حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

سلام علیکم. نظرات جنابعالی درباره بزرگان اهل معرفت را خواندم. ظاهراً شما این مطلب را که عرفا از حوزه‌های علمیه برخاسته‌اند را برنمی تابانید. گفتید: عارف یعنی صوفی بی‌سلسله! که این تعریف کوته‌نظرانه‌ای است. خود مرحوم قاضی (ره) بارها فرمودند که برای من سلسله درست نکنید. شما ظاهراً نه تنها با سلسله‌نگری بلکه باطریقه‌ی آن‌ها هم مخالفید. خوب چیزی راکه درک نمیکنید چرا منکر میشوید؟ البته حق هم دارید. قرار نیست هرکسی معارف الهیه راذوق کند. راستی نظرتان درباره جناب سید بحرالعلوم (ره) و رساله سیر و سلوک ایشان چیست؟ این رساله که بقول شما سراسرحیرت و کفریات است؟ حتماً سید هم صوفی زده هستند؟ اصل وحدت الوجود عرفا درسراسر رساله جناب سید (ره) و در بسیاری از ادعیه‌ی جناب سید بن طاوس موج میزند. پس اینهاهم انحرافاتی دارند؟ مرحوم آیت الله بهجت (ره) شاگردان سلوکی داشتند. اذکار و اوراد میدادند. طریقه‌ی ایشان هم مثل مرحوم قاضی (ره) بود. علامه طباطبایی (ره) جلسه‌ی عرفانی داشتند. چطور میشود افرادی با این درجه از زهد و تقوا قدرت درک انحرافات را نداشته باشند؟ پس آثار آن‌ها را باید با دید تشکیک نگاه کرد. چرا علما را در ترازو گذاشته‌اید و میکشید. ازخدا نمیترسید؟ این عرفا سر سوزن از شرع تخطی نکرده‌اند. آیا نمیترسید ازتمسخر “سینه به سینه رسیدن معارف” چوب بخورید؟ با آیات و روایات و با عمل به احتیاط!!! دارید عده‌ای را به بیراهه هدایت میکنید؟ مگرچقدر کسب معارف کردید که داعیه‌ی استادی و قطب بودن و ارشاد دارید؟ حضرت امام (ره) در نامه به گورباچف از عارفی نام میبرد که شما کافر و احمق میدانیدش. پس امام (ره) هم انحرافاتی دارد؟ در آثار امام (ره) بسیاری ازجملات محیی الدین وجود دارد که استناد شده. هر چند که ایشان به ابن عربی نقدهایی هم داشتند. خدا نجاتتان دهد که به خیال هدایت جوانان سرمست از تصوف دارید بهایی گری می‌کنید. شیخ احمد احسایی شدید؟خدا کمکتان کند. یا علی

************
باسمه تعالی شأنه

سلام علیکم
سعی می‌کنم نامه‌ی شما را به صورت بند به بند جواب بدهم. ان شاء الله

ـ نظرات جنابعالی درباره بزرگان اهل معرفت را خواندم. ظاهراً شما این مطلب را که عرفا از حوزه‌های علمیه برخاسته‌اند را برنمی تابانید.
جواب: هیچکدام از فقها و مراجع معظم تقلید و آشنایان با علوم اهل بیت (علیهم السلام) بر نمی‌تابند.

ـ گفتید: عارف یعنی صوفی بی‌سلسله! که این تعریف کوته نظرانه‌ای است.
جواب: هر کسی در تعریف کلمات، به معانی دلخواهش آزاد است و به این کار، «اصطلاح» می‌گویند یعنی صلح کردن با مخاطب بر این که از این بعد، این کلمه در این معنی استفاده شود نه در آن معانی که قبلاً داشته یا بعداً خواهد داشت. مَثل معروفی است که می‌گوید: «لا مُشاحّة فی الاصطلاح» یعنی در تعریف کلمه‌ای در معنی جدید، بخلی نیست. اگر با کتاب‌های صوفیه آشنا باشید، چندین تعریف از کلماتی همچون «صوفی»، «تصوف»، «عارف» و «عرفان» ارائه داده‌اند. ما هم تعریفمان از «عارف» این است. اگر شما نمی‌پسندید، جور دیگری تعریف کنید.

ـ خود مرحوم قاضی (ره) بارها فرمودند که برای من سلسله درست نکنید.
جواب: به خود شما بارها فرمودند که برای من سلسله درست نکنید؟! یا از فلان کتاب داستان و زندگینامه خوانده‌اید؟! عزیزم، کسی که این حرف را برای شما گفته، آن روی سکّه را نگفته که شاگردان مرحوم قاضی (ره) به این که متصل به سلسله‌ای هستند که فلانی و فلانی در بالادست آن قرار دارند، افتخارها کرده و می‌کنند.

ـ شما ظاهراً نه تنها با سلسله نگری بلکه باطریقه‌ی آن‌ها هم مخالفید.
جواب: مراجع معظم تقلید و علمای راستین شیعه، با نظرات انحرافی‌شان مخالفند.

ـ خوب چیزی را که درک نمیکنید چرا منکر میشوید؟ البته حق هم دارید. قرار نیست هر کسی معارف الهیه را ذوق کند.
جواب: فحش و ناسزا، جواب ندارد.

ـ راستی نظرتان درباره جناب سید بحرالعلوم (ره) و رساله سیر و سلوک ایشان چیست؟
جواب: بر طبق تحقیقات بزرگان کتابشناسی، این کتاب از مرحوم بحر العلوم (ره) نیست. به زودی نظر محققین در این باره را منتشر خواهم نمود. ان شاء الله

ـ این رساله که بقول شما سراسر حیرت و کفریات است؟ حتماً سید هم صوفی زده هستند؟ اصل وحدت الوجود عرفا در سراسر رساله جناب سید (ره) و در بسیاری از ادعیه‌ی جناب سید بن طاوس موج میزند. پس اینهاهم انحرافاتی دارند؟
جواب: اولاً ساحت مرحوم بحرالعلوم و جناب سید بن طاووس (رحمة الله علیهما) از تهمت صوفی‌گری پاک است. لطف بفرمایید قسمتی از وحدت وجودی که در ادعیه‌ی جناب سید بن طاووس (ره) موج می‌زند را برایم بنویسید. اگر ننوشتید، خواهم دانست که…

ـ مرحوم آیت الله بهجت (ره) شاگردان سلوکی داشتند. اذکار و اوراد میدادند. طریقه‌ی ایشان هم مثل مرحوم قاضی (ره) بود.
جواب: مرحوم بهجت (ره) مدت اندکی در اوان جوانی به جلسات آقای قاضی (ره) رفت و آمد می‌کرده ولی وقتی خبر به پدر ایشان می‌رسد، پیغام می‌دهند که راضی نیستم در جلسات این صوفی شرکت کنی و فقط به انجام واجبات و ترک محرمات و تحصیل علم، مشغول باش. علامه‌ی طباطبایی (ره) و میراثدارشان مرحوم پهلوانی (ره) روش مرحوم بهجت (ره) را مغایر با طریقت مرحوم قاضی (ره) می‌دانستند. این را می‌توانید از شاگردان مرحوم پهلوانی بپرسید.

ـ علامه طباطبایی (ره) جلسه‌ی عرفانی داشتند. چطور میشود افرادی با این درجه از زهد و تقوا قدرت درک انحرافات را نداشته باشند؟
جواب: اصحاب منهاج، شیعه‌ی محمد و آل محمد (علیهم السلام) هستند نه شیعه‌ی علامه طباطبایی. هر کسی آزاد است راهش را برگزیند. شما می‌توانید دینتان را از علامه طباطبایی (ره) بگیرید ولی ما از کتاب و عترت می‌گیریم.

ـ پس آثار آن‌ها را باید با دید تشکیک نگاه کرد.
جواب: جز قرآن کریم، که به طور تضمین شده از انحراف و دستبرد، مصون و محفوظ است، حتی سخنان رسول اعظم و جانشینان معظمشان (علیهم السلام) را هم باید به دیده‌ی تشکیک نگریست وگرنه کلاه سرمان خواهد رفت. یکی از اشکالاتی که بارها در گفتگو با صوفیان به آن برخورده ام، ساده نگری و بلاهت فکری آنان است که هر سخنی را به محض این که بشنوند از فلان شخصیت است، قبول می‌کنند و اصلاً در راست و دروغ بودن این انتساب، دقت نمی‌کنند. ما تربیت شده‌ی مکتب فقهایی هستیم که مو را از ماست می‌کشند و به این آسانی‌ها زیر بار هر حرفی نمی‌روند.

ـ چرا علما را در ترازو گذاشته‌اید و میکشید. از خدا نمیترسید؟
جواب: مقایسه‌ی آراء علمی، همیشه و در همه جای دنیا مرسوم بوده و هست.

ـ این عرفا سر سوزن از شرع تخطی نکرده‌اند.
جواب: عرفا در تعریف شما، همان «علمای ربانی شیعه» هستند ولی در تعریف ما، افرادی مانند: بودا، اوشو، کارلوس کاستاندا، پائولو کوئلیو، دان خوان، لوبسانگ رامپا، دالایی لاما، فضل الله حروفی و حسینعلی نوری (لعنة الله علیهم اجمعین) می‌باشند.

ـ آیا نمی‌ترسید از تمسخر «سینه به سینه رسیدن معارف» چوب بخورید؟ با آیات و روایات و با عمل به احتیاط! دارید عده‌ای را به بیراهه هدایت میکنید؟ مگرچقدر کسب معارف کردید که داعیه‌ی استادی و قطب بودن و ارشاد دارید؟
جواب: استاد و قطب در منهاج فردوسیان، فقط وجود مقدس رسول اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و دوازده جانشین برحقشان (علیهم السلام) هستند. لهذا ادعای هیچ کس مبنی بر استاد، مرشد، پیر و قطب بودن را نمی‌پذیریم.

ـ حضرت امام (ره) در نامه به گورباچف از عارفی نام میبرد که شما کافر و احمق میدانیدش. پس امام (ره) هم انحرافاتی دارد؟ در آثار امام (ره) بسیاری ازجملات محیی الدین وجود دارد که استناد شده. هر چند که ایشان به ابن عربی نقدهایی هم داشتند.
جواب: ما در مسائل سیاسی و اصل مترقی ولایت فقیه، همنظر با امام راحل (رحمة الله علیه) هستیم ولی در سایر مسائل علمی مانند دیدگاه‌های فقهی، اصولی، فلسفی و عرفانی، حق استقلال فکری و آزادی نظر را برای خودمان محفوظ می‌دانیم.

ـ خدا نجاتتان دهد که به خیال هدایت جوانان سرمست از تصوف دارید بهایی گری می‌کنید.
جواب: امیدوارم دلایل کافی برای اتهام بهایی‌گری به اینجانب را برای عرضه در پیشگاه عدل الهی و روز عرض اکبر، آماده کرده باشید.

ـ شیخ احمد احسایی شدید؟
جواب: فرق‌های منهاج فردوسیان با «شیخیه» که از پیروان افکار و نوآوری‌های شیخ احمد احسایی هستند، در کتاب «آشنایی با منهاج فردوسیان» بیان شده است، به آنجا مراجعه فرمایید.

ـ خدا کمکتان کند. یا علی
جواب: ان شاء الله. خداوند به شما هم کمک کند و همواره در پیمودن راه رضایش موفق باشید.

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است