بسمه تعالی
سلام
در یکی از خاطرات مربوط به نزدیکان شهید رجایی میخواندم که شهید رجایی با خودش وعده کرده بود که اگر نماز اول وقتش دیر شد روز بعد را روزه بگیرد. اگر این مطلب صحیح باشد، ما هم میتوانیم برای اعمال عبادیمان چنین جریمههایی را در نظر بگیریم؟
ممنون
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
نکتهی اول: اگر شما از اصحاب منهاج فردوسیان هستید، کافی است بدانید که در یکی از قوانین عملی منهاج فردوسیان آمده است:
قانونِ 1364 (8): در منهاج فردوسیان، عبادتی را با نذر یا قَسَم، بر خودشان واجب نمیکنند.
و تأکید میکنم که دانستن همین قانون برای اصحاب منهاج فردوسیان کفایت میکند که راه مستقیم را بازشناسند و به چپ و راست جاده متمایل نشوند.
نکتهی دوم: اگر شما از کسانی هستید که به قواعد نظری و قوانین عملی منهاج فردوسیان ایمان ندارید، بدانید که مستند قانون فوق الذکر، روایاتی است که در ادامه به یکی از آنها اشاره میکنیم.
سند 1: عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ الله (علیهالسلام) إِنِّی جَعَلْتُ عَلَی نَفْسِی شُکراً لله رَکعَتَینِ أُصَلِّیهِمَا فِی السَّفَرِ وَ الْحَضَرِ أَ فَأُصَلِّیهِمَا فِی السَّفَرِ بِالنَّهَارِ فَقَالَ نَعَمْ ثُمَّ قَالَ إِنِّی لَأَکرَهُ الْإِیجَابَ أَنْ یوجِبَ الرَّجُلُ عَلَی نَفْسِهِ قُلْتُ إِنِّی لَمْ أَجْعَلْهُمَا للّه عَلَی إِنَّمَا جَعَلْتُ ذَلِک عَلَی نَفْسِی أُصَلِّیهِمَا شُکراً لله وَ لَمْ أُوجِبْهُمَا عَلَی نَفْسِی أَ فَأَدَعُهُمَا إِذَا شِئْتُ قَالَ نَعَمْ» [کافی، محدث کلینی، جلد 7، صفحهی 455، باب النذور]
ترجمه: راوی میگوید به امام صادق (علیهالسلام) عرض کردم: من بر خودم قرار دادهام که [شبانهروزی] دو رکعت نماز شکر در سفر و وطن بخوانم. آیا میتوانم در سفر، آن دو رکعت را در روز بخوانم؟ فرمودند: بله. سپس فرمودند: خوش نمیدارم که کسی چیزی را بر خودش واجب کند. گفتم: نذر نکردهام بلکه با خودم قرار گذاشتهام که برای شکرگزاری، بجا آورم و بر خودم [با نذر و قسم] واجب نکردهام. آیا میتوانم رهایش کنم، اگر بخواهم؟ فرمودند: بله.
روایات بیشتر را میتوانید در کتاب شریف «وسائل الشیعة»، جلد 23، باب «کراهة إیجاب الشیء علی النفس دائما بنذر و شبهه» ببینید.
نکتهی سوم: شهید رجایی، مرد زحمتکشیده، رنجدیده و جهادگری بود که به فیض شهادت رسید اما فقیه به معنی آشنای عمیق با آیات و روایات نبود. پس نباید چنین شخصی ـ هر چند انقلابی و خوشعاقبت باشد ـ را الگوی خود قرار دهید.
نکتهی چهارم: مرحلهی بالاتر این است که علما و فقهای عظام را هم نباید الگوی خود قرار دهید. شاید در داستانهایی که از عالمان دینی و فقهای بزرگوار شیعه نقل میشود، مواردی را ببینید که قابل توجیه شرعی نباشد. یعنی کارهایی انجام داده باشند که نشأت گرفته از احساسات شخصی یا حتی دیدگاههای غیر اسلامی و عقاید ایران باستان باشد. مانند آنچه در اهمیت دادن مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) به لحظهی تحویل سال گفتیم.
نکتهی پنجم: مرحلهی بالاتر این است که انبیاء و اوصیاء الهی را نیز نباید الگوی خود قرار دهید و آنچه آنان در امت خود انجام میدادهاند را نباید پیادهسازی کنید. مانند اربعین کلیمی که حضرت موسی (علیهالسلام) بجا آورد و صوفیه نیز بدان معتقدند و از اول ذیقعده تا دهم ذیحجه را اربعین میگیرند.
نکتهی ششم: مرحلهی بالاتر این است که استاد اعظم (صلی الله علیه و آله و سلّم) و ائمهی طاهرین (علیهم السلام) را نیز نباید الگوی خود قرار دهید. به این معنی که هر گاه انجام کاری از آن بزرگواران گزارش شده بود، نباید بدون این که سفارشی به انجامش کرده باشند، آن را انجام دهید. این بحث، در کتاب «اصول استجماع منهاج فردوسیان» به تفصیل، مورد بررسی قرار گرفته و نمونههای متعددی برایش ذکر کردهایم.
نکتهی هفتم: همچنین است نباید خدای تعالی را الگوی خود قرار داده و از کارهای او تقلید کنید. ما مأمور به مراعات امر و نهی حضرت حق تعالی هستیم نه این که کارهای خدایی او را تقلید کنیم. این بحث نیز قبلاً گذشت.
نکتهی آخر: بهترین جریمهی تربیتی، نگاه کردن دائمی به جدول محاسبه است. اگر بتوانید خود را مقید کنید که هر صبح یا هر شب، دقایقی به جدول محاسبه نگاه کنید، خواهید توانست با شیب ملایم، تمام آنچه باید انجام دهید را انجام دهید و تمام آنچه باید ترک کنید را ترک کنید. فقط مواظب باشید که شیطان، بین شما و جدول محاسبه، فاصله نیاندازد.
موفق باشید
حاج فردوسی