سلام حاجی جان
انشاءالله که همچنان تلاشهای قابل تقدیر شما مورد پسند استاد عظیم الشان مولانا حجة ابن الحسن عجل الله تعالی فرجه و همچنین قابل قبول در درگاه الهی باشد.
در این قاعده قید شده که در منهاج فردوسیان اعتقاد دارند عقل از درک احکام الهی عاجز است؛ در صورتی که عقل هم یکی از 4 مورد قرآن سنت عقل و اجماع است
و همچنین شگفتی بسیاری از احکام الهی بوسیله عقل کشف شده و این نشان عجز ان نیست. آیا منظور عقل نابالغ و غیر متخصص است؟ یا و بسیاری از ان توسط عقل قابل تشخیص نیست
بنده با این جمله که عقل (بمعنای عقل کامل) نمیتواند احکام الهی را درک کند عقلا و منطقا مخالفم و اگر منظور بسیاری از احکام هستند که عقول کمال نیافته از درک بعضی احکام عاجزند این صحیح است
چون بنده عقل را در اوج درکش عقل معصوم میدانم که آنها احکام را میفهمیدند و بازگو میکردند و هیچگاه از درکش نعوذبالله عاجز نبودند اما در مورد اسرار خفیه الهی این موضوع باذن الله صدق میکند.
انشاء الله که موفق باشید در طاعت خدا / محمود 21 ساله / یا علی علیهالسلام
************
باسم الله المحمود
سلام علیکم
خداوند به شما و سایر رفقای خوبم توفیق بیش از پیش در مجاهدهی با نفس غدّار عنایت فرماید.
1 ـ توجه داشته باشید که قاعدههای نظری و قانونهای عملی منهاج فردوسیان، برگرفته از تصریحات قرآن کریم و روایات معتبر معصومین (علیهم السلام) است و حرف من نیست بلکه فرمایشات استادان معظم منهاج فردوسیان (علیهم السلام) میباشد.
2 ـ این که عقل از درک احکام الهی عاجز است، متن صریح فرمایش استاد و امام ماست و ما را نمیرسد که در مقابل فرمایش صحیح و معتبر و صریح استادانمان (علیهم السلام) صاحب رأی و نظر متفاوت باشیم.
3 ـ این که عقل از ارکان چهارگانهی استنباط احکام شرعی است، بحث کاملاً جداگانهای دارد که در علم اصول فقه به تفصیل بررسی میگردد و مربوط به اینجا نیست و حوصلهی توضیحش را هم ندارم.
4 ـ درک «شگفتیهای احکام الهی» با درک «علت، چگونگی و چیدمان احکام الهی» فرق دارد. اینکه مثلاً روزه چه تأثیری بر تنظیم متابولیسم (سوخت و ساز) بدن دارد، یک حرف است؛ که با عقل و تجربه ـ تا حدودی ـ قابل درک میباشد؛ و اینکه روزه باید از اذان صبح تا اذان مغرب باشد یا یک ماه باشد یا حتماً در ماه رمضان از ماههای قمری باشد، حرف دیگری است که قابل درک و کشف با عقل نیست.
5 ـ فرق معصوم و غیر معصوم به طور مشخص در همان عصمت الهی و استفادهی اعلای آنان از وحی است.
«قالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُکمْ وَ لکنَّ اللَّهَ یَمُنُّ عَلی مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ ما کانَ لَنا أَنْ نَأْتِیَکمْ بِسُلْطانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکلِ الْمُؤْمِنُونَ» [سورهی ابراهیم، آیهی 11]
ترجمه: پیامبرانشان به آنان گفتند: «ما جز بشری مثل شما نیستیم. ولی خدا بر هر یک از بندگانش که بخواهد منّت مینهد، و ما را نرسد که جز به اذن خدا برای شما حجّتی بیاوریم، و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند.»
«قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکمْ یُوحی إِلَیَّ» [سورهی کهف، آیهی 110]
ترجمه: بگو: «من هم مثل شما بشری هستم و[لی] به من وحی میشود»
پس عقل معصوم و غیر معصوم به یک اندازه است و فرقی با هم ندارد. مثل وجب معصوم و غیر معصوم که نمیتوان گفت: وجب بشر معمولی حدود سی سانتی متر ولی وجب معصوم حدود سی متر است! یا مثلاً طول گامهای بشر معمولی حداکثر یک و نیم متر ولی از معصومین بیش از پانزده متر است!
البته چون آن بزرگواران تأیید شده با وحی هستند، ما از بیرون تصور میکنیم که عقلشان غیر از عقل بشری و ورای عقل بشری است.
مثالاً ما که از بیرون مینگریم، تصور میکنیم برکندن درِ قلعهی خیبر توسط آقا امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، چون با دست و بازو بوده، پس با قدرت بشری بوده است. در صورتی که خود حضرت فرمودند:
«مَا قَلَعْتُهَا بِقُوَّةٍ بَشَرِیَّةٍ وَ لَکنْ قَلَعْتُهَا بِقُوَّةٍ إِلَهِیَّةٍ وَ نَفْسٍ بِلِقَاءِ رَبِّهَا مُطْمَئِنَّةٍ رَضِیَّة» [حلیة الابرار، بحرانی، جلد 2، صفحهی 161؛ مدینة المعاجز، بحرانی، جلد 1، صفحهی 426؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، جلد 21، صفحهی 40]
یعنی درِ قلعهی خیبر را به قدرت بشری از جا برنکندم بلکه به قدرت الهیه بود.
لهذا در جایی که وحی به کمک پیامبر نمیآید، دستور میرسد که «وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْر» [سورهی آل عمران/ آیهی 159] یعنی عقلت را با عقل جمعی مشارکت بده تا به بهترین نتیجه برسی.
پس عقل معصوم نیز از درک چگونگی و چیدمان احکام الهی عاجز است و آنان فقط از طریق وحی و امداد الهی از اسرار و دقایق دینی مطلع میشوند.
نتیجه این که این تصور، باطل است که معصوم از عقلی ورای عقل بشری برخوردار است؛ گرچه باید این را به روشنی اعتراف کنیم که آن بزرگواران، حد اعلای عقل بشری را دارا بوده و هیچکدام از انبیاء و معصومین (علیهم السلام) ناقص العقل نبودهاند.
امیدوارم این مختصر، روشنگری لازم را انجام داده باشد
موفق باشید
حاج فردوسی