حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

باسلام خدمت حاج فردوسی عزیز
سوالی از خدمتتون داشتم ممنون میشم که پاسخ گو باشین. میخواستم عرض کنم جنابعالی که همه اونایی که رد میکنین هم لباسی‌های خودتون هستن که مردم دینشون رو از اونا میگیرن و گرفتن. به نظر میرسه شما اگه با این آقایون مباحثه یا مناظره‌ای داشته باشین که اونا رو وارد برنامه منهاج فردوسیان بکنید به طریق اولی مردم هم به فردوس راهنمایی میشن و به نظر بنده، خدا صاحب عصر و زمونه رو برسونه تا پرده از حقیقت این دین شریف بردارن تا که شما و بعضی هم لباسیهاتون. و کار به جایی رسیده که هر بی لباس و با لباسی هر کاری و هر نظری که در مورد دین اسلام دارن رو پیاده میکنن و برا خودشون اعوان و انصاری جمع میکنن که البته اکثرا برا خداست و برا تقرب به خدا منتها در این ایام فتنه به قول مقام معظم رهبری شناختن عرصه دشوار هست. همون طوری که مجتهد عصر سید الشهدا فتوا به قتل حضرت دادن و مردم برای رضای خدا با ولی خدا به مقابله پرداختن کار شما هم ترویج روایات اهل بیت هست ولی پیشنهاد میکنم به سفارش امام راحل به فرزندشون در مورد بزرگان دین تاملی بکنین که فرمودن انکار مقامات بزرگان نکن بلکه بگو من نمیفهمم البته جسارت نباشه!

************
سلام علیکم

بنده از این نامه، سؤالی نفهمیدم بلکه فقط دو پیشنهاد استفاده کردم:
1. با آقایان مدعی راه تکامل که در لباس روحانیت هستند، مباحثه یا مناظره‌ای داشته باشم.
2. انکار مقامات بزرگان نکنم.
در مورد اول عرض می‌کنم: آن مقدار که از دست من بر می‌آمده، از مبادی رسمی و غیر رسمی، به صورت مستقیم و غیر مستقیم، حتی با التماس‌های مکرر، خواسته‌ام که زمانی را اختصاص داده و سخن مرا بشنوند، ولی گویا آقایان محترم بر مرکب مراد، سوار شده و حاضر به تفاهم و تفهیم نیستند.
در مورد دوم عرض می‌کنم: اگر بزرگان را به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و دوازده جانشین بحقشان (علیهم السلام) معنی کنیم، بنده خاک قدمشان نیستم، تا چه رسد به انکار مقاماتی که در نزد خدای عالم دارند.
ولی اگر «بزرگان» را به «شیخ فلان» و «میرزا فلان» و «سید فلان» معنی کنیم، اساساً هیچ امری برای دیدن آنان و توجه به مقاماتشان به ما نرسیده است. هر کس به چیزی رسیده و مقامی دارد، برای خودش است و نوش جانش. هر کس بنده‌ی خوب خدا بوده و به درجات عالیه رسیده، خوشا به حالش. گفتن و شنیدن حالات و مقامات فلانی و بهمانی، چه سودی برای ما دارد؟! چه نقشی در کمال و سعادت ما دارد؟! چه امری از ناحیه‌ی دین مقدس و شرع انور برای توجه به غیر استادان منهاج فردوسیان (علیهم السلام) به ما رسیده است؟! چرا باید عمر شریف ـ که سرمایه‌ی ما برای رسیدن به کمال و سعادت است ـ را در ذکر فضایل و حالات و مقامات فلان بنده‌ی خوب خدا مصرف کنیم؟! البته با فرض این که همه‌ی آنانی که مشهور به «اولیاء الله» و «بزرگان معرفت» هستند، واقعاً چنین باشند و حالات و مقاماتشان راست باشد؛ که بیش از نود و اندی درصد از اینان شیاد و دزدان راه کمال و سعادت و بیش از نود و اندی از کرامات و حکایات، دروغ محض است و برای سرگرم کردن ساده لوحان، ساخته شده است، که در جایی دیگر اثبات کرده ایم و برای نمونه می‌توانید به «تذکرة الاولیاء» عطار نیشابوری مراجعه نمایید.
پس کسی که حاج فردوسی را منکر مقامات عالیه‌ی حقّه‌ی بزرگان (به معنی رسول اعظم و ائمه‌ی اطهار علیهم السلام) بداند، سخت در اشتباه است و تهمتی بزرگ و بهتانی عظیم و افترائی سخت بسته است.
همچنین کسی که حاج فردوسی را منکر مقامات غیر استادان منهاج فردوسیان (علیهم السلام) بداند، سخت در اشتباه است زیرا حاج فردوسی به غیر استادان منهاج فردوسیان (علیهم السلام) اصلاً نگاه نمی‌کند تا چه رسد به این که مقاماتشان را اقرار یا انکار نماید.

ای به ولای تو تولای من * وز خود و اغیار، تبرّای من
گر بشکافند سراپای من * جز تو نیابند در اعضای من
ناد علیّاً علیاً یا علی

موفق باشید
حاج فردوسی

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است