با سلام
سوالم را (خیلی مختصر) تصدیع خاطر مبارکتان طرح مینمایم. اینجانب 32 ساله، مدت هشت سال است که ازدواج نموده ام.
هنگام ازدواج از لحاظ اعتقادی و فکری پایبندی چندانی به مسائل دینی و آموزه های نورانی قرآن و عترت نداشتم (البته در شرف مطالعۀ معارف الهی بودم و پرتوی از محبت اهل بیت علیهم السلام هم گویا در قلبم روشن شده بود ولی آگاه نبودم، خام و احساسی و جاهل بودم) و لذا همسری که اختیار کردم مطابق با همان تفکرات بود و اهل حجاب اسلامی و نماز نبود، البته با او طی کردم که بعد از ازدواج باید نماز خود را شروع کند و حجاب خودرا هم بهتر نماید. پس از ازدواج خدواند متعال هدایتم فرمود و فهمیدم که دین مبین اسلام و آموزه های قرآن کریم برای سعادت دنیا و آخرت انسان است و با تمام وجود به سمت دین کشیده شدم تا جائی که رشتۀ دانشگاهی خود را تغییر داده و اکنون فوق لیسانس علوم قرآن و حدیث را هم دریافت نموده ام، برای خود مرجع تقلید دارم و با همهی وجود بر آنم که دستورات الهی را در زندگی خود اجرا کنم. الحمدلله.
ولکن از آن روی که همسرم به هیچ وجه در این مسائل نیست الان از چند جهت با او مشکل دارم و سؤالم این است که تکلیف الهی بندهی حقیر با تفاصیل یاد شده چیست. اما مشکلات من با همسرم:
1 ـ رعایت حجاب نمیکند و هر چه با نرمی، تندی، نصیحت، دستور آمرانه، قهر و … از او میخواهم باز هم به طور صحیح انجام نمیدهد، مثلاً همیشه باید مقداری از موی خود را بیرون بریزد، یا حتماً بیرون از منزل آرایش کند و هرچه از او میخواهم تمکین نمیکند و میگوید که تو مرا همینطور که بودهام انتخاب کردهای و من نمیتوانم خود را تغییر دهم، حتی با اقوام نامحرم خود مثل پسر دایی و پسر عمو و شوهر عمهاش دست میدهد و من به شدت در عذابم ولی او استدلالش این است که رویش نمیشود تغییر دهد خود را زیرا مورد تمسخر فامیل قرار میگیرد. واقعاً در این زمینه تکلیف خود را نمیدانم.
2 ـ نماز نمیخواند و هرچقدر هم که اصرار کنم و ضرورت و وجوب آن را و نیز عقوبت و زشتی ترک آن را متذکر شوم مدت کوتاهی شروع میکند و مجددا تارک میشود.
3 ـ از صوت قرآن و مجالس سوگواری اهل بیت علیهم السلام دچار اشمئزاز و تألم روحی میشود و به هیچ عنوان بر نمیتابد. در حالیکه من عاشق تلاوت قرآن و شرکت در مجالس سوگواری اهل بیت علیهم السلام هستم و دوست دارم همسرم که قرار است روزی مادر فرزندم باشد عاشق این انوار الهی باشد تا فرزندم صالح بار آید.
4 ـ با دوستانی رفت و آمد میکند که اصلا اهل دیانت و معنویت و حجاب نیستند و حتی گناه هم میکنند و فرهنگی غیر دینی و شاید ضد دینی دارند.
5 ـ با زور و دعوا و فشارهای فروان و اوقات تلخی های مکرر، مجبورم کرد که ماهواره بخرم و برای اینکه حوصلهاش سر نرود مینشیند پای سریال های ترکیهای و برنامه های ماهواره، و من هر کاری میکنم راضی نمیشود که آن را جمع کنیم.
6 ـ در صحبت با مرد نامحرم رعایت جایگاه خود را نمیکند و به اصطلاح آن حیائی را که لازمۀ یک زن مسلمان است ندارد.
7 ـ خانواده همسرم نیز اصلا اهل دیانت نیستند تا جائی که خواهر همسرم که 30 سال سن دارد در مقابل من با بدترین شکل ممکن از لحاظ پوشش ظاهر میشود و هرچه میگویم و از همسرم میخواهم که تذکر دهد و منع کند وقعی نمینهد و اثری ندارد.
8 ـ و از سوئی این زن به شدت به من اظهار محبت با الفاظ غلیظ و شدید و قربان و صدقه رفتن های در حد مادرانه، و اشک ریختن های مکرر و… میکند و بسیار هم قلب رئوفی دارد، تا جائی که اگر به عنوان مثال ببیند که یک جوجه را سر میبرند ممکن است یک ساعت تمام گریه کند. و در ضمن وظایف همسری همچون پخت و پز و نظافت منزل و احترام به همسرو میانه روی در مخارج و اقتصاد و قناعت را در سایر موارد به نحو کامل انجام میدهد.
با توجه به روحیات بندهی حقیر الان بیش از پنج سال است که زندگی برایمان زهر شده است، به خصوص بعد از توبه و تحولم در زمینۀ حجاب، نماز، معاشرت، و قص علیهذا … خواهشمندم بفرمائید تکلیف من چیست؟ واقعاً اگر بدانم رضایت الهی در این است که او را طلاق دهم یک لحظه هم تعلل نمیکنم اگر چه خود نیز به او عمیقا وابستگی روحی دارم ولی فعلا خود را در برابر دندان شکسته رسول الله و ظلم ها و رنجهایی که متحمل شدند، فرق شکافتۀ جناب علی، پهلوی شکستۀ صدیقۀ اطهر، جگر پاره پارۀ امام مجتبی، گلوی بریده از قفای سیدالشهداء، و شهادت فرزندان معصومش و نیز غیبت امام زمانم، مسئول میدانم (یعنی به شدت این عقیده در قلبم و جانم جای گرفته که از من سؤال خواهد شد که در برابر این اتفاقات تو چه با دینت چه کردی؟) خواهشمندم تکلیف من را به صورت واضحی روشن فرمائید.
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
همسرتان را تا جایی که احتمال تأثیر میدهید، نهی از منکر کنید و پس از آن، وظیفهای بر شما نیست.
از ایشان بخواهید گناهانی که به شما هم سرایت میکند، مثل موسیقی را به صورت شخصی یعنی با گوشی انجام دهد تا فضای خانه برای شما، آلوده نباشد.
در تماشای فیلمهای کذایی، با ایشان همراهی نکنید ولی مانع او از دیدنش هم نشوید. همسرتان به اختیار خودش، این راه را برگزیده است.
خواهر همسرتان را خودتان نهی از منکر کنید نه این که از دیگری بخواهید که او را نهی از منکر کند و اگر احتمال تأثیر نمیدهید، وظیفهای ندارید.
این که همسرتان نماز نمیخواند، به خودش مربوط است و ربطی به رسیدن شما به کمال و سعادت ندارد. شما نمازتان را جدی بگیرید که ستون دین و راه اصلی رسیدن به رضای حضرت حق، جلّ و علاست.
این زن با اوصافی که نوشتهاید، جهنمی است، پس با او رفتار موقت داشته باشید. یعنی همیشه توجه داشته باشید که چند روز دنیا با او هستید تا در یک تجارت سودآور، بهرههای خود را از او ببرید و سپس رهایش کنید. به چنین زنی دل نبندید ولی همیشه برای هدایتشدنش دعا کنید. بسیار مواظب باشید که شما را آلودهی گناه نکند. بداخلاقیهای بیمورد، از ناحیهی شیطان است، پس به خاطر گناهان شخصیاش، با او بداخلاقی نکنید و اعصاب خودتان را نیز بیهوده خراب نکنید.
امیدوارم خدای تعالی، شما را از سماحت اسلامی، بهرهمند ساخته و از سختگیریهای بیمورد، محفوظ بدارد.
موفق باشید
حاج فردوسی