سلام علیکم حاج فردوسی
حاج فردوسی این متن که مینویسم با دل پر و بغض پر و سرریز مینویسم. بنده پدرم سالهاست که به یکی از کشورهای عربی میرود و عربهای آنجا پول خوبی به عنوان هدیه بهش میدهند. مطمئن هستم حدود دویست میلیون به بالا در بانک سپرده دارد. حالا مایحتاجی که به مادرم میدهد حدود ماهی سیصد هزار تومان در این چند سال است. حدود پنج سال پیش حدود صد هزار تومان میداد آن هم برای چهار نفر که دو نفر از آن مدرسه رو و دانشگاه رو هستند. خلاصه وقتی مادرم بهش میگوید این مایحتاج برایم کم است، پدرم در جواب با عصبانیت بهش میگوید مردم هم مثل شما هستند. خلاصه حدود بیست و پنج ساله که اینجور به مادرم مایحتاج میدهد و مادرم از این کار پدرم باور میکنی اعصابش بهم ریخته حتی تا پنج ماه پیش براش چند تا النگو خریده اونم چند تا النگو قبلش داشته و فروخته و مقداری پول بهش داد و النگوی جدیدی خرید و من که حدود بیست و چهار سال سن دارم و تشنه ازدواج هستم باور کن نه پول خونه دارم و پول ندارم که باهاش خونه بسازم و ازدواج کنم ضمناً پدرم خیلی آدم قوم و خویش دوست است. من نمیگم این کار قوم و خویش دوستیش بد است. خلاصه این قدر به آنها وابسته است و برایشان از خارج موبایل میخره پول بهشون میده هر بار که میاد خلاصه اینقدر که ما فرزندانش غمسوزش هستیم قوم و خویش غمسوز آن نیست. خلاصه هر بار که میاد با اون میره تفریح بیشتر با آنهاست و دل خوشی از این کارش نه مادرم داره نه ما؛ ولی باور کنید ما باز هم دوستش داریم. خلاصه به ما که فرزندش هستیم میگویم یه مقدار پول بده که ما یه کار راه بندازیم و آقای خودمان باشیم تو زندگی پول که نمیده هیچی، هزار سر کوفت دیگه هم میزنه و میگه نگاه بچههای دیگه نگاه کن خودشون برای خودشون مغازه زدن وقتی ما بهش میگویم پدر عزیز اینها پشتوانه مالیشون گرمه، یکی بهشون سرمایه داده و مغازه زدند خلاصه خیلی بیمنطق است و مثلا چند وقت پیش مادرم ماهیتابه از دستش افتاد و دستهاش شکست، شروع کرد به بد و بیراه گفتن به مادرم که شما هیچی نیستی و ذلیل هستی و بدون من میمیری. سؤال من اینجاست که ما چه گناهی کردیم که اینجور اجیر شدیم؟! پدری که برای ما که دلسوزش هستیم و هیچ بیاحترامی به او نمیکنیم و همهاش صبر میکنیم اینجور رفتار میکنه و اینجور ما رو در تنگنا قرار میده و احترام خاصی برای قوم و خویشش میذاره که فقط دور هم مینشینند و ریشخند بهش میکنند و احترام به او نمیگذارند و پدرم فکر میکنه بهتر از اینها هیچ کس نیست.
خلاصه کلام اصلا ما پول نمیخواهیم چر ا اخلاقش در از خونه خیلی خوبه حتی بعضی از دوستانم بهم میگند خوش به حالت اینجور پدری داری و من هیچی نمیگم و سکوت میکنم و صبر و داخل خانه این اخلاق بد دارد، چرا؟
حاج فردوسی شرمنده خیلی درد دل است و بیشتر دیگه نمیتوانم بگم. حاج فردوسی یک جواب خوبی بهم بده که براش بگم این رسم زندگی نیست. خواهش میکنم خصوصی بفرست و سریع
متشکر و ممنون
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
یکی از وسیلههای مهم برای امتحان جویندگان کمال و سعادت، مراعات حقوق پدر و مادر است. این که پدرتان اقوام و خویشانش را بر شما که فرزندانش هستند، یا بر همسرش ترجیح میدهد، از لحاظ شرعی، نادرست است اما کار نادرست پدر، دلیل بر بیاحترامی نسبت به او نمیشود.
پس همواره احترام پدر را حفظ کنید و هدایتش را از خدای تعالی بخواهید. موارد مشابه بسیاری سراغ دارم که پدر دارای تمکّن مالی است و فرزندانش نیازمند اولیّات زندگی هستند ولی از دادن نفقه و رسیدگی به حال آنان دریغ مینماید. چنین پدرانی در روز قیامت، حسابی سخت و عذابی دردناک خواهند داشت.
شکایت از رفتارهای غیرشرعی پدرتان را فقط به درگاه خدای شاهد و منتقم ببرید و آبروی پدر را در نزد خویشان و آشنایان حفظ نمایید. همچنین از نفرین پدر و آرزوی مرگ برای او، بپرهیزید که اثرات مخرّبی بر رسیدنتان به کمال و سعادت بر جای خواهد گذاشت.
موفق باشید
حاج فردوسی