سلام
عطف به نامهی قبلی (نامهی 185) و با تشکر از پاسختان، بفرمایید:
1 ـ در مقابل چنین افرادی با چنین تفکری ما چکار کنیم؟ چگونه از دین و خدا دفاع کنیم، وقتی با چنین افکاری به خدا و امامان حمله میکنند، حتی بعضاً اینان بچه هیئتیهای دیروز بودهاند؟
2 ـ با توجه به توضیحی که فرمودید، مشخص نیست شاید فردا روز هم ما دچار چنین افکاری بشویم؛ لذا چه کنیم ما نیز مثل این افراد ایمانمان غبارآلود نشود و این خطر بس بزرگ برای هر فرد است که ناگهان عاقبت به شر شود؟
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
جواب 1: معمولاً بخش زیادی از ارتدادها و کفرگوییها بر اثر فشارها ایجاد میشود. مثلاً فشارهای اقتصادی، خصوصاً اگر همراه با بیماریهای سخت و مزمن هم باشد، ایمانهای رایج را متزلزل کرده و یقینها را تبدیل به شک میسازد. همین افراد اگر در شرایط مناسب قرار گیرند، خودشان از گفتههای کفرآمیزشان توبه کرده و اظهار ندامت میکنند. پس یکی از بهترین کارهایی که میتوان برای دفاع از اسلام و مسلمین انجام داد، سر و سامان دادن به امور زندگی مردم است تا فشار زندگی، صاحبان ایمانهای معمولی را به کفرگویی وادار نکند.
این اصل که «برخوردار»، راضی است و «محروم»، ناراضی، در قرآن کریم آمده است، میفرماید:
«وَ مِنْهُم مَّن یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُواْ مِنْهَا رَضُواْ وَ إِن لَّمْ یُعْطَوْاْ مِنهَا إِذَا هُمْ یَسْخَطُونَ» [سورهی توبه، آیهی 58]
ترجمه: و برخی از آنان در [تقسیم] صدقات بر تو خرده میگیرند، پس اگر از آن [اموال] به ایشان داده شود، خشنود میگردند و اگر از آن به ایشان داده نشود، ناراضی میشوند.
همین افرادی که دچار شکایت از خدا و روزگار و حکومت و غیره هستند، اگر آب و علفشان تأمین شود، دست از شکایت کشیده و پی روزگار خویش میگیرند. این که داعش در هزاران فرسخ دورتر، دست و سر کسی را بریده یا تعدادی از زنان یزیدی را به عنوان کنیز فروخته، فقط بهانهای برای عقدهگشایی و گِلهکردن از سختی روزگار است. کسانی را میشناسم که بسیار به روحانیت و نظام اسلامی، بدبین و ناسزاگو بودند، سپس به استخدام برخی نهادهای دولتی درآمده و با درآمد بالا و وامهای کلان و کمبهره به زندگیشان سر و سامان دادند و الان از مدافعان جدّی و سینهچاک حاکمیت محسوب میشوند.
اما راه درمان این حالت، یکی همان بود که عرض شد، یعنی اگر دستتان میرسد، کاری کنید که اوضاع اقتصادی و آب و علف مردم، تأمین شود. راه دیگر را شاعر گفته است:
گفت: او را نیست غیر از درد قُوت * پس جواب احمق، اولیتر، سکوت
به عبارت ساده، آن کسی که از خدا و پیامبر و امام زمان و رهبر و دولت و مسئولین شکایت دارد، اصل شکایتش از ناداری است و گرنه کینهی شخصی ندارد و جواب چنین کسی، سکوت است.
جواب 2: از سویی تحمل انسانها، حدّ مشخصی دارد، حتی بهترین مؤمنان نیز در شرایط سخت، دچار تزلزل ایمان میشوند. قرآن کریم میفرماید:
«إِذْ جَاؤُوکُم مِّن فَوْقِکُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنکُمْ وَ إِذْ زَاغَتْ الْأَبْصَارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا * هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِیدًا» [سورهی احزاب، آیات 10 و 11]
ترجمه: هنگامی که از بالای [سر] شما و از زیر [پای] شما آمدند و آنگاه که چشمها خیره شد و جانها به گلوگاهها رسید و به خدا گمانهایی [نابجا] میبردید. آنجا [بود که] مؤمنان در آزمایش قرار گرفتند و سخت دچار تزلزل شدند.
حتی پیامبر خدا نیز در شرایط سخت، بیتابانه به جستجوی یاری خداوندگار بر میآید. قرآن کریم میفرماید:
«أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِکُم مَّثَلُ الَّذِینَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِکُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَ الضَّرَّاء وَ زُلْزِلُواْ حَتَّی یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَی نَصْرُ اللّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِیبٌ» [سورهی بقره، آیهی 214]
ترجمه: آیا پنداشتید که داخل بهشت میشوید و حال آنکه هنوز مانند آنچه بر [سر] پیشینیان شما آمد بر [سر] شما نیامده است آنان دچار سختی و زیان شدند و به [هول و] تکان درآمدند تا جایی که پیامبر [خدا] و کسانی که با وی ایمان آورده بودند گفتند: پس پیروزی خدا کی خواهد بود؟ آگاه باش که پیروزی خدا نزدیک است.
و از سوی دیگر، چارهای از ابتلائات نیست و همه باید دچار بلاهای مختلف شوند که میفرماید:
«وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَ الأنفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ» [سورهی بقره، آیهی 155]
ترجمه: و قطعاً شما را به چیزی از [قبیل] ترس و گرسنگی و کاهشی در اموال و جانها و محصولات میآزماییم و مژده ده، شکیبایان را.
پس تنها راهی که میماند، این است که در دعاهای خود، خالصانه از خدای تعالی بخواهید که آزمایشهایی سبک و متناسب با ایمانتان برایتان بفرستد تا بتوانید سرافراز از آن خارج شده و روسفید شوید.
جمعبندی سخن این شد که از سویی آمدن بلا و آزمایش، حتمی است و از سوی دیگر، ایمان افراد، محدود است؛ پس تنها راه، این است که از خدای متعال بخواهید که بلاها و آزمایشاتی به اندازهی ایمانتان بفرستد که بتوانید به راحتی از عهدهاش بر آیید.
موفق باشید
حاج فردوسی