سلام حاجی جان
خدا قوت
این نابغه عرفان ما جناب …، یه همچین سایتی داره که تو مغالطه هم قاطی کرده. یکی دو تا مقالشو خوندم و دیگه طاقت یاوه گوییهاشو نداشتم، مثلاً:
۶ ـ همانطور که هر مذهب و مکتب و حقیقتی دارای دجّال است تصوف و تشیع دجّالی هم وجود دارد که اکثر آنچه که تحت این عنوان در تاریخ جوامع خودنمائی کرده است نوع دجّالی آن بوده است. همانطور که مذهب ضد مذهب داریم تصوف و تشیع ضد تصوف هم داریم.
١٧ ـ کل دین و مذاهب الهی بهمراه شریعتها هدفی جز بخود آوردن آدمی ندارد تا نشانههای غیبی و آسمانی را در وجود خود دریابد و نهایتاً حضور خداوند را در خویشتن درک و تصدیق نماید. و یک صوفی در همان نخستین گام یک مرید را متوجه کرامات و آیات الهی در خود میکند و او را بخود میآورد. و این اساس تشیع و مذهب امامیه یا صوفیه است.
منبع: ص 18 مقاله یکبار دگر محمد ص هنر عشق….
چون تو سایتتون اسمش اومده و طرفم کلاً قاطی داره لطفاً یه هشدار بدید.
یا علی ع
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
بعد از سؤالات متعدد رفقا در مورد آقای … مجبور به مطالعهی جدّی آثارشان شدم که در کمال تأسف، با یک صوفی متحیر و متحیرکننده روبرو شدم. کسی که میان تصوف و مدرنیته، حیران ایستاده و نمیداند به این سو بیاید یا به آن سو برود، در عین حال، علاقهمند قرآن و عترت طاهره (علیهم السلام) نیز هست ولی قرآن و روایات را ـ گاهی ـ چنان معنا میکند و از آنها استفاده مینماید که با هیچیک از قوانین ترجمه و تأویل، سازگار نیست. برداشتهایی از قرآن کریم و نهج البلاغه دارد که غمگینترین و مصیبتزدهترین افراد را به خنده میآورد.
تعجب من از این بود که آنان که دربارهی صوفیه و خطر آموزههای تصوف، هشدار میدهند، چرا به ایشان و عرفان التقاطیاش نمیپردازند، بعد از مطالعهی تفصیلی، فهمیدم آنقدر آموزههای ایشان بیارزش و مغلوط است که هیچ یک از منتقدین صوفیه، حاضر نیست فکر و ذهن و نوشتهاش را به چنین کسی و چنین افکار پوچی اختصاص دهد و اصلاً وارد شدن در وادی ایشان را در شأن خود نمیبینند.
خداوند ما را از شرّ اینگونه افکار و نظرات التقاطی، محافظت فرماید و بر منهاج فردوسیان مستدام بدارد.
بمنّه و کرمه
حاج فردوسی