با عرض سلام و احترام خدمت حاج فردوسی
یکی از مسائلی که امروز جوانان را به خودش مشغول کرده و به نحوی مانع از درک مسائل معنوی شده و مشغلهی فکری ایجاد کرده، مسئله ازدواج است. خیلی از پسرها عمری را برای کسب موقعیت شغلی و اجتماعی و تحصیلی به امید انتخاب گزینهای بهتر برای ازدواج سپری کرده و سالها مجردی را اختیار میکنند و یا خیلی از دختر خانمها به امید قسمت بهتر گزینههای ازدواج، به خواستگارهایشان یکی پس از دیگری دست رد میزنند!!
1 ـ نظر جنابعالی در باره ازدواج چیست؟ آیا ازدواج قسمت است یا انتخاب؟
2 ـ در مورد قسمت، آیا درست است که خداوند، بعضیها (پیامبران و اولیایش) را به وسیلهی همسر، مورد آزمایش قرار میدهد؟
3 ـ در آیهی 26 سورهی مبارکهی نور آمده است که مردان پاک از آنِ زنان پاک هستند و مردان ناپاک و خبیث از آنِ زنان ناپاک هستند. حال جای سؤال است که آیا خداوند در اینجا میخواهد به یک قانون طبیعی در نظام هستی اشاره کند؟ آیا اگر جوانی در زندگی خود به فرامین الهی گوش فرا داده و از آلودگیها دوری کند، خداوند هم همسری پاک و باایمان به او عطا خواهد کرد؟ یا اینکه این آیه بیشتر جنبهی توصیهای دارد؛ یعنی بهتر است که زنان و مردان پاک با هم وصلت کنند؟ لطفاً در مورد این آیه توضیح دهید.
با تشکر
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
بارها عرض شد که ازدواج در اسلام، امری بسیار مقدس و در عین حال، بسیار آسان و شیرین است. اما مسلمانان ـ که در اندکی از دیدگاهها و احکام، اسلام را پذیرفتهاند ـ با مخلوط کردن آئینها و آداب و رسوم به ازدواج، آن را به شدت سخت و سنگین و پرهزینه و وحشتناک کردهاند.
علما و بزرگان دینی نیز تلاش جدّی و سعی در خور توجهی نسبت به زدودن خرافات و آئینها از این سنت شیرین و آسان نبوی نکردهاند. حتی گاهی اوقات، اهل علم و روحانیون، با برپا کردن جشنهای بزرگ و پرهزینه در تالارهای مجلل و دادن جهیزیههای سنگین، موجب تقویت آئینها شدهاند. کمتر عالمی دیدهام که حساب دین را از آئین جدا کند؛ یعنی به دین عمل کند و به آئین، بیاعتنایی.
و اما جواب سؤالاتتان را به ترتیب شماره عرض میکنم.
جواب 1: بخشی از مشخص شدن همسر، مربوط به تقدیر و بخشی دیگر، مربوط به مطالعه و بررسی خود انسان است. یعنی نمیتوان به طور کامل، انتخاب همسر را به تقدیر حواله داد و از سویی، نمیشود نقش تقدیر الهی را هیچ انگاشت و همهاش را به تلاش و بررسی خود انسان مربوط دانست. ثمرهی عملی این بحث، این است که برای انتخاب همسر، ملاکهایی که در شرع انور آمده را مراعات کنید و بقیهی کار را به خدای تعالی بسپارید که او، خود بهترین وکیل و برترین کفیل است.
جواب 2: انسان تا در این دنیاست، با همه چیز، آزمایش میشود. تصریح قرآن کریم است که میفرماید:
«فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیقُولُ رَبِّی أَکرَمَنِ * وَ أَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَیهِ رِزْقَهُ فَیقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ» [سورهی فجر، آیات 15 و 16]
ترجمه: اما انسان، هنگامی که پروردگارش وی را میآزماید و عزیزش میدارد و نعمت فراوان به او میدهد میگوید پروردگارم مرا گرامی داشته است. و اما چون وی را میآزماید و روزیاش را بر او تنگ میگرداند میگوید پروردگارم مرا خوار کرده است.
پس هم با پولداری آزمایش میکند، هم با بیپولی. هم با سلامتی آزمایش میکند، هم با مریضی. هم با زنداری آزمایش میکند، هم با مجردی. هم با بچهداری آزمایش میکند، هم با عقیمی. هم با زن خوب و سازگار و مهربان آزمایش میکند، هم با زن بد و ناسازگار و نامهربان.
مهم این است که خود را آماده کنیم که در هر موقعیتی، بهترین گزینه یعنی نزدیکترین گزینه به رضای خداوندگار را انجام دهیم. زن خوب هم در برههای از روز، از هفته، از ماه، از سال و از عمر، کجخلق و بیحوصله میشود. مرد خوب هم در برههای از عمر، مورد پسند کامل زنش نیست. در جهانی که همه چیزش نسبی است، نه زن صد در صد خوب خواهید یافت و نه مرد صد در صد خوب. همین که کسی از متوسط خوبی، به بالا باشد، قابل تحمل است و امکان تشکیل خانواده با او، فراهم خواهد بود.
جواب 3: از آنجایی که تصریح قرآن کریم است که میفرماید:
«ضَرَبَ اللهُ مثلاً لِّلَّذِینَ کفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَ اِمْرَأَةَ لُوطٍ کانَتَا تَحْتَ عَبْدَینِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَینِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُمَا مِنَ اللهِ شَیئًا وَ قِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ» [سورهی تحریم، آیهی 10]
ترجمه: خدا برای کسانی که کفر ورزیدهاند زن نوح و زن لوط را مَثَل آورده [که] هر دو در نکاح دو بنده از بندگان شایستهی ما بودند و به آنها خیانت کردند و کاری از دست [شوهران] آنها در برابر خدا ساخته نبود و گفته شد با داخلشوندگان داخل آتش شوید.
معلوم میشود که این آیه، در پی بیان یک قانون طبیعی نیست بلکه نوعی خبردادن از یک سنت الهی است که بسیار اتفاق میافتد. به قول شاعر «کبوتر با کبوتر باز با باز * کند همجنس با همجنس پرواز»
یعنی به طور طبیعی، چنان اتفاق میافتد که مذهبیها، گرایش به جفت مذهبی دارند و شهوترانان گرایش به جفت گرممزاج دارند و ثروتمندان، گرایش به جفت ثروتمند دارند و همینطور.
البته در پارهای موارد، این جریان طبیعی و پر اتفاق، تغییر میکند و صحنه، به نحو دیگری چیده میشود. چنان که در جریان دو پیامبر الهی حضرت نوح و حضرت لوط (علیهما السلام) اتفاق افتاد. یا چنان که در بارهی حضرت ختمی مرتبت و استاد اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) اتفاق افتاد که بعضی همسرانشان، ناصبیه و از دروازههای جهنم بودند.
موفق باشید
حاج فردوسی