سلام
1 ـ آیا میتوانیم وقتی با مراقبهی کامل و عبادت، کولهبارمان پر از اعمال صالح شد و در شرایطی قرار گرفتیم که هیچ گناهی در پروندهمان نیست، با قلبی مطمئن از خدا درخواست مرگ کنیم؟
2 ـ آیا صحیح میباشد فردی چون آقا مجتبی تهرانی (ره) که وجودش باعث هدایت خیلی از افراد میشود، از خدا درخواست مرگ کند و بگوید اکنون با قلبی مطمئن خواستار این هستم که به دیدارت بیایم و خطاب به امام رضا (علیهالسلام) بگوید: ای امام رضا (علیهالسلام) به خدا بگو من دیگر خسته هستم و شوق دیدار تو را دارم ولی این مردم با دعاهایشان نمیگذارند من به دیدار معبود برسم؟!
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
جواب 1: مؤمن، یا به تعبیر دقیق، «منهاجی» همیشه مشتاق رفتن و رها شدن از دنیا و فتنههای آن است. البته گاهی بر اثر غلبهی حال شوق، این اشتیاق را به زبان نیز میآورد و در دعا نیز میخواهد که رفتنش تعجیل شود.
آنچه نهی شده، این است که انسان، از سر ناسپاسی و اعتراض به قضای الهی، طلب مرگ کند؛ اما از سر شوقِ وصال به نعیم عظیم بهشت، اشکالی ندارد. البته اجل، مشخص است و با اینگونه دعاها، جابجا نمیشود.
جواب 2: این گونه حالات، برای اهل ایمان، پدید میآید. البته آنان، خود را مایهی هدایت دیگران و انسان ارزشمند، نمیپندارند و گاهی اوقات، بر اثر خستگی از چند دهه مبارزهی جدّی با نفس و شیطان و دشمنان انسی و جنی، اشتیاقشان به رفتن را ابراز میدارند. در هر حال، منهاجی، تا زنده است، باید در رسیدن و رساندن به بهشت بکوشد، تا هر گاه اجل رسید، با خاطری آسوده و راضی، به سوی درجات عالیهی بهشت، پرواز نماید.
موفق باشید
حاج فردوسی