حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

سؤال: آیا برای رسیدن به کمال و سعادت، ایمان آوردن به همه‌ی قواعد نظری و عمل کردن به همه‌ی قوانین عملی، کافی است؟

تفصیل سؤال: از آنجا که برای رسیدن به درجات عالیه‌ی کمال و سعادت، نیاز به دانستن و عمل کردن به اسرار خاص اولیای الهی است، آیا می‌توان بر قواعد نظری و قوانین عملی «منهاج فردوسیان» بسنده کرد و اعتقاد به واضحات و مسلّمات و عمل بر طبق آن، بدونِ دانستن اسرار اولیای الهی، می‌تواند جوینده‌ی کمال و سعادت را به نقطه‌ی اوج تکامل برساند؟

جواب: بر اساس دکترین منهاج فردوسیان، هر آنچه مورد نیاز مشتاقان برای رسیدن به کمال و سعادت بوده، بنا بر «قاعده‌ی لطف» [1] از سوی خدای مهربان، به روشنی ارسال شده است؛ وگرنه انسان در هر عصری می‌تواند بگوید:
«رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَینا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آیاتِکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزی‏» [سوره‌ی طه، آیه‌ی 134]
ترجمه: پروردگارا، چرا پیامبری به سوی ما نفرستادی تا پیش از آنکه خوار و رسوا شویم از آیات تو پیروی کنیم؟!

به بیان دیگر: تمام دستورات لازم برای رسیدن به کمال و سعادت باید در هر زمانی فراهم باشد‌. یعنی انسان امروزی که بیش از هزار سال با عصر حضور پیامبر خدا و جانشینان آن جناب (علیهم‌السلام) فاصله دارد، نباید از هیچیک از آموزه‌های اساسی پیامبر برای رسیدن به کمال و سعادت محروم باشد‌.
اگر این محرومیت به هر دلیلی حاصل شود، مشتاق کمال و سعادت می‌تواند به بارگاه الهی عرضه بدارد: پروردگارا اگر هدایت و راه رسیدن به کمال و سعادت را به من (که بدون اختیار، هزار سال با تأخیر متولد شده‌ام) می‌رساندی، آن را پیروی می‌کردم و چنین خوار و رسوا نمی‌شدم‌. و چون محال است که کسی بتواند خالق متعال را محکوم کند، پس لابد تمام راه کمال و سعادت، همانطور که در عصر حضور حجت‌های خدا وجود داشت، در هر زمان دیگری وجود دارد‌.
البته ثمرات و نتایج عمل به واضحات و مسلّمات به صورت روشن شدن اسرار الهی و تجلی انوار ولایت در مملکت وجود منهاجی ظهور خواهد یافت که بعد از آن، علوم و معارفی بر او روشن می‌‌گردد که از گفتن و نوشتن، برتر بوده و در ذکر نمی‌‌آید‌.
به عبارت ساده‌‌تر، باید از معتقد شدن به همین قواعد و رعایت کردن همین قوانین شروع نمود تا نتایج چشمگیر آن به صورت مکاشفات علمی و روحی در مراتب مختلف وجود انسان بروز نماید‌.
البته این مطلب به این معنا نیست که در سطوح عالیه، تکلیفی علاوه بر قوانین منهاج فردوسیان برای اصحاب منهاج فردوسیان از سوی خدای متعال مقرر ‌می‌شود؛ بلکه فقط ظهور نتایج و تفصیلی شدن اجمالیات، نگاهی متفاوت به منهاجی می‌دهد‌.
با این استدلال، خود را از نشستن بر سر سفره‌ی علوم شرق و غرب عالم بی‌نیاز می‌دانیم و معتقدیم قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان، آخرین و کاملترین دستورات برای رسیدن به کمال نهایی و سعادت ابدی است‌.

………………………………..
[1] قاعده‌ی لطف: قاعده‌ای در علم کلام به معنای لزوم انجام کاری از سوی خداست که به سبب آن، مُکَلَّف به اطاعت، نزدیک و از گناه، دور می‌شود؛ بی‌آن که این لطف، تأثیری در قدرت مکلف داشته باشد و یا او را مجبور بسازد.
متکلمان امامیه از این قاعده در اثبات عقلی بسیاری از اعتقادات اسلامی، مانند لزوم تشریع تکالیف دینی، لزوم ارسال پیامبران، لزوم تعیین و نصب امام و غیره، بهره برده‌اند.
به بیان دیگر، قاعده‌ی لطف به این معنا است که هر کاری که به نزدیک شدن انسان‌ها به اطاعت و یا دور شدن آنها از گناه بینجامد، خداوند حتماً آن کار را انجام می‌دهد؛ مانند تشریع تکالیف دینی و ارسال پیامبران، که انسان‌ها از این راه، با تکالیف دینی‌شان آشنا می‌شوند.

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است