سلام. ممنون از اینکه جوابها رو واضح میدید. میخواستم نظر شما رو درباره سید هاشم حداد هم بدونم. تو کتابها خیلی درباره ایشون مطالب سنگین نوشتهاند. از طرفی خیلی از علما به ایشون ارادت داشتن. شهید مصطفی خمینی ـ علامه مطهری ـ آیت الله بهجت ـ علامه طباطبایی ـ آیت الله کشمیری و حتی نقل شده که مرحوم امام راحل برای ایشون بوسیلهی آقا مصطفی انگشتر 500 سالهی خانوادگیشونو فرستاده. یا آیت الله بهجت درباره ایشون گفته: سید هاشم سر الله است. حتی آیت الله گرامی فرمودن: رابطه آقای بهجت با ایشون بیشتر از رابطهاش با مرحوم قاضی بوده و… با این حال همه میدونن که سید هاشم یک فرد صد در صد وحدت وجودی بوده و عبارتهای علامه طهرانی تو روح مجرد گویای این حرفهاست. اگر همه این نقلها رو حمل بر صحت کنیم چه نتیجهای میشه گرفت؟ چون سید هاشم از جرگهی علما هم نبوده ولی آقای قاضی خیلی به ایشون حساس بودند. اونطور که معلومه عظمت ویژهای پیش علما داشته. جملات خیلی تند و تیزی هم در بحث توحید داره. آیا شما روش سید هاشم، منش سید هاشم، بیانات و حالات و سیره ایشون رو مبتنی بر شرع میدونید؟ از همین آقایون معاصر چه کسی رو از همه دقیقتر میدونید؟ آیت الله انصاری همدانی و روش ایشون چی؟ از کتابای شاگرداشون مثل حاج اسماعیل دولابی و آقای نجابت میشه استفاده کرد؟ و یک سئوال دیگه: روش منهاجیان روشی واضح و روشنه. خوب بالاخره این تعالیم برای ترقی معنوی هست یا نه؟ اگر باشه خوب فرد تو دورههای مختلف احتیاج داره یکی کمکش کنه. آیا اون هادی باز هم ائمه معصومین (ع) هستند یا راهنمای ظاهری هم نیاز میبینید؟ اگر لازمه معرفی بفرمایید. ممنون که زود جواب میدید.
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
به بعضی بندهای مهمتر پاسخ میدهم. ان شاء الله
ـ میخواستم نظر شما رو درباره سید هاشم حداد هم بدونم.
جواب: در این که آقا سید هاشم (رحمة الله علیه) مرد ریاضتکش و سختیکشیده و جگرسوختهای بوده، شکی نیست؛ اما دو نکته را همواره باید در نظر داشت:
اول: سید هاشم خیلی بزرگ بوده، خیلی فوق العاده بوده، خیلی حالات خوب داشته، خیلی خوابهای خوب دیده، خیلی مکاشفات عالیه داشته، خیلی علما احترامش میکردند و خیلی کذا و خیلی کذا؛ برای ما و شما چه فایدهای دارد؟! اصلاً به ما و شما چه ربطی دارد؟! خودش عبادت کرده و خودش هم ثمراتش را ـ ان شاء الله ـ دریافت کرده است.
پس سخن اول این است که عمر عزیز را در راه اثبات بزرگی برای فلان و بهمان صرف نکنیم بلکه به عمل در راه رضای حضرت باری تعالی و تحقّق بخشیدن به سنت رسول اعظم و ائمهی معظم (علیهم السلام) مشغول باشیم.
دوم: از مرحوم سید هاشم (ره) هیچ کتاب یا دستورالعمل کامل و روشنی بر جای نمانده است. هر چه هست، سخنانی پراکنده و حالاتی مختلف از سالهای پر فراز و نشیب زندگی یک سالک است. مطالعهی حالات و سخنان بریده بریده و پراکندهی برجای مانده، نه تنها راهگشا نیست بلکه انسان را گیج اندر گیج میکند یعنی مطالعه کننده وقتی از خواندن یک مطلب، حیران شد، بلافاصله با خواندن مطلب بعدی، در سرگردانی اول، سرگردان میشود! و از این که چرا در مطلب اول چنین حیرتی به او دست داده، حیران میماند!
پس نتیجه، این که بزرگ بودن دیگران فایدهای به حال ما ندارد و از افرادی مانند آقا سید هاشم (ره) که هیچ برنامهی تدوین شده و روشنی به دست ندادهاند، نمیشود هیچ استفادهای برد.
بحث وحدت وجود را بارها عرض کردهام که علمای راستین اسلام در طول تاریخ و مراجع معظم تقلید در حال حاضر، همه فتوا به بطلانش داده و میدهند. اگر کسی مکاشفات و عجایب و غرایب داشته باشد، دلیل بر این نمیشود که همهی اعتقاداتش صحیح است و گرنه باید مرتاضهای هندی را با همان اعتقادات مشرکانه شان بپذیریم و بر صراط مستقیم هدایت بدانیم.
ـ آیت الله انصاری همدانی و روش ایشون چی؟
جواب: از مرحوم انصاری همدانی (ره) یک قبر در کنار حضرت علی بن جعفر (علیهما السلام) و دو یا سه کتاب تازه نوشته شده از زندگینامه و برخی حالات و کلماتشان بر جای مانده است. نه از آن قبر و نه از این کتابهای بازاری، نمیتوان راهی و رسمی و برنامهای در آورد. اگر کسی بتواند برنامهی مرحوم انصاری (ره) در تربیت را به صورت تدوین شده (یعنی همراه با مقدمه، متن و خاتمه) ارائه دهد. آنگاه این امکان برای محققین مسائل تربیتی (گرایش سیر و سلوک) فراهم خواهد شد که نظر بدهند آیا روش آن مرحوم کامل بوده یا نقایصی داشته است؟ منطبق بر شرع بوده یا مخالف شریعت بوده است؟
ـ از کتابای شاگرداشون مثل حاج اسماعیل دولابی و آقای نجابت میشه استفاده کرد؟
جواب: مرحوم دولابی، سواد خواندن و نوشتن نداشت و کتابی هم ننوشت، آنچه به نام ایشان موجود است، همان پیاده شدهی سخنرانیها یا سخنانی است که در جلسات خصوصی مطرح کردهاند. اگر بخواهید به طور کامل از برنامه و راه و رسم آن مرحوم ـ برای رسیدن به کمال و سعادت ـ استفاده کنید، برنامه و راه و رسمی در کار نیست. اگر بخواهید به صورت تفنّنی و سرگرمی مطالعه کنید، احتمال دارد سؤالات و اشکالاتی در ذهنتان ایجاد شود که رهزن راه کمال و سعادتتان گردد.
از مرحوم نجابت (ره) کتابی ندیدهام ولی بر طبق جستجوهای من، ایشان نیز برنامهای برای تربیت ارائه ندادهاند.
ـ و یک سئوال دیگه: روش منهاجیان روشی واضح و روشنه. خوب بالاخره این تعالیم برای ترقی معنوی هست یا نه؟ اگر باشه خوب فرد تو دورههای مختلف احتیاج داره یکی کمکش کنه.
جواب: اگر کسی بر قواعد نظری، تسلط پیدا کند، خودش ناظر کار خودش خواهد بود. باید توجه داشته باشید که مزاج دستورات منهاج، معتدل است و عمل کردن به دستورات معتدل، هیچ وقت حالت فوق العاده ایجاد نمیکند. مثال میزنم، اگر یک عمر، نان گندم بخورید، نه غلبهی سردی خواهید کرد و نه غلبهی گرمی، چون مزاج نان گندم، معتدل است. ولی اگر زیاد هندوانه بخورید، سردی بر وجودتان غالب خواهد شد و اگر زعفران (که مزاج گرم دارد) زیاد بخورید، گرمی خواهید کرد.
دواست که باید زیر نظر پزشک مصرف شود، ولی غذا نیازی به حضور و مراقبت پزشک ندارد و هر عاقلی با اندکی دانش خوراکیها میتواند سالهای سال با خیال راحت از آنها استفاده کند.
اگر مرشدی بگوید برای رسیدن به فلان حالت ماورائی باید چهل شب در زیر زمینی تاریک و نمناک، فلان ذکر را هفت هزار بار رو به آتش بگویید و از هر صدا و صورتی که شنیدید و دیدید، نهراسید! چنین ذکر خطرناکی نیاز به استاد خبره و آشنای فن دارد. چون به اندک اشتباهی، ضرر بسیاری به شاگرد بینوا وارد خواهد شد.
اما اگر کارشناس امور تغذیه بگوید: چای ننوشید، نوشابه ننوشید، سوسیس و کالباس نخورید و روزی نیم ساعت پیاده روی کنید؛ تا سالم بمانید. عمل به این دستورات، نیازی به حضور متخصص و آشنای فن ندارد.
حال، اگر بیطالعی خدا زده بخواهد در راه علوم غریبه و کشف و شهودهای زورکی وارد شود، خود داند؛ ولی اگر شما دوست خوب من عزم کردهاید به کمال و سعادت برسید، باید با آرامش کامل خیال و خاطری جمع، باقی ماندهی عمر شریف را در منهاج فردوسیان قدم بزنید و سپس با دلی آرام و قلبی مطمئن و ضمیری شاد و امیدوار به فضل خدا به بالاترین پاداشهای خدای بزرگ برای انسان، یعنی بهشت برین، قدم بگذارید و برای همیشه، جوان، سالم، دارا، زیبا، شاد و خندان باشید.
ـ آیا اون هادی باز هم ائمه معصومین (ع) هستند یا راهنمای ظاهری هم نیاز میبینید؟ اگر لازمه معرفی بفرمایید.
جواب: اگر کسی وجود مقدس امام عصر و صاحب الامر (ارواحنا فداه) را قبول کند (به دل، نه به زبان، به راست نه به تعارف) کمکهای معنوی ایشان بیش از قطرات باران که به سوی زمین میآید، به سوی قلبش خواهد آمد.ای عزیز، تمام بدبختی ما این است که نمایندهی خدا را قبول نداریم؛ که ثمرهاش گدایی بر در خانهی گدایان و کاسهلیسی تهیکاسهگان است.
موفق باشید
حاج فردوسی