حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

[عطف به نامه‌ی 484] تشرف حاج علی بغدادی به محضر امام زمان (علیه‌السلام)، دلیل بر متبرک بودن آب سقاخانه‌ی امام رضا (علیه‌السلام) است.

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
در پاسخ به این استدلال، چند نکته به عرض می‌رسانم، امید است موجب روشنگری گردد.
نکته‌ی اول: متن حکایت حاج علی بغدادی از مفاتیح الجنان به نقل از کتاب نجم الثاقب، چنین است: «… گفتم: ای آقای من سؤال دارم. فرمود: «بپرس!». گفتم: در سال 1269 به زیارت حضرت علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) رفتم در قریه درّود (نیشابور) عربی از عرب‏های شروقیه، که از بادیه‌نشینان طرف شرقی نجف اشرف‌اند را ملاقات کردم و او را مهمان نمودم. از او پرسیدم: ولایت حضرت علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) چگونه است؟ گفت: بهشت است، تا امروز پانزده روز است که من از مال مولایم حضرت علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) می‏خورم، نکیر و منکر چه حق دارند در قبر نزد من بیایند و حال آن که گوشت و خون من از طعام آن حضرت روئیده شده. آیا صحیح است؟ آیا علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام) می‏آید و او را از دست منکر و نکیر نجات می‏دهد؟
فرمود: «آری والله‏! جدّ من ضامن است.»

نکته‌ی دوم: حکایات تشرف، در نزد اهل حدیث، از اعتبار روایات برخوردار نیست، لذا واجب و حرام را روی حکایات تشرف بنا نمی‌گذارند ولی از باب قاعده‌ی تسامح در ادله‌ی سنن، برخی مستحباب و مکروهات را از این حکایات استفاده کرده‌اند.

نکته‌ی سوم: قاعده‌ی عقلی داریم که می‌گوید: «اذا جاء الاحتمال، بطل الاستدلال» یعنی هر گاه در مورد یک چیز، دو احتمال داده شود، استدلال کردن با آن درست نیست. در مورد حکایت حاج علی بغدادی، دو احتمال وجود دارد: یکی این است که چون آن شخص عرب، از غذای میهمان‌سرای حضرت خورده و به قول خودش گوشتش از پذیرایی آن حضرت است عذاب قبر ندارد و احتمال دیگر، این است که چون زائر آن حضرت بوده، حضرت به زیارتش در قبر خواهند آمد و عذاب قبر نخواهد داشت.
وقتی نتوان از خود متن، به نتیجه رسید، نیازمند امارات خارجیه خواهیم بود. یعنی باید دلیل خارج از متن بیاید و یک طرف را تقویت کرده و ما را از سرگردانی نجات دهد. در این مثال، می‌توان برای احتمال دوم، اجمالاً دلیل روایت از خارج آورد ولی برای احتمال اول، بنده سراغ ندارم. اگر کسی دلیل روایی بر احتمال اول سراغ دارد، بفرماید تا بررسی سندی و متنی کنیم. اگر واقعاً بتوان با روایات معتبر دیگر، این احتمال را تقویت نمود، که خوردن و آشامیدن از میهمان‌خانه‌ی حضرت رضا (علیه‌السلام)، موجب نجات از عذاب قبر می‌شود، به سمت آن خواهیم رفت و از احتمال دوم، دست بر می‌داریم.
پس اکنون نیاز به ارائه‌ی آیه یا روایت معتبر برای تقویت احتمال اول داریم، که بتواند به روشنی برای ما اثبات کند اگر کسی چند روزی از غذای میهمان‌سرای آن حضرت بخورد و بنوشد، عذاب قبر نخواهد داشت.
این که عرض کردم اجمالاً دلیل روایی بر احتمال دوم داریم، به این ملاحظه است که در روایتی امام رضا (علیه‌السلام) فرمودند:
«مَنْ زَارَنِی عَلَی بُعْدِ دَارِی أَتَیْتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِی ثَلَاثَةِ مَوَاطِنَ حَتَّی أُخَلِّصَهُ مِنْ أَهْوَالِهَا إِذَا تَطَایَرَتِ الْکُتُبُ یَمِیناً وَ شِمَالًا وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ وَ عِنْدَ الْمِیزَانِ» [من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، جلد 2، صفحه‌ی 584، باب ثواب زیارة النبی و الأئمة صلوات الله علیهم أجمعین]
ترجمه: هر کس مرا علی رغم دور بودن خانه‌ام زیارت کند، روز قیامت در سه جا به نزدش خواهم آمد تا او را از ترس‌هایش رها سازم؛ آن گاه که نامه‌های اعمال به راست و چپ به پرواز درآید و در نزد صراط و در نزد میزان.

نکته‌ی چهارم: آنچه در متن سؤال و جواب حاج علی بغدادی آمده، این است که می‌گوید:
«نکیر و منکر چه حق دارند در قبر نزد من بیایند و حال آن که گوشت و خون من از طعام آن حضرت روئیده شده».
اگر این فرض را بپذیریم که خوردن و آشامیدن از میهمان‌سرای آن حضرت به قدری که موجب روئیدن گوشت و خون شود، مایه‌ی نجات از عذاب قبر است و به همین مناسبت مستحب می‌باشد، دلالتی بر استحباب نوشیدن از آب سقاخانه‌ی اسماعیل طلایی ندارد. چون با یک لیوان آب، گوشت و خونی ساخته نمی‌شود.
بله اگر در سؤال این می‌بود که «من از سقاخانه‌ی حضرت رضا (علیه‌السلام) نوشیدم، پس نکیر و منکر چه حقی دارند در قبر نزد من بیایند» می‌توانستیم این طرف را احتمال داده و به عنوان یک فرضیه بگیریم و حکم کنیم که «رجاءاً» می‌توان از آب سقاخانه به عنوان تبرک نوشید، به امید این که ما هم مثل آن عرب، مشمول عنایت خاصه‌ی حضرت رضا (علیه‌السلام) شده و عذاب قبر و نکیر و منکر از ما برداشته شود. اما سخن در این سؤال و جواب، پانزده روز پذیرایی است به نحوی که گوشت و خون تولید شده است.

نتیجه‌گیری: بنده از این حکایت، با چشم‌پوشی از تمام حواشی آن مانند ضعف سند و منبع، پی به استحباب نوشیدن از سقاخانه‌ی امام رضا (علیه‌السلام) نبردم ولی همچنان جای بحث، باز است و کسی که اعتراضی دارد، می‌تواند مطرح سازد تا بررسی کنیم.

موفق باشید
حاج فردوسی

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است