با سلام. امشب زندگینامه عارف واصل آن مرد بزرگ الهی را خواندم و بعد کتابی را در اینترنت سرچ میکردم که به نوشتههای حضرتعالی که موجب بیدینی و ارتداد میشود برخورد کردم. اول سعی کردم مطالب شما را سیو کنم اما وقتی نظر شما را در باره ادیسون و مرحوم قاضی و نخودکی را خواندم متوجه شدم از دسته آدمهایی هستین که در جایگاه خداوند در مورد بندگانش قضاوت میکنید. وقتی از شما سوال شد که چه کسی را بیشتر قبول دارید گفتین امام خامنهای و امام خمینی. من در عجبم که چطور شما تهمتهایی را در مورد دو شخصیت عرفان میزنید در حالیکه همان آقایان مورد محبوب شما بارها در نوشتهها و سخنرانیهای خود از آنان به خوبی یاد کردند و الهی بودن و طریق الارض بودن آنان را تایید کردن.
این نشاندهنده کفر و بیدینی شماست زیرا علاقه شما به خامنهای و مرحوم خمینی از روی ترس هست زیرا میدانی که اگر به تکفیر اینان بپردازی به منزله پا گذاشتن بر روی دم شیر هست و اصلاً قلباً به اینان اعتقادی نداری. از نظر شما همه انسانهای روی زمین در همه ادیان جهنمی هستند جز این دو نفر و شما که این بازی مسخره منهاجی را در آوردید.
من نمیدانم شما از کجا به یقین رسیدین که خامنهای امام است ولی ادیسون که با بزرگترین اختراعش بزرگترین خدمت را به جامعه بشری کرد و این اختراع موجب نجات جان میلیونها انسان شده است و تو هم از نعمت آن برخوردار شدی جهنمی است ولی آدم بی مصرفی مثل تو که کاری جز مفتخوری و حرّافی و توهین و تکذیب شخصیتهای دینی ندارد آدم منهاجی هست.
ادیسون لاقل خدمت به بشر کرد تو چه کردی؟ خداوند پاداش هر انسانی را به اندازه خدمت به بندگانش میدهد نه تنها به تعبد ایمان. از نظر شما حتی مراجع دیگر هم مورد قبول نیستند تا جایی که مناجات شیخ انصاری را گفتی مناجات احمقانه. شما معتقدین که هر مسیحی و ادیان دیگر کافرند با یه دلیل بیخاصیت. در حالی میبینیم در میان همین مسیحیت شخصی چون صاحب اصلی مایکروسافت از عقل و دانش خود کمک میگیرد و سیستمی را طراحی میکند تا تو بتوانی این اراجیف را به خورد بندگان خدا بدهی در حالی که این انسان بزرگ 90 درصد از ثروت خود را به گرسنگان آفریقا تقدیم کرد و هزاران مراکز درمانی و خدماتی برای بهبود رفاه آنان تأسیس کرد در حالیکه تو نشستی یه مشت اراجیف به مردم تحویل میدهی و خود دیگران را از تهمت زدن و غیبت کردن بر حذر میداری در حالی که خودت بدان عمل نکرده و به مرده هم رحم نمیکنی.
آقای محترم خداوند به من عقل و شعور داد و خود میدانم که چگونه راه زندگی خودم را بیابم تا نیازی به این اراجیف شما و امثال آدمهای ریاکاری مثل شما نداشته باشم. انسان وقتی با آدمهای مثل تو برخورد میکند از دین اسلام و آیین شیعه بیزار میشود چرا که هر چه مزخرف هست توسط مدعیان مثل شما در این دین ایجاد میشود در حالی که میدانم نه اصل اسلام این است نه اساس شیعه. قرنهاست که آیین تشیع از وجود آدمهای مثل شما ضربه میخورد. اول داشتم باور میکردم که منهاجی هست اما بعد دیدم آن منهاجی که شما میگوید سرانجامش جهنم است و لا غیر. شما بهتره که همان بروید دنبال کار خودتون و کاری به تعلیم و تربیت مردم نداشته باشید. امیدوارم که روح همه این بزرگوران از شما راضی و خشنود باشد. از نظر من ادیسون جایش در بهشت است بخاطر اینکه به بشریت خدمت کرد زیرا من معتقدم که هر انسانی به بشریت خدمت کند از اولیا خداست منتها این مراتب درجهبندی شده است و هر کسی به تناسب اعمالش نزد خدا پاداش میگیرد. ادیسون لااقل قتل نکرده است اما شما و امثال شما با این افکار هر روز دهها انسان بیگناه را میکشید.
با تشکر
دکتر سید ا… فـ … استاد رشته حقوق و فقه
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
معمولاً از لحن نامه اگر توهینآمیز و برخوردار از نظریات سطحی و آبکی باشد، حکم به جوان بودن نویسنده میشود و به پای بیسوادی و خامیاش میگذارند، ولی امضای شما با عبارت «دکتر» و «استاد رشتهی حقوق و فقه» این معادله را بر هم زد. یعنی میشود کسی «دکتر» و «استاد رشتهی حقوق و فقه» باشد و اینقدر سطحی فکر کند؟! سبحان الله!
برخی مطالب شما را به صورت بند به بند، پاسخ میدهم گر چه هیچ سخن جدیدی نیست و همهاش بارها تکرار شده است.
اشکال: وقتی از شما سوال شد که چه کسی را بیشتر قبول دارید گفتین امام خامنهای و امام خمینی. من در عجبم که چطور شما تهمتهایی را در مورد دو شخصیت عرفان میزنید در حالیکه همان آقایان مورد محبوب شما بارها در نوشتهها و سخنرانیهای خود از آنان به خوبی یاد کردند و الهی بودن و طریق الارض بودن آنان را تایید کردن.
جواب: بارها عرض شد که فقط در امور سیاسی و حکومتی به این دو بزرگوار اعتقاد دارم ولی اختلافات علمی و فقهی به جای خود محفوظ است و هر کس به نظری که با تحقیق به آن رسیده عمل میکند. اگر اهل مطالعهی احکام شرعی باشید، خواهید دانست که حتی بین نظرات فقهی امام راحل (رحمه الله) و مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) هم اختلافاتی وجود دارد.
اشکال: از کجا به یقین رسیدین که خامنهای امام است.
جواب: به ولی فقیه جامعهی اسلامی «امام» گفته میشود و معظم له بیش از بیست سال است که سکاندار نظام اسلامی ایران و رهبر با اقتدار آزادگان جهان هستند. (ندیدنِ خفاش دلیل بر نبودن آفتاب نیست)
اشکال: آدم بیمصرفی مثل تو که کاری جز مفتخوری و حرافی و توهین و تکذیب شخصیتهای دینی ندارد …
جواب: به نظر شما از یک استاد فقه و حقوق! این کلمات شایسته است؟! «استاد» و «دکتر» را باور کنیم یا این فحاشیها را؟!
اشکال: خداوند پاداش هر انسانی را بهاندازه خدمت به بندگانش میدهد نه تنها به تعبد ایمان.
جواب: از هر عالم شیعهای که قبول دارید، بپرسید که برای رفتن به بهشت به چند رکن نیاز است؟ خواهد گفت: به دو رکن. کسی به بهشت میرود که هم «حُسن فاعلی» داشته باشد و هم «حُسن فعلی» یعنی هم آدم با ایمان و پرهیزکاری باشد و هم کارهای خوب انجام داده باشد. پس این که کسی کارهای خوب انجام دهد، برای رفتن به بهشت، کافی نیست. این، نظر تمام فقهای معظم و متکلمین بزرگوار شیعه است.
اگر شما دکترای پزشکی، جغرافی، تاریخ و ریاضی میداشتید، تعجب نبود ولی «دکتر و استاد حقوق و فقه» از ابتداییترین مسائل کلامی بیاطلاع باشد، خیلی عجیب است.
اشکال: مناجات شیخ انصاری را گفتی مناجات احمقانه.
جواب: آقای دکتر! «شیخ انصاری» به فقیه عظیم الشأن شیخ مرتضی انصاری (رحمه الله) صاحب دو کتاب مشهور «الرسائل فی الاصول» و «المکاسب المحرمه» گفته میشود. شیخ اعظم انصاری (اعلی الله مقامه الشریف) از استوانههای فقاهت شیعه در قرون اخیر است.
«عبد الله انصاری» که علاقهمندانش از او با عنوان «خواجه عبد الله انصاری» یاد میکنند، به شیخی سنی و عمری از هرات گفته میشود که در قرن چهارم هجری میزیسته است. او که بر مسلک ابوبکر و عمر بود، انحراف درویشی هم داشت و مناجات احمقانهاش، توهین به یکی از ارکان اعتقادی مسلمانان محسوب میشود. اکنون جنابعالی مخیّرید جانب «پیر گمراه هرات» را بگیرید یا جانب «اعتقاد به بهشت و جهنم» و عظمت و جایگاه مهم آن را.
اشکال: شما معتقدین که هر مسیحی و ادیان دیگر کافرند با یه دلیل بی خاصیت.
جواب: استاد معظم فقه و حقوق! قرآن کریم به صراحت تمام و بارها میفرماید، یهودیان و مسیحیان (بعد از ظهور اسلام و ایمان نیاوردن) کافر هستند. «دلیل بیخاصیت» ما، تصریح قرآن کریم و فرمایشات رسول اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و ائمهی طاهرین (علیهمالسلام) است.
اشکال: خداوند به من عقل و شعور داد و خود میدانم که چگونه راه زندگی خودم را بیابم.
جواب: کاش به عقل و شعور خود تکیه نکرده و تسلیم وحی میشدید و به آیین مسلمانی (تسلیم بودن در برابر خدا و رسول و اولو الامر) میگرویدید. تمام افرادی که با سر به قعر جهنم افکنده میشوند، از این که پیروی وحی نکرده و به بافتهها و یافتههای ذهنی خودشان دلخوش بودهاند، اظهار پشیمانی میکنند ولی سودی به حالشان ندارد.
اشکال: انسان وقتی با آدمهایی مثل تو برخورد میکند از دین اسلام و ایین شیعه بیزار میشود.
جواب: در عوض وقتی با فرهیختگانی! مثل جناب عالی که «دکتر!» و «استاد فقه و حقوق!» هستید برخورد میکنند و لحن زیبای سخن و متانت گفتارتان را مشاهده مینمایند، گروه گروه به اسلام و تشیع رغبت میکنند!!
اشکال: در حالی که میدانم نه اصل اسلام این است نه اساس شیعه.
جواب: آقای دکتر! برنامهی تربیتی «منهاج فردوسیان» در لسآنجلس و لندن نوشته و منتشر نشده بلکه در شهر مقدس قم، پایتخت علمی شیعهی اثنی عشری در جهان نوشته و منتشر شده است.
آقای دکتر! برنامهی تربیتی «منهاج فردوسیان» زیر نظر «استادان فقه و حقوق دانشگاه» نوشته نشده بلکه زیر نظر «مراجع معظم تقلید» تدوین گشته است.
آقای دکتر! برنامهی تربیتی «منهاج فردوسیان» از روی کتابهای حقوق فرانسه و قانون اساسی نروژ نوشته نشده، از «قرآن کریم» و «هفتاد کتاب معتبر روایی شیعه» استجماع شده است.
آقای دکتر! بدترین دشمن انسان، جهل و جهالت اوست. برادرانه نصیحت میکنم همیشه قبل از نوشتن و اظهار نظر، مطالعهی جامع انجام دهید. شما هیچیک از کتابهای منهاج فردوسیان را مطالعه نکرده که اصلاً ندیدهاید ولی سه بار به راحتی از کلمهی «اراجیف» استفاده کردهاید.
آقای دکتر! حقیقتی که در قالب شعار بر تارک این صفحه آمده را با دقت بیشتری بخوانید و خوب به خاطر بسپارید: «اظهار دشمنی با «برنامهی تربیتی منهاج فردوسیان» یا به جهت آشنا نبودن با قواعد نظری و قوانین عملی آن؛ و یا به دلیل وجود اشکال در نطفه است»
یعنی «محال» است کسی بتواند بین این سه گزینه جمع کند یعنی بگوید هم از «قواعد نظری و قوانین عملی منهاج» اطلاع کامل دارم، هم «حلالزاده» هستم و هم «اظهار دشمنی» میکنم.
موفق باشید
حاج فردوسی