سلام علیکم
در قواعد نظری پایه، قواعدی مانند قاعدهی ۵۵ راجع به ازدواج موقت (صیغه، متعه) آمده است که چون از اهمیت بسیاری برخوردار بوده، باید حتماً به آن معتقد بود. سئوال بنده این است: چرا موضوعات دیگری مثل: اهمیت به زیارت ائمه (علیهم السلام) و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یا موضوع خمس و زکات یا امربه معروف و نهی ازمنکر یا جهاد و… را در این ردیف قرار ندادهاید؟
متشکرم
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
در رابطه با سؤال شما، باید چند نکته را توجه فرمایید:
1. تکامل انسان بر اساس آنچه در قرآن کریم آمده، اصلاح دیدگاهها و اصلاح اعمال است. در بیش از نود مورد فرموده است: «الذین آمنوا و عملوا الصالحات». برخی موضوعات، دیدگاه و اعتقادات است و باید آن را پذیرفت. برخی دیگر، دستور عملی است و پذیرفتن آن، همان عمل کردن به آن است. آنچه مثال زدهاید، (ازدواج موقت) از نوع اول است یعنی باید اعتقاد داشته باشید که این نوع ازدواج، ازدواج اسلامی است و زنا نیست. اما اجباری در انجام دادن آن نیست. بر عکس مثالهای بعدی شما (خمس، زکات، امر به معروف، نهی از منکر و جهاد) که از مقولهی عمل است و قبول کردن آن، همان عمل کردن به آن است. از ما نخواهند پذیرفت که معتقد به وجوب خمس و زکات باشیم ولی در حالی که شرایط آن را داریم، نپردازیم. پس ایمان آوردن به وجوب پرداخت خمس و زکات، همان پرداخت کردن خمس و زکات، به اهلش میباشد.
2. دیدگاههای نظری، در کتاب «قواعد نظری منهاج فردوسیان» آمده و در چهار طبقه، تنظیم شده است. تمام آنچه در آن کتاب آمده، فقط جنبهی نظری دارد. دستورالعملها در کتاب «قوانین عملی منهاج فردوسیان» بیان شده است که سراسر، عمل کردنی است و نیازی نیست به آن معتقد باشید.
3. همچنان که اعتقاد به قواعد نظری پایه، رکن اصلی در قواعد نظری است، عمل کردن به قوانین طبقهی اول نیز رکن اصلی در قوانین عملی است. همچنان که نمیتوان بدون قواعد نظری پایه، شیعه بود، نمیتوان بدون مراعات قوانین عملی طبقهی اول، قدم در راه صلاح و سداد گذاشت. پس نشان دادن اهمیت هر چیزی، به فراخور همان چیز است. اگر اعتقاد باشد، در قواعد پایه آمده و اگر دستور عملی باشد، در طبقات اولیهی قوانین بیان شده است.
موفق باشید
حاج فردوسی