بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
همان طور که میدانیم منهاج فردوسیان داشتن دین حداکثری است؛ یعنی همهی چادر دین را به دور خود پوشیدن.
1. آیا این، نوعی افراط در دین نیست؟
2. آیا رعایت این همه قواعد و قوانین، غیر از مقام عصمت کسی دیگر میتواند رعایت کند؟
3. بنده که تمام همتم آن است که به گناه نیفتم، و رعایت قواعد و قوانین را در مراحل پنج تا ده را نمیکنم، باید بیخیال فردوس شوم؟
4. آیا این دینی که من دارم دین حداقلی است؟
5. آیا داشتن دین حداقلی مذموم است؟ یا نه! حتی به آن سفارش شده است؟
6. اگر داشتن دین حداقلی مذموم است، چه اشکالی در بنده وجود دارد؟ و راه حل آن چیست؟
با تشکر از اینکه وقت بسیار شریفتان را برای سؤالات نه چندان با ارزش ما تلف میکنید.
ممنون
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
جواب 1: افراط و تفریط را خدای تعالی به واسطهی استاد اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) برای ما روشن ساخته است. آنچه بیش از دستورات خدای تعالی و اولیائش باشد، افراط است و آنچه پشت گوش انداختن دستورات خدای تعالی و اولیائش باشد، تفریط است.
پس نباید افراط و تفریط را با سلیقهی شخصی خودمان تعیین کنیم. البته در هنگام مراعات عملی، باید شرایط جسمی و روحی، لحاظ گردد. مثلاً در حال اضطرار، انجام حرام یا ترک واجب، جایز میگردد. یا روزه بر بیماری که طاقت ندارد، ممنوع است. اما این که به طور کلی، حکم بدهیم که مراعات دستورات خدای تعالی و اولیاء عظامش، افراط است، نظر مردودی است.
جواب 2: پاسخ به این سؤال در کتاب «آشنایی با منهاج فردوسیان» به صورت مفصل بیان شده است.
جواب 3: این که همت کردهاید گناه نکنید، در حقیقت، همت کردهاید که به جهنم نروید؛ اما به معنی صعود در درجات بهشت نیست. دانش آموزی که همت کرده است مردود نشود، نباید توقع داشته باشد که شاگرد اول و ممتاز مدرسه باشد. برای ممتاز شدن و رسیدن به قلّهها، باید خیلی جوانب را مراعات نمود.
جواب 4: اگر از مراعات قوانین طبقات اولیه شروع کرده و قصد دارید سایر قوانین را نیز به مرور زمان، مراعات کنید، دین فعلی شما، حد اقلی و چشم انداز آیندهی شما، حد اکثری است. اما اگر همتتان را بر مراعات قوانین طبقات اولیه، محدود کردهاید، همان دین حد اقلی است و موجب نجات از جهنم و ورود به درجات اولیهی بهشت خواهد شد. ان شاء الله
جواب 5: دین، چه حد اقلی و چه حد اکثری، مذموم نیست. بلکه سفارششده است. البته سفارش به دین حد اکثری، بیشتر است. و البته اگر همه، بنا را بر حد اقل بگذارند، صدور حد اکثر از چشمهی وحی، لغو و بیهوده خواهد شد. لذا در هر عصری، افرادی پیدا میشوند که بنای دینشان را بر حد اکثر میگذارند؛ که اگر ما هم تلاش کنیم، امید است از آنان باشیم.
جواب 6: عرض شد که دین حد اقلی، مذموم نیست و برای رسیدن به دین حد اکثری، «لازم» است؛ ولی برای رسیدن به قلّههای عالم هستی، «کافی» نیست. شاید نتوان این را اشکال نامید ولی قناعت کردن بر درجات دانیهی بهشت و چشمپوشی از فردوس برین و همسایگی استاد اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) و استادان معظم منهاج فردوسیان (علیهم السلام) جفا در حق خود است.
کسانی که توانایی جسمی و روحی مناسبی دارند، باید بکوشند و بنای دینداریشان را بر حد اکثرها بگذارند تا در سرای پسین، حسرت عمر گرانمایه نخورند.
از نگاه کسی که دینش را بر حد اکثر بنا نهاده و قصد رسیدن به بالاترین درجات بهشت را دارد، کسانی که دینشان را بر حد اقل بنا نهادهاند، کوتاههمت و دارای نقص هستند، هر چند همینان در مقایسه با کفار و منافقین، مؤمنانی رسته از جهنم و رسیده به اوایل بهشت شمرده میشوند.
موفق باشید
حاج فردوسی