حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

سلام
جسارتاً من با نظر شما نسبت به پیاده‌روی اربعین مخالفم. اینکه فقط بشینیم و به فکر نماز و روزه خودمون باشیم مگه منهاجی شدنه؟ تو زیارت اربعین به نظر من زیارت مهم نیست بلکه حرکت مهم است. حرکت میلیونی شیعه … اینکه به جهان ثابت بشه که شیعیان کم نیستند و اتحاد هم دارند. از کشورهای مختلف به سمت مقصدی معین و قصد زیارت سالار شهیدان … به نظر من این هم یک وظیفه است مخصوصاً برای مردان جامعه. یک حرکت است مثل حرکت امام حسین ع از مدینه به کربلا … درسته که نگرانی برای نماز جماعت و نماز اول وقت و بقیه انجام واجبات مهمه ولی راهپیمایی اربعین منافاتی با انجام اینها نداره. خود سید الشهدا مگر نمی‌دانستند که در مدینه بهتر به نماز و روزه‌شون میرسن و اهل بیت و ناموسشون بهتر حفظ میشه، اما اون موقع حرکت و قیام رو به مصلحت دین می‌دونستند. من فکر می‌کنم این حرکت میلیونی شیعه‌ها خاریست در چشم دشمن. به خاطر همین هم هست که اینقدر در این مورد شبهه‌افکنی می‌کنند.

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
جواب مطالب شما را در طی چند بند عرض می‌کنم:
اول: همچنان که پزشک شدن، به پوشیدن روپوش سفید و داشتن گوشی نیست هر چند هر دکتری، روپوش سفید می‌پوشد و گوشی به همراه دارد؛ و مهندس شدن، به داشتن گونیا و نقاله نیست، هر چند هر مهندس به گونیا و نقاله نیاز دارد؛ و بنّا شدن به داشتنِ تراز و شاغول نیست، هر چند درست چیدن دیوار و کف، بدون تراز و شاغول ممکن نیست، منهاجی شدن هم تنها به نماز و روزه نیست، هر چند بدون نماز و روزه، نمی‌توان منهاجی شد؛ بلکه برای منهاجی شدن، باید دوازده مقدمه‌ی علمیه را پذیرفت و از پنج حجاب غلیظ اعتقادی عبور نمود. همچنین برای منهاجی شدن، باید قواعد نظری پایه و تکمیلی و تجملی را پذیرفت.
کسی که دوازده مقدمه را فهمیده و قبول کرده به نحوی که منجر به عبورش از پنج حجاب شده باشد، «وظیفه»اش را از وحی می‌گیرد نه از رسانه‌ها و منبری‌ها و تحلیل‌گران اجتماعی و سیاسی.

دوم: توجه داشته باشید که از میلیون‌ها «نفر» کاری ساخته نیست مگر این که تحت رهبری یک رهبر قرار گیرند و تشکیل «امت واحده» بدهند. پس جمعیت زیاد ولی بی‌رهبر و بدون پیوستگی و وابستگی، «ازدحام» است و مشکل‌آفرین می‌باشد نه گره‌گشا.
کسانی که در راه‌پیمایی عظیم اربعین شرکت کرده‌اند، این نظر را تصدیق می‌کنند که این حضور، فقط یک ازدحام بی‌سرانجام است و جز مقداری خاطره‌ی پیاده‌روی، دستاوردی ندارد.

سوم: مقایسه کردن راه‌پیمایی اربعین با مقایسه‌ی حرکت حضرت سید الشهداء (علیه‌السلام) از مدینه به مکه و از مکه به کربلا، مقایسه‌‌ی درستی نیست و سخنی احساسی و ذوقی است که برای تحریک ذهن‌های بی‌استدلال مناسب است. آن حضرت در حرکتشان مجبور بودند تا برای فرار از حرام روشن یعنی بیعت با یزید که حتی ظواهر اسلامی را به اندازه‌ی معاویه مراعات نمی‌کرد، از مدینه به مکه بروند و از مکه نیز مجبور شدند برای این که با ترورشان، حرمت حرم شکسته نشود، به سوی کوفه حرکت کنند. البته در بین راه، آن بزرگوار و خانواده‌یشان را محاصره نموده و مظلومانه به شهادت رساندند. اما برای حضور در راهپیمایی اربعین، هیچ اجباری در کار نیست و جز خستگی جسمی و روحی و اتلاف مال و آخر هم نرسیدن و از نیمه‌ی راه، برگشتن، ثمره‌ای ندارد.

چهارم: تمام اشکال ما بر راهپیمایی اربعین، از بین رفتن آرامش عبادی و عبادت‌هایی مانند نماز جماعت و نماز شب و نماز اول وقت است و الا قبلاً نوشتیم که استحباب زیارت مرقد شریف حضرت سید الشهداء (علیه‌السلام) در روز اربعین، با یک یا دو روایت،‌ ثابت می‌شود. پس اگر روزی از این ازدحام عظیم کاسته شود و مشکلاتی که عرض شد پیش نیاید، حضور در کربلا و زیارت آن حضرت در اربعین، ممدوح و مستحب خواهد بود.

پنجم: عرض شد که حضرت اباعبد الله الحسین (علیه‌السلام) نمی‌توانستند در مدینه بمانند، زیرا ایشان را مجبور به بیعت با یزید کرده بودند، لذا مجبور شدند شبانه با اهل و عیالشان از مدینه بگریزند و به مکه پناه ببرند. در آخرین وداع، به دخترشان سکینه که از آن حضرت خواهش کرد آنها را به مدینه برگردانند، فرمودند: «هیهات! لو تُرک القطا لنام» یعنی اگر پرنده‌ی قطا را رها می‌کردند، در گوشه‌ای می‌خوابید و آرام می‌گرفت. پس حساب فرار حضرت سید الشهداء (علیه‌السلام) را با حساب شرکت در راهپیمایی اربعین، یکی نکنید و گرنه دچار اشتباه در تحلیل خواهید شد.

ششم: این که حرکت میلیونی شیعیان در اربعین، خاری در چشم دشمنان هست یا نیست، از محدوده‌ی تخصص من خارج است و این را باید کارشناس فهیم سیاسی، بررسی نموده و پاسخ دهد ولی از این مطلب مطمئن هستم که نقد من بر حضور در ازدحام اربعین، از سر دلسوزی است و به سفارش استکبار جهانی و با هزینه‌ی صهیونیسم بین المللی نیست؛ لذا شایسته نمی‌بینم کسی بر روشنگری‌های دلسوزانه‌‌ام، برچسب «شبهه‌افکنی» بزند.
خداوند متعال، ما و شما را در پیمودن راه روشن وحی تا رسیدن به بالاترین درجات بهشت برین، یاری بفرمایاد و از وساوس نفس و شیطان، محفوظ بداراد.

موفق باشید
حاج فردوسی

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است