سلام
حضرت آیت الله مهدی احدی (حفظه الله) میفرمایند:
سه چیز حمد خداست:
1) چادر حضرت زهرا این چادر لوای حمد است و روز قیامت به دست امیرالمومنین است. برخی فقهاء میفرمایند: حال که چادر حضرت زهرا لوای حمد خداست پس اگر کسی چادر را به قصد الله به سر کند در واقع قدم به قدم حمد خدا گفته است زیرا قرآن میفرماید: «و ان من شیء الا یسبح بحمده» پس ای خانم تو هم اگر به قصد تقرب به خدا چادر به سر کنی، مثل همان موجودی میمانی که صدایش شنیده نمیشود اما دارد میگوید: «الحمدلله»
این آیه خیلی زیباست: سوره شوری «استجیبو لربکم …» در این دنیا خدایتان را اجابت کنید زیرا در روز قیامت زیر چشمی به آتش جهنم نگاه میکند و میگوید: میخواهند مرا در آتش بیاندازد.
2) سقفی که زیر آن، نماز شب خوانده میشود.
3) عمامه پیغمبر، این عمامه را بعد از امام حسین دیگر کسی نداشت زیرا بر همین عمامه بود که شمشیر زدند امام فرمود: این عمامه جدم است. (از اینجا ببینید)
نظر شما در مورد این فرمایشات چیست؟
با تشکر
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
یکی از فرقهای اساسی «منهاج فردوسیان» با نظامهای فکری و تربیتی دیگران، این است که نظام جامع تربیتی منهاج فردوسیان بر واضحات و مسلّمات قرآن و روایت معتبر، بنا نهاده شده است، بر عکس برخی اظهار نظرها که بر مکاشفات عرفا و واردات قلبیه و رؤیاهای متصوفه و مانند اینها بنا میگردد.
از نمونههای این اظهار نظرها، همین مواردی است که در بارهاش نظر خواستهاید. اکنون به بررسی جزء به جزء این فرمایشات میپردازیم.
1. این که میفرماید: «سه چیز، حمد خداست» به این معنی است که چهارمی ندارد. این محصور کردن، نیاز به تصریح آیه یا روایت معتبر دارد و حتی اگر مبنی بر «استقراء تام» باشد، باید به این عبارت گفته شود: سه چیز را حمد خدا یافتیم. استقراء تام، به معنی این است که تمام موارد چیزی جستجو شده و بعد از بررسی و مطالعهی کامل، به این نتیجه برسد که فقط و فقط، همین مقدار است و بیش از این نیست.
2. این که چادر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) لوای حمد باشد، نیازمند روایت معتبر است که نداریم. اما این که «لواء حمد» در روز قیامت به دست امیر المؤمنین (علیهالسلام) است، در چند روایت وارد شده است.
به عبارت دیگر، این ادعا که لوای حمد، چادر حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) است، ادعای اثبات نشدهای است که در آیات و روایات معتبر، خبری از آن نیست. و هر گاه این ادعا را بپذیریم، میپرسیم: اگر این چادر از بین رفته باشد، یکی از سه رکن حمد الهی از بین رفته است؟!!
3. این که ادعا شده: برخی فقهاء میفرمایند: «حال که چادر حضرت زهرا لوای حمد خداست پس اگر کسی چادر را به قصد الله به سر کند، در واقع قدم به قدم حمد خدا گفته است»، حرف بیاساسی است؛ زیرا گفتیم اساس این که «لواء الحمد» چادر حضرت زهرا (سلام الله علیها) باشد، نیاز به اثبات وحیانی دارد، پس چطور میتوان قبل از این که پایهای ثابت شود، بر آن تکیه داد و از آن، حکم الهی برداشت نمود؟!
به عبارت ساده، شما اول اثبات کن که چادر حضرت زهرا (سلام الله علیها)، لواء الحمد است، بعد این نکته را برداشت کن که هر کس چادر بپوشد، قدم به قدم حمد خدا میگوید.
البته توجه داشته باشید، کسی که چنین سخن جالبی گفته و چنین ادعای عجیبی کرده، ملاکاً فقیه نیست، هر چند درس فقه بگوید یا استنباط احکام کند. «فقیه» کسی است که بر طبق مستندات وحیانی، حرف محکم بزند و از وارد شدن به محدودهی اکتشافات صوفیه و اختراعات عرفا، پرهیز نماید.
فقط پیامبر خدا که مستظهر به وحی است یا جانشین پیامبر خدا که مستظهر به علم الوراثه از پیامبر خداست، میتواند چنین ادعایی کند که هر گاه زنی چادر به سر کند، قدم به قدم، حمد خدا گفته است.
لازم به ذکر است که بنده، چادر را حجاب برتر میدانم و توصیهی همیشگیام به منهاجیات، استفاده از چادر میباشد، ولی نمیپذیرم که کسی، پا را از دایرهی متشرعه، بیرون نهاده و خود را «شارع مقدس» بپندارد و برای احکام الهی، حکمتتراشی و فلسفهبافی کند.
4. ادعا شده، سقفی که در زیر آن، نماز شب خوانده شود، یکی از مصادیق سهگانهی حمد است. این سخن نیز نیاز به اثبات وحیانی دارد. یعنی باید روایت معتبری ارائه شود که در آن، به تصریح آمده باشد که یکی از مصادیق حمد، سقفی است که در زیر آن، نماز شب خوانده میشود! حال اگر کسی، در زیر آسمان، نماز شب بخواند، تکلیف حمد الهی چه خواهد شد؟
اگر به فرض، چنین روایتی هم پیدا شود، از لحاظ درایة الحدیث، اشکال دارد؛ زیرا حمد الهی، به اشیاء نسبت داده شده است و تأکید اسلام عزیز، بر ایمان و عمل صالح و تربیت مسلمانان است نه اجسام و اشیاء.
اگر این مطلب درست باشد، باید دست میهمان را بگیرید و سقف برخی اتاقها را به او نشان بدهید و معرفی نمایید که این سقف، حمد الهی است ولی سقف فلان اتاق، حمد الهی نیست؛ چون پدربزرگ ما در زیر این سقف، نماز شب خوانده ولی در زیر آن سقف، کسی تا کنون نماز شب نخوانده است!!
5. باز ادعا شده است که یکی دیگر از مصادیق حمد، عمامهی پیامبر خداست و این عمامه را کسی بعد از امام حسین (علیهالسلام) نداشت، زیرا بر همین عمامه بود که شمشیر زدند!
اولاً: باید روایت معتبر ارائه شود که عمامهی پیامبر خدا (که شیء بیجان است)، از مصادیق سهگانهی حمد است.
ثانیاً: بعد از این که شمشیر بر آن زدند، پاره شد و از بین رفت؟! که در این صورت، یکی دیگر از ارکان سهگانهی حمد الهی از بین رفته و تا روز قیامت، فقط خدای تعالی با همان یک رکن (سقف خانهی نماز شبخوانها) حمد خواهد شد.
یا این که در اختیار امامان بعد قرار گرفته و اکنون در محضر امام زمان (علیهالسلام) است؟! که در این صورت، معنا ندارد بگویند: دیگر کسی آن را نداشت.
سخن آخر: به هوش باشید که معارف دینی و اعتقادی خود را از سخنان احساسی و جالب، نگیرید. برخی روحانیون محترم، برای جذب قلوب جوانان، از کلمات و عبارات پراحساس و پرجاذبه استفاده میکنند، غافل از این که با این کار، تیشه به ریشهی اعتقادات صحیح شنونده میزنند. دین خدا، خلاصه میشود در کتاب الله العزیز و فرمایشات عترت طاهره (علیهمالسلام) که از آن به روایت معتبر، یاد میکنیم.
موفق باشید
حاج فردوسی