سلام علیکم
سؤال اول: نظر شما در مورد حدیث زیر چیست؟
اما حسن عسکری (ع): «نحن حجج الله علیکم و جدتنا فاطمه حجه الله علینا» (نقل از علامه حسن زاده آملی)
لازم به ذکر است که ایشان خود را ملزم میدانند به گفتن شهادت رابعه در اذان و اقامه. (اگر امکانش وجود داشته باشد فیلم بیانات ایشان در خصوص شهادت رابعه را ارسال خواهم کرد)
سؤال دوم: گفتن شهادت رابعه چه حکمی دارد؟
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
جواب اول: این روایت در منابع متأخر نقل شده و نخستین مأخذی که برای آن یافتیم، تفسیر اطیب البیان است. البته مؤلف کتاب، سند و مأخذی برای این روایت نقل نمیکند. مرحوم عبدالحسین طیب این روایت را از امام عسکری (علیهالسلام) بدین گونه بیان کرده است:
«نحن حجج الله علی خلقه و جدتنا فاطمة حجة الله علینا» [اطیب البیان، طیب، ج13، ص 225]
قبل از وی، شیخ عبد الله بحرانی اصفهانی، روایتی با مضمون نزدیک به این، در عوالم العلوم و المعارف آورده که عبارتش چنین است:
«نحن حجة الله علی الخلق و فاطمه حجة علینا» [عوالم العلوم، عبد الله بحرانی اصفهانی، ج11، ص8]
در برخی منابع دیگر، این روایت از امام رضا (علیه السلام) نقل شده است. [الانتصار، کورانی عاملی، ج7، ص 237]
این مضمون، در قالبهای دیگری نیز بیان شده است، مانند:
«نحن حجج الله علی الخلق و جدتنا فاطمة حجة الله علینا» [الاسرار الفاطمیه، مسعودی، ص 37، 265، 410]
«نحن حجج الله علی الخلائق و امّنا فاطمة حجة الله علینا» [الاسرار الفاطمیه، مسعودی، ص 17]
«نحن حجج الله علیکم و امّنا فاطمة حجة الله علینا» [الانتصار، کورانی عاملی، ج7، ص 237]
«نحن حجج الله علیکم و فاطمة حجة علینا» [الانتصار، کورانی عاملی، ص 398]
«نحن حجج الله علی الخلق و فاطمة حجة الله علینا» [الانتصار، کورانی عاملی، ج7، ص 192]
چنان که ملاحظه میکنید، تمام این مصادر، به بعد از قرن دوازدهم منتهی میشود و قبل از آن، هیچ اثری در میراث حدیثی شیعه ندارد. با این لحاظ، میتوان به راحتی، این حدیث را بیسند خواند؛ زیرا سند از لحاظ حدیثشناسان، نهایتاً تا قرن پنجم و ششم هجری است نه قرن دوازدهم!
نکتهی دیگر، در مورد حضرت علامه حسن زاده آملی (حفظه الله) است. بارها عرض کردهام و بر این اعتقاد، راسخ هستم که معظم له را اگر «ضال» (گمراه) ندانیم، قطعاً «مضل» (گمراهکننده) هستند.
اختراعات و اکتشافات مذهبی ایشان، جمعی از سادهدلان و سادهلوحان را گمراه کرده که نمونههای متعددی را دیدهام یا حکایاتشان را شنیدهام. پس حذر کنید از ترویج سخنان ایشان و از پیروی از این پیر گمراهکننده.
وقتی امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند که اذان، هجده کلمه و اقامه، هفده کلمه است، چه معنی دارد که از اختراع خود، جملاتی مانند شهادت به عصمت حضرت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) را به آن بیافزاییم؟! اگر چنین نیازی میبود، خدا و رسول و ائمهی طاهرین (علیهمالسلام) میفهمیدند و اضافه میکردند و نیازی به اختراعات حضرت علامهی گمراهکننده نمیبود.
در مصاحبهای که با ایشان انجام شده و فیلمش در شبکهی اینترنت موجود است، میفرمایند که کاسب محترمی از دیوار شنیده که صدایی بعد از شهادت رابعه، افزوده است: «و حجة الله علی الحجج» و ایشان هم بعد از دیدن این حدیث بیسند و آن ندای دیوار، این کلمات را هم به اذانشان افزودهاند!
اگر قرار باشد یکی از در بشنود و یکی از دیوار، یکی از کاسه بشنود و یکی از بشقاب، یکی از کوزه بشنود و یکی از آفتابه، و هر کس آنچه شنید را به دین خدا اضافه کند، چیزی از دین اسلام میماند؟!
جواب دوم: گفتن شهادت رابعه، اگر به قصد ورود باشد، بدون شک و به اجماع فقهاء عظام، بدعت و حرام است. ولی اگر بدون قصد ورود باشد، نشاندهندهی ابتلای گوینده به مرضی به نام «خودسری» است. خودسری، بیماریای است که مبتلایان به آن، خودسرانه، چیزهایی به دین خدا میافزایند، چنان که گویا مأمور تکمیل اسلام عزیز هستند. از جملهی مبتلایان به این مریضی خطرناک، میتوان از حضرت علامه حسن زاده آملی (حفظه الله) و شاگرد مبرزشان آقای صمدی آملی نام برد.
موفق باشید
حاج فردوسی