حاج فردوسی سلام
شرمندهام که این حرف را میگویم ولی بعد از این که منهاجی شدم یعنی قدم به سوی منهاج فردوسیان برداشتم، پدر و مادر و برادران و حتی خواهرم اصلاً راضی نیستند به این برنامه و هر روز طعنهی پدرم و یا طعنهی دیگر اعضای خانواده خیلی اذیتم میکند، مخصوصاً طعنههای پدرم. یعنی جوری طعنه میزند که گویا نمیخواهد من اصلاً در خانهاش زندگی کنم. خلاصه اگر برای خلاص شدن از این حرفها، یک راهی و چارهای اگر دارید، ممنونتان میشوم.
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
عمل کردن به دستورات نورانی اسلام عزیز، هیچگاه موجب آزار کسی نمیشود و گرمابخش است نه سردیآور. پس اگر در رفتار شما و خانوادهتان سردی و دشمنی ایجاد شده، در قدم اول، باید نگاهی دقیق به اعمال و رفتار خودتان کنید. شاید رفتار شما، به طور دقیق بر طبق تعالیم اسلام عزیز نیست، و گرنه باید آنان را به منهاج فردوسیان، مشتاق میکرد نه این که وادار به موضعگیریهای تند و احساسی نماید.
حتماً شنیدهاید حکایت آن مرد نصرانی که شیعه شد و به سفارش امام صادق (علیهالسلام) بیشتر و بهتر به مادرش خدمت میکرد تا جایی که مادرش علت را جویا شد و او شیعهشدنش را عامل بیشتر شدن خدمتش به مادر بیان کرد و مادر نصرانیاش نیز به همین واسطه، شیعه گردید.
اگر شما، به درستی منهاجی شده باشید، باید همانند شمعی در انجمن، موجب نورافشانی و گرمابخشی باشید و هیچ عاقلی از منبع نور و گرمی، رویگردان نمیشود و در صدد آزارش بر نمیآید. در هر حال، در رفتارتان با خانواده، تجدید نظر جدّی کنید. چنان گوش به حرف پدر و مادر باشید و نسبت به برادران و خواهران خود، مهربان و خوشرفتار، که همگی جویای علت این خوشرفتاری شوند و آنگاه، شما با افتخار، اعلام کنید که منهاجی شدهاید. در این صورت، خواهید دید که بهترین تبلیغ برای منهاج فردوسیان انجام داده و بیشترین بهره را از پیاده کردن اخلاق پیامبرگونه بردهاید.
موفق باشید
حاج فردوسی