سلام
در مورد افطار کردن با آب ولرم، چند روایتی را که بیان نمودهاید هیچکدام دلالت بر «امر» به این کار ندارد، پس چگونه به قانون تبدیل شده است؟
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
قوانین عملی منهاج فردوسیان، فقط از «اوامر» استجماع نشده است بلکه چیزهای دیگری نیز میتواند ما را در استجماع قوانین عملی، یاری رساند. مجموعهی ارکانی که قانون عملی را میتوان از آن استجماع کرد، بدین قرار است:
1. اوامر و نواهی؛
2. مُشوِّقات و مُخوِّفات؛
3. فواید و مضرّات؛
4. اوصاف خوبان و بدان؛
5. تمثیل به خوبیها و بدیها؛
6. طرد؛
7. دعا و نفرین (رحمت و لعنت)؛
8. بیان حال امتها و پیامبران سلف؛
9. کفاره داشتن؛
10. شمرده شدن از سنت؛
11. حق؛
12. شایستگی؛
13. شادی و غم شیطان؛
14. تقدیر عدم جواز؛
15. موجبات و موانع ورود به بهشت؛
16. موجبات و موانع ورود به جهنم؛
17. ثروتآفرینی و فقرآوری؛
18. موجبات آمرزش گناهان؛
19. تصریح به نافرمانی؛
20. مشروط به شاد شدن؛
21. خوشآمد و خوشنیامدِ استادان منهاج فردوسیان (علیهمالسلام)؛
22. اعلام جنگ با خدای تعالی؛
23. تهدید؛
24. دشمنی با خدای تعالی؛
25. فعل استاد در مقام آموزش؛
26. الگوبرداری از فعل استاد؛
27. آداب جاهلیت؛
28. بدعت؛
29. تصرف شیطان در انسان؛
30. تعجب خدای تعالی؛
31. حضور یافتن و حضور نیافتن فرشتهها؛
32. حضور یافتن و حضور نیافتن شیطانها؛
33. خیر داشتن و خیر نداشتن؛
34. آنچه خدای تعالی دشمن میدارد؛
35. برکت و عدم برکت؛
36. استفهام انکاری؛
37. استفهام توبیخی؛
38. مستحب و مکروه؛
39. تکامل یافتن؛
40. بیعت استاد؛
41. عوامل خوار شدن؛
42. ملامت خود؛
43. زینت؛
44. برآوردن حوائج؛
45. دعاهای استادان منهاج فردوسیان (علیهمالسلام)؛
46. امر به دعا؛
47. بیزاری استاد؛
48. ترک مأمورٌ به؛
49. فضای غالب؛
50. استقراء تام؛
51. اباحهی مطلق.
برای اطلاع بیشتر از این امور، به کتاب «اصول استجماع منهاج فردوسیان»، فصل اول در بیان ارکان استجماع مراجعه نمایید.
موفق باشید
حاج فردوسی