به نام خداوند مهربان
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت حاج فردوسی امیدوارم که حالتان خوب باشد.
حاج فردوسی من کتاب کشف الاشتباه در کجروی اصحاب خانقاه را مطالعه کردم که حاوی مطالب بسیار ظریف و حساسی راجع به صوفیان و ومشایخ صوفیه بود (لعنت خدا بر بنیانگذاران این فرقه) که بطور چشمگیری در دین اسلام و مذهب تشیع نفوذ کرده که خیلی از شیعیان مثل خودم بصورت ندانسته و جهل انرا انجام میدهیم. من که به بسیاری از اشتباهات خودم پی بردم و اکنون امر به معروف و نهی از منکر را برای افراد گمراه سر لوحه کار خودم قرار دادم تا مردم را در حد توان و معلوماتی که از کتب ارزشمند شما کسب کردهام از جهل مذهبیشان اگاه کنم.
حالا سخن من اینه که من به بعضی افراد کوته فکر بر میخورم که اصلا توجیه نمیشوند و حتی مرا با سخن اشتباهشان توجیه میکنند به عنوان نمونه یه دوست جوان دارم که به او میگویم غنا گوش نکن یا عرق نخور و یا دنبال ناموس مردم نباش میگه چرا و رو چه حسابی؟ میگم بعلت اینکه یا حضرت محمد گفته یا در قرآن ذکر شده این ادم نفهم در جوابم میگه شاید حضرت محمد شما خودش را داخل چاهانداخت اونوقت شما هم خودتونو باید مثل گوسفند ته چاه بیندازید یا میگه من که قرآن خوندم ولی ایهای برای نخوردن عرق نیامده تازه جالبتر اینکه میگه من قبلا نماز میخوندم، قرآن میخوندم ولی چون به جایی نرسیدم دیگه وقتمو برای این کار هدر نمیدم. به نظر شما با این افراد چه رفتاری داشته باشیم یا چه جواب دندانشکنی واسه این مزخرفاتش بگم؟
و مورد بعدی من تا قبل از اینکه منهاج فردوسیان شوم ریشمو با تیغ ارایش میکردم اما الان هر 2 هفته فقط ریشمو با ماشین اصلاح یه کم کوتاه میکنم و اولین کسی که به من انتقاد میکنه پدرمه و میگه تو جوونی ریشتو با تیغ کوتاه کن مثل باقی برادرات اما من هیچ توجیهی برای محاسن ریش ندارم فقط میگم از سنتهای حضرت محمد میباشه اگه امکان داره چند نمونه از محسنات ریش رو بگید تا پدرمو توجیه کنم خلاصه با اینکه من کتاب زیاد خوندم نمیتونم هیچ کسی را توجیه کنم. اگه یه راه حل به من ابلاغ کنید خوشحال میشم.
و موضوع دیگر اینکه در کتاب کشف الاشتباه چند کتاب از علامه حاج شیخ ذبیح الله عسگری نامبرده شده اگه من خواسته باشم کتابهای کشف الغرور و کشف المنافع و کشکول را مطالعه کنم مشکل دارد یا نه و آیا کتب ذکر شده فارسی میباشند یا خیر؟
با تشکر و امید موفقیت روز افزون شما
************
باسمه تعالی و تقدّس
سلام علیکم
سعی میکنم دربارهی قسمتهایی نظر داده و سؤالاتتان را به صورت مختصر، جواب دهم و امیدوارم راهگشا باشد.
ـ اکنون امر به معروف و نهی از منکر را برای افراد گمراه سر لوحه کار خودم قرار دادم تا مردم را در حد توان و معلوماتی که از کتب ارزشمند شما کسب کردهام از جهل مذهبیشان اگاه کنم.
جواب: احسنت، تلاش در راه آشنا کردن انسآنهای جاهل و حیران با منهاج فردوسیان، موجب عمیق شدن هدایت در وجود خودتان خواهد بود.
ـ به بعضی افراد کوته فکر بر میخورم که اصلا توجیه نمیشوند و حتی مرا با سخن اشتباهشان توجیه میکنند.
جواب: اصلاً از شما خواسته نشده که کسی را توجیه کنید. فقط با زبان خوش و بیان زیبا به نشر معارف دینی بپردازید، هر کس قبول کرد، خوش به حالش، هر کس قبول نکرد، شما به ثواب خودتان میرسید. پس با توکل بر خدای متعال ـ که هدایت کنندهی واقعی اوست ـ به نرمی و ملاطفت، خوبیها و زیباییهای راه تکامل و نعمتهای بهشت و عذابهای جهنم را یادآور شوید.
ـ به نظر شما با این افراد چه رفتاری داشته باشیم یا چه جواب دندانشکنی واسه این مزخرفاتش بگم؟
جواب: قاعده 72/2: در منهاج فردوسیان اعتقاد دارند؛ بیشتر مردم جهان، نادان، ناسپاس، غیرمؤمن، غیر عاقل و پیرو گمان هستند. (اکثریت)
با توجه یه این قاعده، دوست شما یکی از اکثریت است. چه اصراری دارید که جواب دندانشکنی به او بدهید؟! گیرم که با جواب قاطع شما، دندآنهای او هم شکست، با بقیهی مردم دنیا که همان بهانهها را برای فرار از بهشت و فرو افتادن به اعماق جهنم دارند، چه خواهید کرد؟! پس به دستور خدای متعال عمل کنید که فرمود:
«قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ» [سورهی انعام، آیهی 91]
یعنی: بگو: «خدا» آن گاه بگذار تا در ژرفای [باطل] خود به بازی [سرگرم] شوند.
ـ چند نمونه از محسنات ریش رو بگید تا پدرمو توجیه کنم.
جواب: حضرت ابراهیم (علیهالسلام) ما را «مسلمان» نامیده است. قرآن کریم میفرماید:
«مِلَّةَ أَبیکمْ إِبْراهیمَ هُوَ سَمَّاکمُ الْمُسْلِمینَ مِنْ قَبْل» [سورهی حج، آیهی 78]
یعنی: آیین پدرتان ابراهیم [نیز چنین بوده است] او بود که قبلًا شما را مسلمان نامید.
مسلمان یعنی کسی که تسلیم امر خدا و رسول و اولی الامر است. اگر امر خدای جهانیان از طریق پیامبرش به ما برسد و ما بشنویم و اطاعت کنیم، به ما میگویند، «بندهی خدا» ولی اگر امر خدا برسد و ما به دنبال دلیل عقلی آن حکم باشیم، سپس وقتی دلیل عقلی و توجیه علمی آن حکم را یافتیم، اطاعت کنیم، به ما میگویند: «بندهی عقل» و «بندهی علم».
«عقل» تا آنجا شریف و ارزشمند است که خالق عالم را برای ما ثابت کند و دستمان را در دست فرستادهی خدا بگذارد، ولی بعد از این که با چراغ عقل، شاهراه کمال و سعادت را در پیروی از پیامبر و جانشینان بحقش یافتیم، دوباره به چراغ کم فروغ عقل ناقص بشری توجه کردن، برای فهمیدن احکام الهی خطاست.
آنچه اصحاب منهاج فردوسیان را در طی کردن راه کمال و سعادت، سرعت میبخشد، تسلیم بودن در برابر دستورات استادان منهاج فردوسیان (علیهم السلام) است. اصحاب منهاج فردوسیان به دستاوردهای عقلی و علمی دانشمندان اصلاً کاری ندارند. اگر تمام عقلا و علمای جهان همصدا شوند که موسیقی، آرام بخش، درمانگر و مفید است، منهاجی چون دلباخته و سرسپرده و تسلیم استاد است، نه آن صداها را میشنود و نه صاحب صداها را چیزی میبیند و نه برای نظراتشان پشیزی ارزش قائل است.
وقتی محققان بزرگ دنیا به این نتیجه میرسند که خوردن دو لیوان شراب سرخ در روز، برای عروق و قلب مفید است! منهاجی به نظر استادش مراجعه میکند که فرمودند: اگر یک قطره شراب در ظرف آبی بیافتد، آن آب، نجس و نوشیدنش ممنوع است. منهاجی به راحتی، به تمام تحقیقات دانشمندان دنیا پشت پا میزند و راه سعادت را در کلام استادش میجوید و بس، چون بندهی علم نیست بلکه بندهی خداست و پیرو فرستادهی خدا.
با این دیدگاه، وقتی از منهاجی میپرسند: چرا باید مردان، ریششان را بلند بگذارند و سبیل را کوتاه کنند؟ فقط یک جواب دارد، با قاطعیت میگوید: استادم (که جانم، مالم، پدرم، مادرم، همسرم، فرزندانم و تمام جهان و جهانیان فدایش باد) چنین دستور داده است.
ـ اگه من خواسته باشم کتابهای کشف الغرور و کشف المنافع و کشکول را مطالعه کنم مشکل دارد یا نه و آیا کتب ذکر شده فارسی میباشند یا خیر؟
جواب: ظاهراً هر سه کتابی که نام بردهاید، فارسی هستند ولی بعید است بتوانید این کتابها را در بازار پیدا کنید چون سالهای زیادی از چاپش میگذرد و گمان ندارم تجدید چاپ شده باشد.
موفق باشید
حاج فردوسی