سلام. با تشکر از شرح خوبی که درباره روایت ارائه دادید و راهنمایی خوبی که در مورد استفاده از القاب فرمودید.
سوالی در ذهنم آمده و آن این است که معرفه الامام که از ما خواسته شده یعنی چه؟
سوال دیگر این که البته شاید بی ادبی باشد، اما ربط موجودات دنی مانند حشرات مضر یا بالاتر مثلاً فضله موش با واجب الوجود چیست؟ این را از این باب میپرسم که بالاخره اینها هستیشون مستقل هست و ساحت خدا از اینها بریست و یا نه هستی اینها هم وابسته به هستی واجب الوجود است. چون اگر نباشد، نتیجه میدهد که خدا محدود است. خواهش میکنم جواب سوالم رو مرقوم بفرمایید و نگید که در منهاج فردوسیان مهم نیست.
با تشکر از حاج فردوسی مهربان
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
جواب سؤال اول: شاید دهها معنی برای معرفت امام ذکر کرده باشند ولی اصل اساس در معرفت امام معصوم، همان است که ما در منهاج فردوسیان از آن با تعبیر «استاد» یاد میکنیم یعنی مهمترین و پرثمرترین نوع معرفت، این است که این بزرگواران را به «استاد راه کمال و سعادت» قبول کنید.
تا زمانی که برترین، عالیترین، رقیقترین و دقیقترین تعریفها از مقامات مُلکی و ملکوتی ائمهی طاهرین (علیهمالسلام) را بخوانید و بدانید و بیان کنید اما به فرمانشان (امر و نهیشان) احترام عملی نگذارید، بهرهای از معرفت امام نخواهید داشت.
مثلاً این که ائمهی طاهرین (علیهمالسلام) قبل از این دنیا در چه جایگاهی بودهاند، چه رابطهای با پیامبران سلف داشتهاند، نور وجودشان در سمت راست عرش بوده یا در سمت چپ آن و امثال این مطالب، هیچکدام معرفت حقیقی و ثمربخش نیست. فقط زمانی که باور قلبی برایتان حاصل شد که رسول اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم (علیهم السلام) برای راهنمایی و راهبری من و شما آمده و کمال و سعادت در مراعات مو به موی دستوراتشان است، به معرفت حقیقی امام رسیدهاید.
جواب سؤال دوم: برادر عزیز یا خواهر گرامیام توجه داشته باشید که از همینجا تا آخر بهشت (یعنی وقت مردن، شب اول قبر، در برزخ، در قیامت، در مواقف پنجاهگانهی صراط و …) از شما نخواهند پرسید فضلهی موش چه رابطهای با واجب الوجود دارد.
اینها نه اعتقادات است و نه تأثیرگذار بر کمال و سعادت. آن دسته از اعتقادات و دیدگاههایی که باید اصلاح کنید و گرنه با سر به داخل جهنم افکنده خواهید شد، را در کتاب «مجموعهی قواعد نظری منهاج فردوسیان» بیان کردهایم.
یکی از حیلهها و دامهای شیطان که خیلی هم مشتری دارد، سرگرم کردن مشتاقان کمال و سعادت به «خیالات باطله» به نام «تفکر» و به «دانستنیهای بیثمر» به نام «علم نافع» است.
اگر دانستن رابطهی فضلهی موش با واجب الوجود، نقشی در کمال و سعادت ما میداشت، حتماً خدای مهربان در کتاب سراسر هدایتگر قرآن بیان میفرمود و رسول مهربان و حریص بر هدایت امت، بارهای بار متذکر میشدند.
پس همت خود و سرمایهی عزیز عمر و جوانی را در توجه دقیق به جدول محاسبه صرف کنید و مطمئن باشید که آیندههای پر از سعادت و روشنی برایتان خواهد بود. ان شاء الله
موفق باشید
حاج فردوسی