سلام علیکم
آیا روزی خواهد آمد که عبارت «منهاج فردوسیان» جای «تشیع» و کلمهی «منهاجی» جای «شیعه» را بگیرد؟
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
هیچ وقت چنین اتفاقی نخواهد افتاد، زیرا «منهاج فردوسیان» نام فرقهای از فرقههای اسلام نیست که بخواهد جایی در میان فرقههای اسلامی باز کند. پس همواره در تعریف «منهاج فردوسیان» و «منهاجی»، قیدهای «اسلام» و «شیعه» و «اثنیعشری»، خواهد بود و هیچگاه حذف نخواهد شد.
ولی باید توجه داشت که انسان با توجه به ملاحظات مختلف، به نامهای مختلف خوانده میشود. مثلاً:
به لحاظ کشوری که تابعیت آن را دارد به ایرانی، افغانی، هندی، روسی و… خوانده میشود.
به لحاظ استانی که به آن تعلق دارد، به سیستانی، گیلانی، مازندرانی، خوزستانی و… خوانده میشود.
به لحاظ شهری که در آن متولد شده است، به تهرانی، مشهدی، قمی، اصفهانی، شیرازی و… خوانده میشود.
به لحاظ محلهای که در آن متولد شده یا زندگی میکند به پاچناری، پامناری، بالاشهری، پایین شهری و… خوانده میشود.
به لحاظ گروه سیاسیای که به افکار آنان گرایش دارد به راستی، چپی، کارگزاران، اصلاح طلب، اصولگرا و… خوانده میشود.
به لحاظ دانشگاهی که در آن درس خوانده، به دولتی، آزاد، بورسیهای، پیام نوری و… خوانده میشود.
به لحاظ نیرویی که او را اعزام به جبهه کرده به بسیجی، سپاهی، ارتشی و… خوانده میشود.
به لحاظ نوع استخدامش، به پیمانی، رسمی، قراردادی و… خوانده میشود.
به لحاظ هواداری از تیم خاص به پرسپولیسی، استقلالی و… خوانده میشود.
همچنین به لحاظ گرایش فکری ـ تربیتی، به معرفة النفسی، تفکیکی، شیخی، صدرایی، فلسفی، کلامی و «منهاجی» خوانده میشود.
پس همچنان که تقسیمات فوق، نتوانست در صفوف شیعیان، خللی وارد کند و موجب «شقّ عصای اسلام» گردد و فرقهای در میان فرقههای اسلامی ایجاد نماید، افزودهشدن گرایش «منهاجی» به گرایشهای فکری ـ تربیتی، نیز نمیتواند موجب ایجاد شکاف در صفوف مسلمین یا شیعیان باشد.
هیاهوی کسانی که اعلام حضور تفکر تربیتی منهاج فردوسیان که مبتنی بر تصریحات و واضحات قرآن و سنت و عترت است را فرقهسازی و ایجاد شکاف در اسلام و شیعه میدانند، از سطحینگری آنان نشأت میگیرد. اینان به قدری سادهلوح و سطحینگر و کممعلومات هستند که نمیتوانند تفاوت «فرقه» و «گرایش تربیتی» را درک کنند. لذا سر به اعتراض بر داشته و زبان به طعن میگشایند. در صورتی که خود اینان، به لحاظهای مختلف، به نامهای مختلف خوانده میشوند و هیچ اعتراض نمیکنند.
نتیجهی کلام این است که ما، به لحاظ دین، مسلمان خوانده میشویم؛ به لحاظ فرقهی اسلامی، شیعه خوانده میشویم؛ به لحاظ فرقهی شیعی، اثنیعشری (دوازدهامامی) خوانده میشویم و به لحاظ گرایش تربیتی، منهاجی خوانده میشویم تا به روشنی از گرایشهای تربیتی دیگری که در شیعیان اثنیعشری وجود دارد، متمایز و قابل شناسایی باشیم.
موفق باشید
حاج فردوسی