با سلام لطفاً با همین استدلالاتی که این مطلب را نوشتهاید بار دیگر مطلب خود در رابطه با خواجه عبدالله انصاری را بازخوانی کنید! (به طور مثال 5 ـ 11 ـ 12 به خصوص 12)
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
به احترام جنابعالی یکبار دیگر مناجات مذکور را خواندم و اینک سه بند مورد اشاره را بازگو میکنم و نتیجهگیری مینمایم.
مقدمهی پنجم: «توهین» و «اهانت» به معنی پایین آوردن شخصی از جایگاه حقیقیاش است.
ـ ما انصاری را از جایگاهش پایینتر نیاوردیم بلکه وی را دور افتاده از معارف اهل بیت (علیهم السلام) معرفی کردیم. لابد مستحضر هستید که وی از اصحاب عمر است و بویی از ولای آل الله نبرده است.
مقدمهی یازدهم: مفید نبودن برای ما به معنی بیفایده بودن نیست.
ـ غیر از این که این دیدگاهش خلاف اعتقادات مسلّم ماست، بسیار هم ضرر زننده به کمال و سعادت است و باید نقد و طرد شود. چطور معتقد شدید که مقابلهی اعتقادی با عمریون برای ما مفید نیست؟! بلکه بسیار مفید و ضروری است.
مقدمهی دوازدهم: توهین کردن به معنی واقعی آن یعنی یاد کردن با الفاظ زشت یا تمسخر کردن مؤمنین، کاری نکوهیده و مردود است و نشان از پستی توهین کننده دارد.
ـ جملهی آغازین، «شکسته باد دهانی …» توهین نیست بلکه نفرین است.
ـ تعبیر «بینوای دور افتاده از معارف اهل بیت (علیهم السلام)» توهین نیست بلکه واقعیت است.
ـ تعبیر «مناجات احمقانه» و «مناجات سخیف» وصف کلماتی است که گفته و توهین شخص محسوب نمیشود.
علاوه بر این که «مؤمن» به معنی شیعهی اثنیعشری است و اصحاب ابوبکر و عمر، احترام و غیبت ندارند. شایسته است عزیزان شیعه به این نکات، توجه داشته باشند و خدای نکرده سنگ دشمنان و بیگانگان با مکتبشان را به سینه نزنند.
موفق باشید
حاج فردوسی