سلام
با تشکر از پاسخ جامع و کاملتان نسبت به تفسیر قرآن، اما نکتهای که هنوز هم برایم ابهام دارد و حل نشده، تدبر در قرآن و قرائت است و حقیر نیز برای تدبر در آیات قرآن و فهم آن به تفسیر و ترجمه رجوع نمودم، حال جایگاه تدبر در قرآن چه میشود؟
دو تا موضوع اینجا وجود دارد؛ یکی قرائت قرآن و دوم تدبر در قرآن. در مجمع البیان از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) روایت شده که فرمود: هر کس حرفی از قرآن را تلاوت کند برای او حسنهای که ده برابر ثواب داشته باشد نوشته میشود، مثلاً در «الم» سه حسنه است یکی برای الف و یکی برای لام و دیگری برای میم.
با توجه به دستورات و روایات فراوانی که به ما رسیده، تأکید بر قرائت قرآن و حتی حداقل روزی 50 آیه نمودهاند و این نکته اینجا سوال است که آیا به همین قرائت خشک و خالی بدون تدبر کفایت کنیم یا خیر.
حال که تفسیر کنار رفت، بحث تدبر چه میشود و اصلاً این تدبر چیست و چگونه باید تدبر نمود؟ اصلاً رابطهی تدبر با تفسیر و ترجمهی آیات چیست؟
نکتهی دیگر، این که مثلاً ما میدانیم قرآن دستور به اقامهی نماز یا پرداخت زکات و خمس را داده است و این مطلب در منهاج فردوسیان نیز آمده است اما وقتی قرآن را قرائت میکنیم فقط به لفظ عربی آن اکتفا نموده و از آن رد میشویم و نمیدانیم این آیه کجای قرآن بود اما به آن عمل میکنیم حال همین که میدانیم و عمل میکنیم اما دقیق نمیدانیم این آیه کجای قرآن بود و در زمان تلاوت، فقط به قرائت اکتفا میکنیم کافی است یا نه باید همزمان با قرائت قرآن همان لحظه در آیات و معنی آن دقت و تدبر نماییم؟
اصلاً جایگاه قرائت قرآن در منهاج فردوسیان چیست؟ آیا همین خواندن عربی قرآن کافی است؟ چگونه با قرآن انس بگیریم؟ با توضیحی که در رد تفسیر دادید به این نتیجه رسیدم که نیازی به خواندن ترجمه و تدبر در آن نیست همین خواندن قرائت کافی است اما در بخش عمل به دستورات قرآن، همان طبقات منهاج فردوسیان را باید رعایت کنیم و در بخش بهشت و جهنم نیز که بسیار عالی، کتاب بهشت و جهنم را ارائه نمودید و در بخش آیاتی که باید از آن عبرت و پند از گذشتگان بگیریم فعلاً چیزی در منهاج فردوسیان موجود نیست.
نتیجه اینکه سه نکته برایم هنوز روشن نشد:
1 ـ قرائت قرآن، یعنی آیا همین قرائت عربی کافی است یا باید حتماً ترجمه و تفسیر آن را هم خواند؟ انس با قرآن چه میشود؟
2 ـ تدبر در قرآن، اگر معنا و ترجمهی آیات را نخوانیم و کاوش نکنیم، چگونه تدبر کنیم؟
3 ـ فرمودید قرآن شامل چهار دسته مطالب مفید است، ما هم این چهار دسته را در سه کتاب قواعد، قوانین و بهشت و جهنم داریم و آن را مطالعه میکنیم و یک مورد که اندرز و موعظه میباشد هنوز در منهاج فردوسیان نیست. حال با خواندن و عمل به همین سه کتاب فارسی منهاج فردوسیان، به مطالب مفید و اصلی قرآن دست پیدا کردهایم. پس دیگر چرا باید قرآن را به عربی بخوانیم؟ اینجا جایگاه قرائت چه میشود؟ چه لزومی دارد ما مطلبی که نمیفهمیم را به زبانی دیگر و عربی بخوانیم در صورتی که مغز و اصل آن را به صورت فارسی در این کتابها داریم و میفهمیم. اصلاً برای چی قرآن عربی میخوانیم؟ چرا قرآن را فارسی نخوانیم؟ یعنی همین کتابهای منهاج فردوسیان، خودش قرآن است، چرا دیگر عربی بخوانیم؟
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
نظام جامع تربیتی منهاج فردوسیان، وقتی در زوایای مختلفش تدوین و عرضه شود، اسلام عزیز را به سادهترین وجه و روشنترین حالت، ارائه خواهد کرد، اما باز هم نگاه کردن به خطوط قرآن و تلاوت آن، پاداش و آثار مثبتی در رسیدن به کمال و سعادت خواهد داشت.
پس با آمدن نظام جامع تربیتی منهاج فردوسیان، هر قسمت از دین مبین اسلام، در جای خودش قرار گرفته و هیچ قسمتی، تعطیل نمیشود. تدبر در قرآن نیز به صورت نظاممند و دستهبندی شده، انجام خواهد گرفت.
البته دو مشکل اساسی در پیش است که یکی به زودی مرتفع شده ولی دیگری، امیدی به برطرف شدنش نیست. مشکل اول، این است که برخی ابعاد نظام جامع تربیتی منهاج فردوسیان، تدوین نهایی و عرضهی عمومی نشده است. این اشکال، به زودی و به یاری خدای تعالی، برطرف میگردد.
اما اشکال اساسیای که همچنان باقی میماند، بیهمتی انسانها و ساده انگاشتن حرکت بر طبق این نظام جامع تربیتی است. به فرض این که تمام اضلاع و ابعاد نظام جامع تربیتی منهاج فردوسیان، تدوین نهایی و عرضهی عمومی شود، وقتی حوصلهی خواندن و عمل کردن و منظم شدن به نظم آن در افراد نباشد، چه انتظاری از این برنامهی تربیتی میتوان داشت؟!
پس به طور روشن، در جواب سؤال شما عرض میکنم: اگر به درستی منهاجی شوید، تلاوت خالی از تدبر، کفایت میکند ولی اگر به درستی منهاجی نشوید، تدبّر در قرآن کریم، نخواهد توانست اثر عمیق و ماندگاری در وجودتان داشته باشد.
موفق باشید
حاج فردوسی