سؤال: چه عواملی موجب جذب دیگران، به منهاج فردوسیان میشود؟
جواب: عوامل مختلفی میتواند در جذب افراد به منهاج فردوسیان، نقش مثبت داشته باشد که برخی از آنان به این قرار است:
هدایت الهی: مهمترین عامل جذب جانهای آماده به منهاج فردوسیان، ارادهی هدایت از سوی خدای تعالی است. قرآن کریم میفرماید:
«وَ لَکِنَّ اللهَ حَبَّبَ إِلَیکُمُ الْإِیمَانَ وَ زَیَنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیَانَ أُوْلَئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ» [سورهی حجرات، آیهی 7]
ترجمه: لیکن خدا ایمان را برای شما دوستداشتنی گردانید و آن را در دلهای شما بیاراست و کفر و پلیدکاری و سرکشی را در نظرتان ناخوشایند ساخت آنان [که چنیناند] رهیافتگانند.
و اگر این هدایت، شامل حال کسی گردد، به سرعت و بدون ملاحظهی تمام عوامل بازدارنده، وارد در این برنامه خواهد شد. امام باقر (علیهالسلام) فرمودند:
«إنَّ اللهَ إذا أرادَ بِعبدٍ خَیرٌ انکَتَ فِی قَلبِهِ نُکتةٌ فَحَالَ قَلبَه فَیَصیرُ إلی هَذا الأمر إسرَعُ مِنَ الطَّیرِ ألی وَکْرِه» [الأصول الستة عشر، صفحهی 168، ما وجد من کتاب درست بن ابی منصور]
ترجمه: همانا خدای تعالی هر گاه ارادهی خیر برای بندهاش کرده باشد، نقطهای در قلبش ایجاد میکند پس به این امر، سریعتر از پرنده که به آشیانهاش بر میگردد، وارد میشود.
استدلالهای قوی: انتقال معارف دینی، بدون کم کردن و زیاد کردن، موجب میشود که دلهای آماده، جذب منهاج فردوسیان شوند. امام صادق (علیهالسلام) فرمودند:
«أَمَا وَ اللهِ لَوْ یَرْوُونَ مَحَاسِنَ کَلَامِنَا لَکَانُوا بِهِ أَعَزَّ وَ مَا اسْتَطَاعَ أَحَدٌ أَنْ یَتَعَلَّقَ عَلَیهِمْ بِشَیءٍ وَ لَکِنْ أَحَدُهُمْ یَسْمَعُ الْکَلِمَةَ فَیَحُطُّ إِلَیهَا عَشْراً» [کافی، محدث کلینی، جلد 8، صفحهی 229؛ الفقه المنسوب إلی الإمام الرضا (علیهالسلام)، صفحهی 356، باب مکارم الأخلاق؛ معانی الأخبار، شیخ صدوق، صفحهی 180، باب معنی قول الصادق (علیهالسلام) من تعلم علما لیماری به السفهاء؛ مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، طبرسی، صفحهی 180، الفصل الرابع و العشرون فی محاسن الأفعال]
ترجمه: به خدا قسم اگر نیکویی سخن ما را به دیگران منتقل کنند، عزیزترین [انسانها] خواهند بود و کسی نخواهد توانست بر آنها اشکالی وارد کند. ولی یکی از آنها کلمهای میشنود و ده چیز بر آن فرود میآورد.
اخلاق پیامبرگونهی مبلغین: یکی دیگر از عوامل جذب مردم به منهاج فردوسیان، خوشاخلاقی و نرمخویی مبلغین آن است. اگر کسانی که به عنوان مبلغ منهاج فردوسیان مشغول فعالیت هستند، کمحوصله، تنگنظر، کینهجو، تندرفتار و تیزگفتار باشند، نخواهند توانست جاذبهی لازم را برای مشتاقان کمال و سعادت ایجاد کنند. خدای تعالی در قرآن کریم، بر استاد اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) منت میگذارد و میفرماید:
«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ» [سورهی آل عمران، آیهی 159]
ترجمه: پس به [برکت] رحمت الهی با آنان نرمخو [و پر مِهر] شدی و اگر تندخو و سختدل بودی قطعاً از پیرامون تو پراکنده میشدند پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه.
در دسترس بودن مبلّغ: رفاهزدگی و کمحوصلگی، دستاورد و پیامد مدرنیته است. انسانها به مرور زمان و با سرعت گرفتن معادلات جهانی، حوصلهی کمتری نسبت به مردم قدیم دارند و روز به روز، بیشتر میخواهند که همهچیز، در دسترس و در خدمتشان باشد. این قانون کلی، شامل مباحث تربیتی نیز میشود. کسی که خود را در تربیت منهاج فردوسیان قرار داده، انتظار دارد در هر فصلی از سال و هر روزی از هفته و هر ساعتی از شبانهروز، بتواند به راحتی به مبلغ این برنامه، دسترسی آسان و بدون منّت داشته باشد. آن دسته از مبلغینی که میخواهند موفقیت بیشتری در تبلیغ این نظام تربیتی کسب کنند، باید ساعات مشخصی از روز، حتی روزهای تعطیل، را به پاسخگویی حضوری و غیرحضوری مشتاقان، اختصاص دهند.
دعوت عملی: پیامهایی که تازهواردها به منهاج فردوسیان از طریق مشاهدهی عمل مبلغ دریافت میکنند، بیش از پیامهایی است که از طریق سخنش دریافت میکنند. ذهن جستجوگر مشتاقان کمال و سعادت، خصوصاً در اوایل ورود و آشنایی، تمام ریز و درشت حرکات، سکنات و گفتار مبلغ را زیر نظر میگیرد و میکوشد تا حقانیّت این برنامه را بیش از استدلالها، از خروجیِ عینیِ آن، یعنی مبلغ، بیابد. اگر کسانی که اندکاشتیاقی به کمال دارند، مبلّغ را مجسمهی فضایل و تودهای از نور و رحمت و برکت بیابند، بیشتر مشتاق شده و قدم راسخی در این برنامه خواهند گذاشت. ولی اگر گفتار مبلغ، که سراسر نور است، را با رفتار او در تضاد و تغایر دیدند، احتمال دارد اندکْ اشتیاقشان را نیز از دست بدهند.
بدین ملاحظه، امام صادق (علیهالسلام) فرمودند:
«کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِأَعْمَالِکُمْ، وَ لَا تَکُونُوا دُعَاةً بِأَلْسِنَتِکُمْ» [قرب الإسناد، حمیری، صفحهی 77، احادیث متفرقة]
ترجمه: دعوتکنندهی مردم با کردارتان باشید و دعوتکنندهی مردم [فقط] با زبانتان نباشید.
یا میفرمایند:
«کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَیرِ أَلْسِنَتِکُمْ لِیَرَوْا مِنْکُمُ الِاجْتِهَادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَعَ» [مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، طبرسی، صفحهی 46، الفصل الثانی عشر فی التقوی و الورع]
ترجمه: دعوتکنندهی مردم به غیر زبانتان باشید. باید [در عملتان] از شما تلاش و راستی و پرهیزکاری ببینند.