حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

به نام خدا

اگر واقعاً این روشی که میگید درسته پس چرا تقریباً همه‌ی عرفای پیشین استاد سلوکی داشتند؟ [1] و خودشون ذکر تجویز می‌کردن و ذکر می‌گفتن و میگن؟[2]
شاید شما اونارم قبول ندارید؟[3] مثل: آیت الله ملکی تبریزی، آیت الله ملاحسینقلی همدانی، آیت الله سید علی قاضی، اصلاً خود آیت الله طباطبایی، وخود امام خمینی هم دارای استاد بود، همچنین به گمانم آیتین نجابت و دستغیب و آیت الله سید هاشم حداد[4] و خود آیت الله بهجت در خدمت آیت حق قاضی کبیر بودن و علامه‌ی گرانقدر بحرالعلوم و همچنین آیت الله حسن زاده که شاگرد سلوکی مرحوم طباطبایی بودن و آیت الله عبدالقائم شوشتری و… که اکثر اینها در باب نفی خواطر و اذکار و کشف و شهود و تجرد و فناء فی الله[5] و… بودن و هستن.
و از آنجایی که ائمه علیهم السلام به جز صلوات و چند تا ذکر دیگه مثل لااله الا الله و… بیشتر نگفتن[6] یعنی یک سالک تقریباً مبتدی و یک سالک خیلی کارکرده باید لااله الا الله بگن؟! [7] درصورتی که اذکار مراتب دارن… مثل صغیر و… [8]
خودِ آیت الله عبدالقائم میفرمایند که امام زمان به بنده استاد معرفی کردن[9]… وخود ایشان میفرمایند در اثنای خواندن جوشن یا… برق ذکری مرا گرفت و آنرا ادامه دادم تا اینکه خداوند ما از آن سرریز کرد و… [10]
آخرش رو بگم خیلی خیلی سر در گم شدم و نمی‌دونم شما درست میگی یا اینا [11]
راستی آیت الله حسن زاده در کتاب خودشون از فتوحات مکیه نام بردن و… [12]
لطفاً زودتر جواب …

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
جواب مفصل جنابعالی به صورت نوشتن ممکن نیست ولی به صورت مختصر و بدون اشاره به دلایل آن، عرض می‌کنم. توجه داشته باشید، شماره‌هایی که در جواب آمده، مربوط به همان جمله در متن سؤال است.

1. رسیدن به کمال و سعادت، چیزی است و عارف و صوفی شدن، چیز دیگری. هر کس به امور روحی و ماوراء الطبیعه متوجه باشد، بالاخره چیزهایی از آن نصیبش خواهد گردید، ولی این به معنی رسیدن به کمال و سعادت نیست. خدای متعال برای رساندن انسان به کمال لازم و سعادت ابدی اش، پیامبر برای او فرستاد. پیامبر خاتم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نیز دوازده جانشین معرفی فرمودند که امینان ولایت آن حضرت هستند. پس مجموع استادانی که دارای سند معتبر هستند، سیزده نفر ـ در نزد اصحاب منهاج فردوسیان ـ است و بس. اگر عالمی ما را به سخنان رسول یا امام (علیهم السلام) راهنمایی کند، از او می‌پذیریم و ممنونش هستیم ولی اگر از خودش بتراشد و بخواهد به ما بفروشد، نمی‌خریم. پس ما هم استاد داریم، و آن وجود مقدس خاتم الاوصیاء (ارواحنا فداه) است.

2. اجازه‌ی ذکر دادن و گرفتن، بدعت است و هیچ ردپایی از آن در شریعت غرای نبوی و سیره‌ی ائمه‌ی طاهرین (علیهم السلام) نیست. برای اطمینان، از مراجع معظم تقلید، استفتاء بفرمایید.

3. اصحاب منهاج فردوسیان، غیر از سیزده استاد معظمی که در بالا توضیح داده شد، هیچ کسی را به عنوان پیشوا و راهبر قبول ندارند، البته محدثین و فقها که ما را با دستورات استادان منهاج فردوسیان (علیهم السلام) آشنا می‌کنند، همواره محترم و در نزد ما دارای جایگاه والایی هستند. قاعده‌ی 67 را با دقت ملاحظه بفرمایید.

4. مرحوم آقا سید هاشم حداد موسوی (رحمه الله تعالی) یک نعلبند ساده بود و فقط اندکی درس مقدماتی حوزه خوانده بود. ایشان «آیت الله» به اصطلاح حوزویان (فقیهی که تقلید بر او حرام شده)، نبوده است. برای اطمینان به کتاب روح مجرد مرحوم تهرانی مراجعه فرمایید.

5. هیچ یک از این کلماتی که گفته‌اید که هر یک اشاره به یک عمل یا مقام دارد، از ناحیه‌ی رسول خدا و ائمه‌ی طاهرین (علیهم السلام) ـ که مأمور خدا برای رساندن ما به کمال و سعادت هستند ـ به ما نرسیده است. همه از اختراعات بشر بوده و لقلقه‌ی زبان عده‌ای برای سرگرم شدن و فرصت از دست دادن گردیده است.

6. اذکار رسیده از قرآن و روایات، بسیار بیشتر از این چیزی است که نوشته‌اید.

7. بنای منهاج فردوسیان بر عمل کردن است نه ذکر گفتن.

8. مراتب داشتن ذکر، از اختراعات صوفیه است و مبنای شرعی ندارد. یعنی در آیه و یا روایتی نیامده که اول فلان ذکر را بگو و بعد از چهل روز، ذکر دیگر را بگو و دومی بر اولی مقدم نشود. برای اطمینان، استفتاء کنید.

9. تشرف به محضر آن جناب، شرایط سختی دارد و به ندرت برای کسی رخ می‌دهد. شاید در مکاشفه یا خواب دیده باشند که این امور در نظر ما، اعتبار ندارد.

10. تعابیری مثل سر ریز شدن از ذکر، از تعابیر شاعرانه و تخیلی است. خیلی جدی نگیرید. ایشان چون خیلی به حافظ و اشعار عرفانی علاقه مندند، ذهنشان به استعارات و کنایات و سایر صنایع ادبی و شاعرانه آلوده شده است. گاهی از «خیلی حال داد» به «سرریز شدن از ذکر» تعبیر می‌کنند.

11. این سرگردانی شما اثر مطالعه‌ی زیاد کتاب‌های عرفانی و زندگینامه‌ی عرفا و صوفیه و نداشتن یک راهنمای زبده است. اگر عنایت خدای متعال شامل حالتان گردد، بر منهاج (یعنی راه روشن و وسیع) قرار گرفته و بدون سردرگمی و نگرانی، به سوی کمال و سعادت خود به پرواز در خواهید آمد.

12. کاش فقط نام می‌بردند. ایشان سینه چاک و ارادتمند این ملای سنی عمری بی‌ولایت است.
امیدوارم از جوابهای مختصر و بریده بریده‌ام، بهره‌ای ببرید.

موفق باشید
حاج فردوسی

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است