حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

با سلام من به توصیه یکی از دوستان مدتی است که به وبلاگ شما سر زده و مطالب آن را مطالعه می‌کنم. روز گذشته نیز این کار را انجام دادم و به مطلبی در مورد سوال یکی از دوستان در مورد مرحوم قاضی و مرحوم نخودکی برخوردم. وقتی این مطلب را مطالعه کردم به طرز شگفت‌انگیزی به وجد آمدم، گویی خدا را در فضای مجازی ملاقات کرده ام. تا دیروز فکر می‌کردم خدا بدون شریک و بی‌همتاست اما از دیروز و پس از خواندن این مطلب مطمئن شدم که یا خدا شریکی با اختیار تام بر روی زمین دارد یا اینکه خود دستی بر وبلاگ نویسی! به هر حال بنده خواستار این هستم که شما در مورد وضعیت اخروی من نیز حکم داده و من را از آن مطلع کنید. با تشکر بنده خدای یگانه

************
باسمه تعالی

سلام
در قانون 456 آمده است: در منهاج فردوسیان، حکم دادن بجای خدای متعال، ممنوع است. (تألّی)
از متن شما بر می‌آید که درباره‌ی من گمان تألّی برده‌اید. یعنی فکر کرده‌اید که من به جای خدای متعال نشسته و برای آخرت دیگران، سعادت و شقاوت می‌بُرم و می‌دوزم.
اگر متن مورد نظر را با دقت بیشتری بخوانید، خواهید دید که نوشته‌ام آن دو مرحوم، بر راه «روشن»‌ نبوده‌اند نه بر راه «راست». بین این دو کلمه خیلی فرق است. اگر کسی بر راه روشن نباشد، دیگران سر از کارش در نمی‌آورند و راز و رمز کارش را نمی‌فهمند. ولی اگر بر راه راست نباشد، به دوزخ سوزان الهی دچار می‌گردد.
شما دوست عزیزم تصور کرده‌اید وقتی می‌گویم، آن دو بر راه «روشن» نبوده اند، یعنی ـ العیاذ بالله ـ بر راه خطا و گمراهی بوده اند. این تصور نادرستی است که علتش عجله کردن در مطالعه‌ی مطلب بوده است.
به اعتراف شاگردان و فرزندان مرحوم قاضی (ره) ایشان دهه‌ی آخر ماه مبارک را غایب می‌شد به طوری که هیچکس نمی‌دانست کجاست. این، یعنی کاری غیر روشن که قابل پیروی نیست.
از هر یک از مراجع معظم که بپرسید مرحوم نخودکی (ره) چگونه به علم کیمیا دست یافت؟‌ یا چند جن در تسخیر داشت؟ یا چه مقدار از علم جفر و سحر می‌دانست؟ نمی‌دانند. چون روشن نیست. راهی که روشن نیست، قابل پیروی و پیمودن توسط دیگران نیست.
ولی شما بپرسید، نماز شب چگونه می‌خوانند؟ می‌گویند: پنج دو رکعتی مانند نماز صبح و یک رکعت نماز وتر که همگی قبل از اذان صبح خوانده می‌شود. این می‌شود: «منهاج» یعنی راه روشن که دیگران هم می‌توانند پیروی کنند و به همان دستاوردها برسند.
خوش دارم در پایان، در مورد عواقب تألّی (یعنی به جای خدای متعال نشستن و حکم به سعادت و شقاوت دیگران دادن)، سخنی گهربار از استاد کل و ختم رسل حضرت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نقل نمایم. ایشان می‌فرمایند:
«إِنَّ رَجُلًا قَالَ یَوْماً وَ اللَّهِ لَا یَغْفِرُ اللَّهُ لِفُلَانٍ! فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: مَنْ ذَا الَّذِی تَأَلَّی عَلَیَّ أَنْ لَا أَغْفِرَ لِفُلَانٍ؟! فَإِنِّی قَدْ غَفَرْتُ لِفُلَانٍ وَ أَحْبَطْتُ عَمَلَ الثَّانِی بِقَوْلِهِ لَا یَغْفِرُ اللَّهُ لِفُلَانٍ» [امالی، شیخ طوسی، صفحه‌ی 58؛ وسائل ‏الشیعة، محدث عاملی، جلد 15، صفحه‌ی 336؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، جلد 6، صفحه‌ی 4 و جلد 69، صفحه‌ی 338]
ترجمه: روزی مردی گفت: به خدا قسم که خدا فلان شخص را نمی‌آمرزد. [شبیه تحلیل‌های سیاسی بعضی از ما که شخص محترمی را بی‌آبرو و حیثیت می‌کنیم و کشان کشان، تا قعر جهنم می‌بریم]. پس خدای عز و جل فرمود: این چه کسی بود که به جای من حکم کرد که من فلان شخص را نمی‌بخشم؟! من [به کیفر این عمل ناپسند]، فلان شخص [که مورد تألّی قرار گرفته بود] را بخشیدم و کارهای شایسته‌ی دومی [که تألّی کرده و به جای خدا حکم داده بود] را باطل کردم به خاطر همین سخن [ناروا] که [گفت: ] خدا فلان شخص را نمی‌بخشد.
و اما این‌که خواسته‌اید در مورد آخرت شما هم حکم داده و شما را از آن مطلع نمایم؛ عرض می‌کنم: از آخرت شما، فقط خدای متعال و اولیائش خبر دارند ولی درباره‌ی آخرت کسانی که مؤمنین را مسخره می‌کنند می‌توانم آیات و روایاتی برایتان بنویسم. اگر مایل بودید، خبرم کنید.

و الحمد لله
حاج فردوسی

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است