حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

سلام
با اینکه در بحث ماه رمضان، شما تفسیر را رد کردید اما من با اینکه قرآن و حتی ترجمه‌ی آن را می‌خواندم با آیه‌ی 124 سوره‌ی طاها که می‌فرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمی»‏ بیگانه بودم اصلاً نمی‌دانستم معنایش چیست. از آن عبور می‌کردم ولی شرح تفسیر اخلاقی آیت الله ضیاءآبادی برایم یک انقلاب درونی ایجاد نمود که همین یک آیه برای یک عمر مراقبه برایم از قرآن کفایت می‌کند، هر چند شاید گنج‌های پنهان دیگری در قرآن باشد؛
1 ـ حال وقتی که تفسیر چنین تحولی در درون انسان ایجاد می‌کند بهتر نیست از تفسیر استفاده کنیم؟
2 ـ اگر کسی بداند که اعراضش از دستور خدا باعث این همه مشکل در زندگی دنیای‌اش شده و اخرت هم کور محشور می‌شود آیا باز هم عقل سلیم اجازه می‌دهد اعراض کند؟
3 ـ مقصود از این اعراض چیست؟ چون من گاهی ناخواسته در چاه گناه می‌افتم که قصدم آن گناه نبوده آیا این هم اعراض حساب می‌شود؟
4 ـ چرا وقتی از روی کتاب تفسیر همین آیه را می‌خوانم، این انقلاب و بیداری برایم ایجاد نمی‌شود؟
5 ـ آیا می‌توانیم این آیه را تابلو کنیم و جلو چشممان نصب کنیم تا بر مراقبتمان افزوده شود؟
6 ـ به نظرم کسی که می‌خواهد گناه کند، بهتر است اول، این آیه را بخواند بعد هر کاری خواست بکند.

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
جواب 1: آنچه شما شنیده‌اید، موعظه بوده است نه تفسیر. تفسیر، مجموعه‌ای از بحث‌های لغوی، ادبی، تاریخی، جغرافیایی، شأن نزول و مانند اینهاست. این دانستنی‌ها، راهگشای مسیر تکامل نیست و تأثیری در قلب نمی‌گذارد. این که اسم جلسه، جلسه‌ی تفسیر است، به این معنی نیست که محتوای جلسه نیز تفسیر باشد. موعظه، اگر از دلی پاک و زبانی راستگو بر آید، تأثیر عجیبی در جان و دل انسان می‌گذارد و مایه‌ی تحول بزرگی است.

جواب 2: اگر منظورتان از عقل سلیم، «عقل سفید» باشد، جواب این است که چنین اجازه‌ای نمی‌دهد و اعراض از ذکر حق تعالی را مذموم می‌شمارد. ولی اگر منظورتان، «عقل آبی» باشد، جواب این است که: بله، امکان دارد و بسیار اتفاق می‌افتد که صاحبان عقل آبی، دانسته و از روی اختیار، راه اعراض از ذکر حق تعالی را می‌پیمایند و به تنگناهای پس از آن نیز تن می‌دهند.

جواب 3: اعراض در این آیه، به معنی رویگردانی کلی و اساسی و عمدی است که منجر به تنگی زندگی دنیا و کوری حشر در عقباست. ولی هر گناهی، حتی اگر بر اثر غفلت یا فشار شهوت باشد، نوعی اعراض از ذکر است و اثرات سوء و تبعات منفی‌ای بر روح و جان انسان می‌گذارد. البته استغفار، جلا دهنده‌ی دل‌های زنگار گرفته است و موجب می‌شود تمام یا بیشتر آثار منفی گناه، مرتفع گردیده و رفع و دفع شود.

جواب 4: عرض شد که آنچه شما شنیده‌اید، موعظه بوده است نه تفسیر. کتاب تفسیر، کتاب علمی است و کتاب علمی، نمی‌تواند قفل‌های دل را باز کرده و زنگار جان را بزداید.

جواب 5: می‌توانید این آیه را تابلو کنید و جلو چشمتان قرار دهید ولی بدانید که اثرش تا زمانی است که اثر موعظه‌ی آن عالم دینی در جانتان باشد. پس از آن، نسبت به پیام آیه، دچار نوعی قساوت قلب شده و مضمونش برایتان تکراری جلوه خواهد کرد. انسان، به نحوی آمیخته با نسیان (= فراموشی) است که نیاز دارد به طور مرتب، جرعه‌های موعظه بنوشد و الا دچار سنگدلی می‌شود. لذا مزه‌ای که این آیه برای شما ـ بعد از شنیدن موعظه ـ دارد، برای کسی که آن مواعظ بلیغ را نشنیده، ندارد.

جواب 6: وقتی درهای دل، بسته می‌شود، نه این آیه که هزار آیه‌ی دیگر هم بخواند، کارساز نیست. ولی خوب است در حال عادی که فشار شهوت و غضب در کار نیست، از خدای تعالی بخواهیم ما را در فشارها و هجوم وسوسه‌های شیطان رجیم، با قدرت عظیم خودش حفظ نماید و بین ما و معصیتش، مانع ستبر قرار دهد.

موفق باشید
حاج فردوسی

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است