حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

حاج فردوسی

معلم معنویت و مؤلف منهاج فردوسیان

(پیامبران، منادیان تکامل هستند)

خدای متعال برای راهنمایی بشر بدین مقصود عالی، گروهی از خودشان را مشرّف به رسالت نمود یعنی دستوراتی که تحقق‌بخش این مقصود است را به رسولانش ابلاغ کرد و آنان را برای تبلیغ این فرامین به سوی مردم، مأموریت داد.
به عبارت دیگر، خدای تعالی برای این که انسان‌ها به درجات عالیه‌ی تکامل برسند، و سرگردان نباشند و مرتب به در و دیوار نخورند، برایشان راهنمایانی از جنس خودشان فرستاد. قرآن کریم می‌فرماید:
«کمَا أَرْسَلْنَا فِیکمْ رَسُولًا مِّنکمْ یتْلُو عَلَیکمْ آیاتِنَا» [سوره‌ی بقره، آیه‌ی 151]
ترجمه: همان طور که در میان شما فرستاده‌‏ای از خودتان روانه کردیم [که] آیات ما را بر شما می‏‌خواند.
اگر قرار بود خالق تعالی بعد از آفرینش انسان، او را بدون راهنما رها کند، امکان نداشت راه زندگی عادی را بیابد، چه رسد به راه‌های کمال و سعادت و درجات عالیه‌ی عالم آخرت. جایی که انسان برای دفن مردگان نیاز به راهنما [1] دارد، چگونه برای خارج کردن گنجینه‌های دفن‌شده [2] و کشف رازهای وجودش نیاز به راهنما نداشته باشد؟!
پس اگر کسی مثلاً بگوید: گرچه خدای متعال، مشتاق به سیر و تکامل بشر است ولی می‌خواهد که خود بشر با آزمون و خطا و تجربه کردن معنویات، به آرامی و در بستر زمان به تکامل لازم برسد و نماینده و پیام آوری از سوی خویش به همراه تعالیم آماده شده نفرستاده، «منهاج فردوسیان» را نتیجه نخواهد گرفت.

دلیل اثبات‌کننده: گر چه این مقدمه، به ظاهر در میان متدیّنین به ادیان ابراهیمی (کلیمیان، مسیحیان و مسلمانان) پذیرفته است؛ ولی در حقیقت ایمان و باور به این اصل در اعماق جانشان وجود ندارد. لذا خیلی از همین متدیّنین، اندیشمندان و صاحبان فرضیه و نظریه را در عمل، هم‌تراز با پیامبران دانسته و آموزه‌های آنان را هم‌سنگ وحی قرار می‌دهند. پس اینطور نیست که به راحتی بتوان حکم به قبول این مقدمه داد و هر کس متدیّن است را قبول کننده‌ی پیامبر آن دین دانست.
……………………………………
[1] قرآن کریم، جریان آموزش دفن مردگان، توسط کلاغی را چنین بیان می‌فرماید: «فَبَعَثَ اللهُ غُرَابًا یبْحَثُ فِی الأَرْضِ لِیرِیهُ کیفَ یوَارِی سَوْءةَ أَخِیهِ؛ پس خدا زاغى را برانگیخت که زمین را می‌کاوید تا به او نشان دهد چگونه جسد برادرش را پنهان کند» (سوره‌ی مائده، آیه‌ی 31)
[2] امیر المؤمنین (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «اصْطَفى سُبْحانَهُ مِنْ وُلْدِهِ اَنْبِیاءَ اَخَذَ عَلَى الْوَحْىِ میثاقَهُمْ، وَ عَلى تَبْلیغِ الرِّسالَةِ اَمانَتَهُمْ… فَبَعَثَ فیهِمْ رُسُلَهُ، وَ وَاتَرَ اِلَیهِمْ اَنْبِیاءَهُ، لِیسْأْدُوهُمْ میثاقَ فِطْرَتِهِ، وَ یذَکرُوهُمْ مَنْسِىَّ نِعْمَتِهِ، وَ یحْتَجُّوا عَلَیهِمْ بِالتَّبْلیغِ، وَ یثیرُوا لَهُمْ دَفائِنَ الْعُقُولِ؛ خداوند سبحان پیامبرانى از فرزندان آدم برگزید که در برنامه‌ی وحى، و امانتدارى در ابلاغ رسالت از آنان پیمان گرفت… و پیامبرانش را به دنبال هم به سوى آنان گسیل داشت، تا اداى عهد فطرت الهى را از مردم بخواهند، و نعمت‌هاى فراموش شده او را به یادشان آرند و با ارائه دلایل بر آنان اتمام حجت کنند، و نیروهاى پنهان عقول آنان را برانگیزانند» (نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه‌ی اول)

 

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است