با سلام
در مورد شهادت ثالثه و اذان گفتن یک منهاجی در پایگاه منهاج یار مطالبی منتشر شده است. پیرامون همین مطالب سؤالی داشتم. مطالب نشان میدهد که مصلحتاندیشی و تقیه از موافق، باعث شده که این شعار، جای خود را در اذان باز کند چرا که ممکن است بسیاری از شیعیان متعصب از کسی که قائل به شهادت ثالثه نیست، دوری کنند و این خود وضع را بدتر میکرد. پس مراجع به این شعار رضایت دادند تا حداقل بتوانند پیروان خود را نگه دارند و در بقیه موارد آنان را هدایت کنند. حال سؤالی که پیش می آید این است که شما که به یک منهاجی توصیه میکنید که به خاطر تقیه از موافق، شهادت ثالثه را در اذان مساجد بیان کند، چرا این تقیه از موافق را در رساله منهاج فردوسیان لحاظ نکردهاید تا بتوانید دیگران را حول منهاج فردوسیان نگه دارید که از این برنامه تربیتی فرار نکنند؟
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
آنچه مجوز تقیه میباشد، حفظ جان، آبرو و مال اصحاب منهاج فردوسیان است نه نگه داشتن عوام حول منهاج فردوسیان. به عبارت دیگر، جایی که جان یا آبرو یا مال منهاجی در خطر است، میتواند تقیه کند و حتی واجب است تقیه کند تا به مدار زندگیاش خللی وارد نگردد و بتواند با انجام وظایف عبادی خود، به درجات عالیهای که هدفگیری کرده، برسد.
اما کوتاه آمدن از مواضع حق، برای جذب آنان که عادت به شنیدن حق و باطل با هم کردهاند، از مرام ما به دور است. بنده را از مجلسها و مسجدهای فراوانی اخراج کرده و از منبرهای بسیاری پایین کشیدهاند، فقط به جرم این که متن خالص آیات و روایات معتبر را بیان میکنم و حاضر نیستم دین خالص خدا را با خرافات و اوهام و اشعار و بافتههای صوفیانه و خوابها و مکاشفات و کرامات و مانند اینها مخلوط نموده و به صورت معجون در کام جان شنوندهام بریزم. با تمام محرومیتهایی که کشیدهام، هیچگاه حاضر نشدم دست از گفتن دین خالص بردارم.
لذا آنجا که مربوط به حق است، ایستادگی میکنیم و مینویسیم و میگوییم به امید این که اهلش آن را بفهمند و راه روشن را دریابند، ولی آنگاه که مربوط به حقمداران است، باید دست به عصا بود تا کسی بیجهت آسیب نبیند و نیرویی بیهوده تلف نشود و رهروی، به ناحق از راه نیافتد.
پس آنگاه که در مقام بیان دین خدا هستیم، میگوییم اینگونه وضو بگیرید و اینگونه نماز بخوانید ولی وقتی گرفتار نواصب و وهابیها شدید، مانند اصحاب سقیفه وضو بگیرید و همانند آنان نماز بخوانید تا جانتان حفظ شود و صدمهای به گزاف نخورید.
امیدوارم با این توضیح، روشن شده باشد که گاهی در مقام پیادهسازی، باید کوتاه آمد تا بتوان نتیجهها گرفت.
موفق باشید
حاج فردوسی