بِسمِ اللهِ وَ بِاللهِ
وَ فِی سَبِیلِ الله وَ الحَمدُ للهِ
وَ الصَلاةُ عَلَی رَسُولِ اللهِ وَ عَلَی آلِهِ آلِ اللهِ
وَ أفضَلُ التَّحِیاتِ عَلَی بَقِیةِ اللهِ وَ اللَّعنُ الدَّائِمُ عَلَی أعدَاءِ اللهِ
مُرتَقِباً لأمرِ اللهِ وَ مُرتَجِیاً لِفَضلِ اللهِ، وَ عَلَی المِنهَاجِیّینَ وَ المِنهَاجِیّاتِ سَلامُ اللهِ [1]
مقدمه
أمّا بَعدُ: «إِنَّ اللهَ تَبَارَک وَ تَعَالَی شَرَعَ الإِسْلَامَ وَ سَهَّلَ شَرَائِعَهُ لِمَنْ وَرَدَهُ وَ أَعَزَّ أَرْکانَهُ لِمَنْ حَارَبَهُ وَ جَعَلَهُ عِزّاً لِمَنْ تَوَلَّاهُ وَ سِلْماً لِمَنْ دَخَلَهُ وَ هُدًی لِمَنِ ائْتَمَّ بِهِ وَ زِینَةً لِمَنْ تَجَلَّلَهُ وَ عُذْراً لِمَنِ انْتَحَلَهُ وَ عُرْوَةً لِمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَ حَبْلًا لِمَنِ اسْتَمْسَک بِهِ وَ بُرْهَاناً لِمَنْ تَکلَّمَ بِهِ وَ نُوراً لِمَنِ اسْتَضَاءَ بِهِ وَ عَوْناً لِمَنِ اسْتَغَاثَ بِهِ وَ شَاهِداً لِمَنْ خَاصَمَ بِهِ وَ فُلْجاً لِمَنْ حَاجَّ بِهِ وَ عِلْماً لِمَنْ وَعَاهُ وَ حَدِیثاً لِمَنْ رَوَی وَ حُکماً لِمَنْ قَضَی وَ حِلْماً لِمَنْ جَرَّبَ وَ لِبَاساً لِمَنْ تَدَبَّرَ وَ فَهْماً لِمَنْ تَفَطَّنَ وَ یَقِیناً لِمَنْ عَقَلَ وَ بَصِیرَةً لِمَنْ عَزَمَ وَ آیةً لِمَنْ تَوَسَّمَ وَ عِبْرَةً لِمَنِ اتَّعَظَ وَ نَجَاةً لِمَنْ صَدَّقَ وَ تُؤَدَةً لِمَنْ أَصْلَحَ وَ زُلْفَی لِمَنِ اقْتَرَبَ وَ ثِقَةً لِمَنْ تَوَکلَ وَ رَخَاءً لِمَنْ فَوَّضَ وَ سُبْقَةً لِمَنْ أَحْسَنَ وَ خَیراً لِمَنْ سَارَعَ وَ جُنَّةً لِمَنْ صَبَرَ وَ لِبَاساً لِمَنِ اتَّقَی وَ ظَهِیراً لِمَنْ رَشَدَ وَ کهْفاً لِمَنْ آمَنَ وَ أَمَنَةً لِمَنْ أَسْلَمَ وَ رَجَاءً لِمَنْ صَدَقَ وَ غِنًی لِمَنْ قَنِعَ فَذَلِک الحَقُّ سَبِیلُهُ الهُدَی وَ مَأْثُرَتُهُ المَجْدُ وَ صِفَتُهُ الحُسْنَی فَهُوَ أَبْلَجُ المِنْهَاجِ مُشْرِقُ المَنَارِ ذَاکی المِصْبَاحِ رَفِیعُ الغَایةِ یسِیرُ المِضْمَارِ جَامِعُ الحَلْبَةِ سَرِیعُ السَّبْقَةِ أَلِیمُ النَّقِمَةِ کامِلُ العُدَّةِ کرِیمُ الفُرْسَانِ فَالإِیمَانُ مِنْهَاجُهُ وَ الصَّالِحَاتُ مَنَارُهُ وَ الفِقْهُ مَصَابِیحُهُ وَ الدُّنْیا مِضْمَارُهُ وَ المَوْتُ غَایتُهُ وَ القِیامَةُ حَلْبَتُهُ وَ الجَنَّةُ سُبْقَتُهُ وَ النَّارُ نَقِمَتُهُ وَ التَّقْوَی عُدَّتُهُ وَ المُحْسِنُونَ فُرْسَانُهُ فَبِالإِیمَانِ یُسْتَدَلُّ عَلَی الصَّالِحَاتِ وَ بِالصَّالِحَاتِ یُعْمَرُ الفِقْهُ وَ بِالفِقْهِ یُرْهَبُ المَوْتُ وَ بِالمَوْتِ تُخْتَمُ الدُّنْیا وَ بِالدُّنْیا تَجُوزُ القِیامَةَ وَ بِالقِیامَةِ تُزْلَفُ الجَنَّةُ وَ الجَنَّةُ حَسْرَةُ أَهْلِ النَّارِ وَ النَّارُ مَوْعِظَةُ المُتَّقِینَ وَ التَّقْوَی سِنْخُ الإِیمَانِ. فَذَلِک الإِسْلَامُ» [2] وَ ذَلِک «الـمِنهاجُ الفِردَوسِیّین».
آغاز هر دوستی و همسفری، آشنایی است، پس لازم است مشتاقان کمال و سعادت در قدم اول، برای همراه شدن با نظام جامع تربیتی منهاج فردوسیان، با آن آشنا شوند.
مجموعهی کاملی از سؤالات مرتبط با این نظام جامع تربیتی، در کتاب حاضر، پاسخ داده شده است. همچنین مجموعهی کاملی از سؤالات مرتبط با اصحاب منهاج فردوسیان، در کتاب حاضر، پاسخ داده شده است.
با این توضیح، روشن میشود که این کتاب، شاهکلید آشنایی با ریشهها، ساقهها و شاخههای درخت تناور منهاج فردوسیان است.
شاید برخی سؤالات را عالمانه و محققانه و برخی دیگر را کودکانه و ابلهانه بدانید. این، نشانهی آن است که پرسشگران، از تمام اقشار جامعه هستند.
مطالعهی دقیق و عمیق این کتاب، تصویر کامل و همهجانبهای از این نظام تربیتی ارائه میدهد و یاور خوبی برای علاقهمندان به تحقیق علمی در بارهی منهاج فردوسیان است.
تعریف اجمالی منهاج فردوسیان
«منهاج فردوسیان» کاملترین، جامعترین، معتبرترین، مطمئنترین و مفصلترین نظام تربیتی برای رسیدن به کمال حقیقی و سعادت ابدی است.
«منهاج» یعنی راه روشن و «فردوس» نام بهترین و بالاترین جای بهشت است و «منهاج فردوسیان» یعنی راه روشنی که مردان و زنان حقیقتجو و سعادتطلب را به بالاترین درجهی بهشت جاویدان خداوند میرساند.
آنچه در «منهاج فردوسیان» به جویندگان حق و حقیقت میآموزند، راهِ رسیدن به بهترین جای بهشت (فردوس) در آخرت است. کسانی که دستورات این راه روشن را صادقانه پیروی کنند، به زندگی پاکیزه، چه در این دنیا و چه در سرای آخرت، میرسند.
اسلام، به دو شاخهی اصلی، تقسیم میشود؛
شاخهی اول: که امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را جانشین پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) میدانند. اینان معروف به «شیعه» و «تشیّع» شدند.
شاخهی دوم: که ابوبکر را جانشین پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) میدانند. اینان معروف به «سنی» و «اهل تسنن» شدند.
شاخهی اول (شیعه) در درون خود، به فرقهها و مذاهب مختلفی تقسیم میشود. برخی از این فرقهها عبارتند از: سه امامی (کیسانیه) و چهار امامی (زیدیه) و شش امامی (اسماعیلیه و ناووسیه و افطحیه) و هفت امامی (واقفیه) و دوازدهامامی (اثنیعشری)
«منهاج فردوسیان» در ذیل شاخهی اول اسلام (شیعه) و در کنار سایر فرقههای شیعه قرار میگیرد. «منهاج فردوسیان» شباهتهای زیادی با فرقهی شیعهی دوازده امامی (اثنیعشری) دارد و البته، تفاوتهای زیادی نیز با این فرقه دارد.
علاقهمندان به این نظام تربیتی، نخست با مطالعهی کتاب «آشنایی با منهاج فردوسیان»، با کلیات آن آشنا میشوند.
سپس دیدگاهها و اعتقادات خود را بر اساس قواعدی که در کتاب «قواعد نظری منهاج فردوسیان» آمده، اصلاح مینمایند و بدان اعتقاد اجمالی پیدا میکنند.
سپس میکوشند اعمال خود را بر اساس قوانینی که در کتاب «قوانین عملی منهاج فردوسیان» آمده، اصلاح کرده و بر مراعات قوانین، استقامت نمایند.
سپس در آنچه به طور واضح و مسلّم در قرآن و روایات معتبر نیامده، احتیاط میکنند.
منهاجیای که موفق به طی کردن این مراحل گردد و بر آن استقامت نماید، مشمول عنایات خاصّهی خداوند متعال شده و مورد توجه مخصوص استاد اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و استادان دوازدهگانهی منهاج فردوسیان (علیهمالسلام)، بویژه استاد حاضر (ارواحنا و ارواح العالمین له الفداء) قرار میگیرد و درهای حکمت بر قلبش گشوده گشته و به نور ولایت، دل از سرای تاریک دنیا برکنده و مُهر سعادت و رستگاری ابدی بر پروندهی اعمالش زده میشود. چنین شخصی علاوه بر داشتن زندگی پاکیزه در دنیا، مرگی شیرین، برزخی نورانی، قیامتی آسوده، حسابی سبک، میزانی سنگین، رتبهای برین در بهشت موعود و درجهای عظیم در نزد خدای متعال خواهد داشت.
منهاج فردوسیان، مجموعهی دیدگاهها و اعمالی است که معتقد شدن و رعایت کردن آنها، انسان را از تنگناها و پیوستگی به عالم شرور و پستیها رهانیده و او را به عوالم رفیع و وسیع، در جوار رحمت و رضایت خدای متعال میرساند.
این قواعد و قوانین، فقط اعتقادات و دستورالعملهایی است که به صورت واضح و قطعی در قرآن کریم و سخنان معتبر از استادان منهاج فردوسیان (علیهم السلام) آمده است.
«وَ مَن یُطِعِ اللهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَئِک مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللهُ عَلَیهِم مِّنَ النَّبِیینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَدَاء وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولَئِک رَفِیقًا» [سورهی نساء، آیهی 69. ترجمه: و کسانى که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمرهی کسانى خواهند بود که خدا ایشان را گرامى داشته [یعنى] با پیامبران و راستان و شهیدان و شایستگانند و آنان چه نیکو همدمانند.]
وَ آخِرُ دَعوَانَا أَنِ الحَمدُ لله رَبِّ العَالَمِین
مشهد مقدس ـ حاج فردوسی
فروردینماه 1400 خورشیدی