به نام خدا
لطفاً به متن زیر توجه کنید و نظرتان در مورد حدیث برزخی!! را بفرمایید.
«روزی به محضر مبارک استادم جناب آیت الله محمد آقای غروی آملی ـ رضوان الله تعالی علیه ـ تشرّف حاصل کرده بودم، به من فرمود: این عبارت را در جایی دیدهاید که «الامام أصله دائم، و نسله دائم»؟
عرض کردم: خیر در جایی ندیده ام، چه جمله شگفت و شیوا و شیرین و دلنشین است که خود اصلی استوار و قانونی پایدار است، حضرت عالی از کجا نقل می فرمایید؟
فرمود: من از جایی نقل نمی کنم. آن گاه انگشتان دست راستش را جمع کرد و در حالی که بر گرد لبانش دور می داد، فرمود: دیروز که از خواب بیدار شدم، دیدم این جمله را بر سر زبان دارم و بدان گویایم.
راقم گوید: در اصطلاح عرفان این گونه القاءات سبّوحی را «حدیث برزخی» گویند.» [هزار و یک کلمه، حسن حسن زاده آملی، ج 1، ص 53]
************
باسمه الحق المبین
دربارهی این متن، چند نکته به نظر میرسد که عرض میکنم:
1. نویسندهی جملات بالا، شخص گمنام و ناشناختهای نیست و حداقل، علاقهمندان به مباحث سیر و سلوک و عرفان، با نویسندهاش آشنا هستند. پس نیازی نیست افکار گویندهاش را بررسی کنیم.
2. تا جایی که من اطلاع دارم، چیزی به نام «حدیث برزخی» در کلمات عرفا و صوفیه نیامده و احتمالاً از اختراعات خود نویسنده باشد.
3. «حدیث» در اصطلاح رایج، به کلامی گفته میشود که رسول اعظم (صلی الله علیه و آله و سلّم) یا ائمهی طاهرین (علیهم السلام) به صورت خصوصی یا عمومی بیان داشته باشند. سپس مخاطب آن سخن، آن را به دیگری و او به دیگری و او به دیگری گفته تا این که یکی پیدا شده و آن را نوشته است. وقتی حدیث را مینویسند، نام تمام افرادی که آن را نقل کردهاند تا رسول یا امام را هم ذکر میکنند که اگر ذکر نکنند، از اعتبار حدیث، به شدت کاسته میشود. یکی دیگر از احادیث، نامههای رسول یا امام به افراد مختلف است که از متن آن نیز با تسامح به حدیث یاد میشود.
حال اگر خدای نکرده، آنچه این راقم در قم رقم زده، بخواهد مقبول افتد و چنین نوع حدیثی هم داشته باشیم، یعنی هر کس که صبح بیدار میشود، دستش را دور دهانش بچرخاند و جملهای که روز زبانش افتاده را به عنوان «حدیث برزخی» بیان دارد و دیگران هم به آن اعتنا کنند، ریشهی تمام ادیان و معارف الهیه، یکباره خشک شده و سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.
4. بعضی حرفها خودش خیلی بار منفی روشنی ندارد ولی تبعات و ملزومات ناخوشایندی دارد. یکی از آن حرفها، همین جملاتی است که در بالا آمده. کسانی که اهل سوء استفاده باشند، به راحتی با استناد به شهرت و موقعیت نویسندهی آن جملات، از اختراعش بدترین استفادهها را کرده و حرفهای صد من یک قاز خود را به نام حدیث برزخی به خورد ناآگاهان خواهند داد.
اگر ـ خدای نکرده ـ چنین دری باز شود، احتمال دارد که شیادان، هر بلایی بر سر معارف الهیه بیاورند و هر ضلالتی را به نام هدایت، در بازار معرفت عرضه نمایند.
5. در پایان به روح محدثین و فقهای عظام شیعه درود و رحمت میفرستیم و برای فقهای بزرگواری که در جامعهی معاصر ما نورافشانی میکنند، آرزوی عزت و سلامت داریم که اگر این بزرگواران نبودند و با چنگ و دندان از میراث ارزشمند رسول خدا و ائمهی طاهرین (علیهم السلام) پاسداری نمیکردند، معلوم نبود در این هزار سال، از دست این عرفا و صوفیه چه بر سر دین و تشیع و معارف الهیه میآمد.
و له الحمد
حاج فردوسی