عدم جواز گوش دادن به موسیقی از احکام حکومتی نیست، بلکه حکم شرعی فقهی است و بر هر مکلّفی واجب است در اعمالش به فتوای مرجع تقلید خود مراجعه کند.
در شرع مقدس اسلام همانطور که خودتان بهتر میدانید خیلی اعمال غیر واجب وجود دارند ولی انجامشان در مواردی مهم و یا حتی ضروری است مثل سوادآموزی، پوشیدن لباس عزاداری امام حسین (علیه‌السلام) وعزاداری یرای امه اطهار و.. که این خود نشان مهمی بر رد نمودن این ادله برای ترک موسیقی مذهبی و عرفانی است
جواب: موسیقی مذهبی و عرفانی، یک دروغ بزرگ است که صوفیه درست کردند و نشر دادند و هیچ پایه‌ی شرعی ندارد.

بنا نیست که انسان با انجام دادن برخی از مسایل و امور ضروری ـ اگر تمایل داشتید مقاله‌ای در خصوص ضروری بودن موسیقی برای انسان از نظر روانی و درمانی برایتان ارسال مینمایم ـ مانند مواردی که د ر قسمت سوم جوابها ارسال شد وارد بهشت نشود بلکه حتی میتواند به قرب ال الله و رسیدن به بهشت برین انسان را یاری نماید بنده پیشنهاد میکنم در برنامه‌ی زیبای منهاج فردوسیان و در نسخه‌ی جدید با دقت بیشتری برنامه‌ها تنظیم شود و حتی از امور مهم و ضروری و غیر واجب مانند موسیقی به معنای واقعی نه عرف که مسلما متغییر است استفاده شود تا افراد بیشتر با استفاده از این اصول منطقی و اسلامی وارد این مسیر خداپسندانه شوند.
جواب: شما اگر تمایل داشتید، نه یک مقاله که مقالاتی درباره‌ی نقش درمانی شراب برایتان بفرستم. قرار نیست هر چیزی که با عقل ناقص بشر، خوب است، شرع انور هم آن را تأیید نماید. کسی که با حرام بخواهد به قرب الی الله برسد، یک صوفی است (در هر لباس و منصبی که باشد) و هیچگاه به تعالی و ترقی نخواهد رسید. اگر گوش دادن به ساز و آواز، یک ضرورت است، شیخ ما مرحوم آیت الله بهجت (رحمۀ الله علیه) از یک فیض عظیم و درجه‌ی رفیع بی‌بهره ماند! چون هیچگاه در طول عمر شریفش موسیقی گوش نداد.

و اگر کسی بگویدکه خود مراجع عظامی که به قول شما با کل موسیقی و سازها مخالفند (وبه نظر بنده و علمایی که از آن‌ها شخصا سئوال نموده‌ام فقط موسیقی لهوی و غنا حرام است و حتی موسیقی و هنر را راهی برای رسیدن به عرفان و انسان سازی می‌دانند) سرود ملی را گوش نداده‌اند سخنی محال و غیر قابل باور خواهد بود.
جواب: گوش دادن با شنیدن فرق دارد. اولی را سماع و دومی را استماع می‌گویند. حتماً موسیقی به گوششان خورده ولی این‌که یک عالم دینی بنشیند و نوار موسیقی بگذارد و گوش دهد، خلاف سیره‌ی جاریه‌ی اهل تقواست.

(وبه نظر بنده و علمایی که از آن‌ها شخصا سئوال نموده‌ام فقط موسیقی لهوی و غنا حرام است و حتی موسیقی و هنر را راهی برای رسیدن به عرفان و انسان سازی می‌دانند)
جواب: هر کس (روحانی و غیر روحانی) که موسیقی را راهی برای رسیدن به عرفان و انسان سازی بداند، بدون شک از روایات موسیقی، بی‌اطلاع است. (اگر نگوییم شیطانی است اغواگر که در لباس اهل هدایت، ضلالت می‌پراکند)

در سخنان امام خمینی (ره)هم که شما در وبلاگ نوشته‌اید اگر دوباره مطالعه بفرمایید و تاریخ موسیقی اوایل انقلاب را در نظر بگیرید با کلمه‌ی موسیقی در عرف آنزمان همان موسیقی لهوی و غنا برایتان تداعی میشود چون بیش از 99درصد موسیقی قبل از انقلاب همین بوده است.
جواب: بخشی از روایات، مربوط به غناست ولی بخشی دیگر، آلات موسیقی (مانند: تار، عود، بربط، دف، نی، طبل، سنج و طنبور) را تحریم کرده است. اگر بتوانیم به هر بهانه‌ای موسیقی را به دو قسم غنا و غیر غنا تقسیم کنیم، استفاده از این سازها که نامشان در روایات معتبر آمده را نمی‌شود نادیده گرفت.

به امید تغییر دیدگاه تمامی افرادی که بدون منطق و دلیل عقلانی و فقط با استباط شخصی ازبرخی روایات گذشته موسیقی را که نماد ظرافت و هنر و زیبایی و روح لطیف انسانی است و از زیبایی‌های طبیعت و قدرت خداوند است مطلقا قبیح میدانند و این نشان از تعصب و قضاوت کورکورانه‌ای بیش نیست که ان شا الله دین مبین و انسان ساز اسلام از اینگونه تعصبات رها گردد.
جواب: بین «بیان روایت» با «استنباط از روایت» فرق است. وقتی یک متن، با تمام صراحت، کاری را امر یا نهی کرده، استنباط معنی ندارد. استنباط یعنی برداشت کردن یک نکته‌ی نهفته. چیزی در روایات موسیقی پنهان نیست که نیاز به استنباط داشته باشد. به صراحت تمام، نهی می‌فرماید.
بر طبق نوشته‌ی این برادر محترم، نظر مبارک تمام فقها و بزرگانی که در طول هزار سال اخیر، موسیقی را مطلقاً قبیح می‌دانسته اند، «تعصب و قضاوت کورکورانه‌ای بیش نیست که ان شاء الله دین مبین و انسان ساز اسلام از اینگونه تعصبات رها گردد.» (استغفر الله ربی و اتوب الیه)
خواهش می‌کنم حداقل احتمال بدهید که افرادی مثل آیت الله سیستانی یا آیت الله صافی گلپایگانی (مد ظلهما) بیشتر از من و شما می‌فهمند که فتوا به حرمت مطلق موسیقی داده اند.

تذکر: تمام اشکالات این دوست عزیز، ناشی از بی‌اطلاعی از مبانی منهاج فردوسیان است. اگر در همین «روز نوشته‌ها» مطالعه‌ای داشته باشند (چه برسد به این‌که کتاب منهاج فردوسیان را مطالعه کنند) در خواهند یافت که اصلاً منهاجیون به این بحث‌ها نمی‌رسند و خیلی جلوتر، خط خود را جدا می‌کنند.
با کمال احترام عرض می‌کنم: برادر عزیزم، چون فضای بحث ما یکی نیست و بعید است به نتیجه‌ای برسیم، این آخرین جواب من به شما بود. ان شاء الله بعد از این که با مبانی منهاج فردوسیان آشنا شدید، باز هم در خدمتتان خواهم بود.

هدیه: در پایان مایلم هدیه‌ای معنوی برایتان بفرستم؛ شاید این نوشدارو قبل از مرگ سهراب اثر کند و پیش از این که پرونده‌ها بسته شده و کار از کار بگذرد، چنگال شیطان از سرزمین دلتان کوتاه گردد و موسیقی را رها کنید. اگر ان شاء الله این اتفاق مبارک بیافتد، خواهید فهمید که نواختن و شنیدن موسیقی (یعنی همین ساز و آوازی که سینه چاکش هستید) برای ملکوتی شدن و رسیدن به درجات عالیه‌ی بهشت، مضرّ است.

و الحمد لله
حاج فردوسی

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است