سلام بر شما
دوستی دارم که خیلی با صوفیه مخالف است و همیشه آنان را لعن میکند. بویژه صوفیهی گنابادی و دکتر تابنده و سایر دراویش و مشایخ مجاز را شدیداً لعن میکند و امیدوار است که این لعنها، او را به درجات عالیه بهشت برساند. میخواستم نظر شما که خود از سرداران مبارزه با صوفیه و انحرافات و بدعتهایشان هستید را در مورد این کار دوستم بدانم.
متشکرم
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
نکتهی اول: روش بنده، مبارزه با صوفی مصطلح نیست، که این صوفیانِ علامتدار را «جاهل» و «بیمار» دانسته و شیوهی درست را مبارزه با «تصوف» میدانم. همیشه به رفقای عزیزم توصیه کردهام که انحرافات را بشناسید و سپس هر کسی که آن انحراف بر او منطبق شد، او را به همان اندازه صوفی یعنی منحرف از جادهی مستقیم ثقلین بدانید. شاید آن انحراف بر فلان فقیه یا زاهد یا عارف منطبق گردید. پس فریب شهرت اشخاص را نخورید و از هیبت و طمطراق آنان نهراسید، هر کس منحرف شد در اعتقادیات یا عملیات، او را به همان اندازه منحرف بشمارید.
نکتهی دوم: صوفیهی گنابادی ادعای تشیع دارند. هر چند تشیّعشان در حد بسیار نازل و مخلوط با بدعتها و خرافات فراوان است ولی بالاخره تا جایی که تحقیقات بنده پیش رفته، دوستان اهل بیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) و دشمنان ارباب سقیفه هستند و این دوستی را از جشنهای عید غدیر و نیمهی شعبان و عزاداریهای محرم و صفرشان میتوان فهمید.
نکتهی سوم: لعن کردن، بسیار حساس و خطرناک است زیرا بر طبق روایت معتبر، اگر کسی را که مستحق لعن نیست، لعن کنید، به خودتان بر خواهد گشت و ایجاد انواع مشکلات مادی و معنوی، دنیوی و اخروی خواهد نمود. پس لعن را در همان حد که در قرآن کریم و روایات معتبر آمده، مجاز بشمارید. حتی در قرآن کریم، هیچ آیهای که امر به لعن دیگران باشد، نیامده است؛ یعنی در هیچ آیهای نفرموده است که فلان شخص یا فلان طایفه را لعنت کنید. فقط در دو آیه به صورت غیرامری میفرماید: «عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعینَ» [سورهی بقره، آیهی 161 و سورهی آل عمران، آیهی 87] که آن هم در مورد مرتدهایی است که در حال کفر بمیرند و از ارتداد خود توبه نکنند.
پس علی رغم تمام انتقادات اساسی و بنیادیای که بر تصوف و صوفیان داریم، در این مورد هشدار میدهیم که ذمّهی خود را مشغول به لعن اینان نکنید. البته این که آنان را لعن نکنید، به معنی تأیید انحرافاتشان نیست بلکه فقط از جهت این که حیف است اصحاب منهاج فردوسیان، قدم بر مسیر خلاف احتیاط بگذارند. شاید فردای قیامت، همین صوفی بیصفایی که امروز دچار جهل و خرافات شده، مدعی شما در آمد که چرا مرا لعن کردی در حالی که از موالیان حضرت مولی الموالی (علیهالسلام) و از منتظران حضرت بقیة الله الاعظم (ارواحنا فداه) به قدر فهم و درک خودم بودم؟!
پس به دوستتان هم توصیه کنید که از لعن فرستادن بر صوفیهای که ادعای تشیّع میکنند، هر چند بسیار منحرف و سرگردان هستند، خودداری نماید و گردن نازنین خود را پلی برای عبور اینان قرار ندهد و اعمال صالحش که بر آمده از اعتقادات سالم است را در ازای راضی کردن اینان نپردازد.
موفق باشید
حاج فردوسی