با سلام خدمت شما
بالاترین انگیزه و نیت ما از عبادت باید برای محبت به خدا باشد میشود این را شرح دهید که یعنی چه و چگونه؟
************
باسمه تعالی شأنه
سلام علیکم
در هیچ آیه یا روایتی دستوری مبنی بر این که «عبادت باید به انگیزهی محبت به خدا باشد»، نیامده است.
اما در روایتی آمده است که عبادت کردن به انگیزهی محبت خدا، عبادت «آزادگان» است:
«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسلام) قَالَ: إِنَّ الْعُبَّادَ ثَلَاثَةٌ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَوْفاً فَتِلْک عِبَادَةُ الْعَبِیدِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ تَبَارَک وَ تَعَالَی طَلَبَ الثَّوَابِ فَتِلْک عِبَادَةُ الْأُجَرَاءِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حُبّاً لَهُ فَتِلْک عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ وَ هِیَ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ» [کافی، محدث کلینی، جلد 2، صفحهی 84]
در روایت دیگری، عبادت از روی محبت، عبادت کرام [بزرگواران] شمرده شده و امام صادق (علیهالسلام) عبادت خود را به این انگیزه، معرفی میفرمایند:
قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ علیهالسلام: «إِنَّ النَّاسَ یَعْبُدُونَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَی ثَلَاثَةِ أَوْجُهٍ فَطَبَقَةٌ یَعْبُدُونَهُ رَغْبَةً فِی ثَوَابِهِ فَتِلْک عِبَادَةُ الْحُرَصَاءِ وَ هُوَ الطَّمَعُ وَ آخَرُونَ یَعْبُدُونَهُ خَوْفاً مِنَ النَّارِ فَتِلْک عِبَادَةُ الْعَبِیدِ وَ هِیَ رَهْبَةٌ وَ لَکنِّی أَعْبُدُهُ حُبّاً لَهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَتِلْک عِبَادَةُ الْکرَامِ وَ هُوَ الْأَمْنُ لِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ وَ لِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ قُلْ إِنْ کنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکمْ ذُنُوبَکمْ فَمَنْ أَحَبَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَحَبَّهُ اللَّهُ تَعَالَی کانَ مِنَ الْآمِنِینَ» [وسائل الشیعة، محدث عاملی، جلد 1، صفحهی 62]
با توجه به این روایات، عرض میکنیم:
در اصلِ این که عبادت از روی محبت به حق تعالی «افضل» انواع عبادات است، شکی نیست اما سخن در این است که چه کسی میتواند از عهدهی عبادت کردن به این انگیزه، برآید؟!
با دقت در روایت دوم، میبینیم که عبادت کردن به انگیزهی محبت الهی، عبادت کنندهای در حد امام صادق (علیهالسلام) میطلبد یعنی خدای تبارک و تعالی را از روی محبت عبادت کردن، از عهدهی اکثریت خوبان عالم خارج است.
پس اگر انسان ـ بخصوص در سنین نوجوانی و جوانی که سن غلبهی احساسات است ـ این حِس و حال را داشته باشد که به انگیزهی محبت حق تعالی عبادت میکند، توهمی بیش نیست، چون مقدمهی عبادت از روی محبت، شناخت تفصیلی از حق تعالی است و آن جز بعد از طی مراحل بسیار، حاصل نمیشود.
اگر کسی بداند که بهشت چه جایی است و چه نعمتهایی دارد و جهنم چه جایی است و چه عذابهایی دارد، سپس بعد از این شناخت تفصیلی، ادعا کند که طمع بهشت ندارد و ترس از جهنم ندارد و عبادتش فقط برای محبت اوست، از دو حال خارج نیست؛ یا از اولیایی در حد پیامبران مُرسل و ملائکهی مقرّب است، یا توهم زده و دیوانه!
برای آشنا شدن با نعمتهای بهشت و عذابهای جهنم (البته در حد یک تصوّر محدود و دنیوی)، مطالعهی کتاب «بهشت و جهنم در منهاج فردوسیان» را توصیه میکنیم.
موفق باشید
حاج فردوسی