سلام علیکم
چند روز پیش جنایت وحشیانه ای در مورد پسر عموم اتفاق افتاد که باعث مرگ مظلومانه وی شد. از همان ابتدای حادثه سعی کردم با تمرکز بر مهره مار از تمرکز و توجه بر نحوه حادثه که به شدت احساسم را منفی می کرد خودم را آزاد کنم. اما از آنجایی که پسر عموم بود در جامعه مورد هجوم سوالات و بحث های کنجکاوانه مردم قرار گرفتم و من که از پیگیری اخبار فرار می کردم از همه جوانب حادثه مطلع شدم و همین به شدت ذهنمو بهم ریخت. این روزها آرامشم را از دست داده ام. غم و غصه و خشم و نفرت ذهنمو به حدی درگیر کرده که هیچ تمرکزی بر برنامه ندارم.
نمی توانم بر خیر نهفته تمرکز کنم و ظاهر حادثه را نبینم. چه کار کنم که در حوادث حتی به ظاهر بدتر از این، مهره مارم را گم نکنم؟ و اینکه چه راه حل اورژانسی برای آرام شدن دارید؟
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
در حوادثی مانند آنچه نوشتهاید، باید نخست با توجه به بحث «من محوری» (بنگرید به شرعهی فردوسیان قسمت 16 و 17) مشخص کنید که این حادثه، از چه جهتی به شما مربوط میشود. اگر پسر عموی شما، مظلومانه کشته شده است، دلیل نمیشود که شما متأثر شوید؛ زیرا هر روز، هزاران «پسر عمو» میمیرند و تأثیر اینچنینی بر سایر پسر عموها نمیگذارد. هر روز، هزاران نفر «مظلومانه» کشته میشوند و تأثیر اینچنینی بر سایر انسانها نمیگذارد. هر روز هزاران نفر «کشته» میشوند و تأثیر اینچنینی بر شما نمیگذارد.
پس معلوم میشود «پسر عمو بودن»، «کشته شدن» و «مظلومانه» بر شما تأثیر نگذاشته است، بلکه منفعتی که با کشته شدن این شخص از شما زوال آمده یا ضرر و خطری که متوجه شما شده، موجب به هم ریختگی درونتان گشته است.
در قدم اول، باید تعیین کنید این شخص، چه سودی برای شما داشت و چه ضرری از شما دور میساخت. اگر تعارف را کنار گذاشته و با خودتان صادق باشید، به سرعت خواهید فهمید رابطهی مرگ این پسر عمو به «منِ» شما چیست. وقتی این رابطه را به درستی کشف کردید، قدم اول را به خوبی برداشتهاید و خواهید توانست قدم بعدی را نیز به خوبی بردارید.
قدم دوم این است که خود را تسلیت دهید. تسلیت دادن، به معنی گفتن جملات و کلماتی کلیشهای و بیروحِ «تسلیت عرض میکنم»، «غم آخرتان باشد»، «بقای عمر بازماندگان»، «خدا به شما صبر بدهد» و مانند اینها نیست.
تسلیت واقعی، بعد از یافتن رابطهی حادث با «منِ» شما اتفاق میافتد. وقتی به درستی کشف کردید که این حادثه، چه ضرری برای شما در پی دارد و چه فایده و نفعی را از شما دور ساخته است، باید جایگزینی برای «ضرر جلب شده» یا «نفع دور شده» پیدا کنید.
اگر شخصی که از دست رفته، تکیهگاه شما در امور مالی بوده، یعنی نفع مادی به شما میرسانده و ضرر مادی از شما دور میساخته، اینگونه خودتان را تسلیت دهید:
روزیرسان حقیقی خداست. این شخص، روزیرسان نبود؛ بلکه دستی از دستان پرخیر رازق متعال بود. با رفتن او، روزی من نه تنها کم نمیشود، بلکه امکان دارد بیشتر شود. پس خدا را بر روزیرسانیاش شکر میکنم و برای دستی که کوتاه شد، طلب مغفرت مینمایم و از او میخواهم دستان دیگری را جایگزین نماید.
اگر شخصی که از دست رفته، همسر شما بوده و مایهی آرامش روحی و روانیتان بوده است، اینگونه خود را تسلیت دهید:
خداست که منبع تمام آرامشها و خیرات است. مدتی توسط این همسر برایم آرامش و آسایش فراهم نمود و اکنون صلاح دانسته از راه دیگری مرا به خواستهام برساند و آرامش و آسایش برایم فراهم سازد. پس بر مسیری که تا کنون برای رساندن خیر به رویم گشوده بود، او را شکر میکنم و از او میخواهم مسیرهای بهتری برایم بگشاید.
اگر شخصی که از دست رفته، فرزند شما بوده و امید داشتید بعد از شما، باقیات الصالحاتی باشد و مایهی چشم روشنیتان در دنیا و آخرت گردد، اینگونه خودتان را تسلیت دهید:
آنچه در نزد خداست، باقی میماند و آنچه در نزد ماست، فنا میپذیرد. فرزند من که زودتر از من به دیار باقی رفت، سند ورود من به بهشت است. آنقدر بر دروازهی بهشت خواهد ایستاد تا مرا وارد بهشت سازد و چه سودی از این بالاتر؟! پس خدا را بر روزهایی که فرزندم در نزدم بود و دلخوش به او بودم، شکرگزاری میکنم و از خدای مهربان میخواهم مایههای چشم روشنی فراوانی برایم جایگزین سازد و ستایش، مخصوصِ خداییست که با پذیرفتن فرزندم، سند بهشتی شدنم را امضاء کرد.
اگر شخصی که از دست رفته، استاد معنویت شما بوده و بهرههای معنوی از او کسب میکردهاید، اینگونه خود را تسلیت دهید:
هدایت واقعی در نزد خداست و اوست که منبع هدایت است. این شخص، دستی از دستان خدا و راهی از راههای پروردگار برای هدایت من بود که مدتی در سایهی سخنان روشنگرش، راه را از چاه تشخیص میدادم؛ ولی اکنون ارادهی خداوند بر این تعلق گرفته که این مسیر هدایتگری، به رویم بسته شود. پس او را بر زمانی که از این شخص، هدایت میگرفتم شکر میگزارم و از او میخواهم راهنمای بهتر و بلندمرتبهتری به من عنایت نماید تا همچنان هدایتهایش را به بهترین وجهی دریافت دارم.
اگر شخصی که از دست رفته، پدر یا مادر شماست و دوست داشتید به آنها خدمت کنید تا ثوابهای فراوان نصیبتان شود، اینگونه خودتان را تسلیت دهید:
پدر و مادر، نعمتهای خداوند هستند و خدمت به آنان، مسیر خوبی برای دریافت پاداشهای اخرویست؛ ولی خدمت به پدر و مادر، محدود به دنیا نیست و میتوانم با فرستادن خیرات به روحشان، آنان را شاد کنم و به همان ثوابهای عظیم اخروی برسم. پس خدای بزرگ را بر نعمت پدر و مادر که تا کنون داشتهام، شکرگزاری میکنم و از او میخواهم مرا موفق به خیرات فراوان و ارسال ثوابش به روح آنان بفرماید.
اگر شخصی که از دست رفته، دوست صمیمی شماست که با او خاطرات خوب زیادی دارید، اینگونه خود را تسلیت دهید:
آرامش و خیر، از سوی رب العالمین است و او در هر زمان، از راههایی که میداند، این آرامش و خیر را به من میرساند. مدتی از سوی این شخص، آرامش و خیر الهی را دریافت کردم و خاطرات خوبی برایم رقم خورد؛ اما اکنون ارادهی الهی بر این تعلق گرفته که راه بهتری برای تجربههای خوب و ثبت خاطرات زیبا به من نشان دهد. پس او را بر مسیر زیبایی که تا کنون به رویم گشوده بود تا خاطرات خوب داشته باشم، شکر میگزارم و از او میخواهم راههای بهتر و بیشتری برای تجربهی آرامش و خوشی به رویم بگشاید.
اگر شخصی که از دست رفته، سنگ صبور شما بوده و غصهها و درد دلهایتان را به او میگفتهاید و با کلامش، آرامش را به شما هدیه میکرده، اینگونه خود را تسلیت دهید:
خدای من، منبع آرامش مطلق است. روزگاری غصهها میآمدند و خدای مهربان، این شخص را در زندگی من قرار داد که غمگسار و سنگ صبور من باشد تا غصهها مرا نابود نکند و بنیان صبرم را در هم نشکند؛ ولی اکنون بنا بر مصلحت عالیهاش، آن سنگ صبور را از من گرفته است. او را بر سنگ صبوری که در غمها به من داد، شکرگزاری میکنم و از او میخواهم همچنان که سنگ صبورم را گرفت، غمها را از من بگیرد که دیگر نیازی به سنگ صبور نداشته باشم و غصههایم را با شادی و خوشی جایگزین سازد.
در پایان به چند تذکر توجه کنید:
1. در برخی فقدانها، بیش از یک جهت وجود دارد که میتوانید از چند تسلیت استفاده کنید.
2. با کمی تفکر، میتوانید برای سایر از دست دادنها، مثل از دست دادن پول زیاد، شیء گرانبها، موقعیت شغلی عالی، خواستگار مناسب و غیره نیز تسلیتهای مشابهی بسازید.
3. اگر جهت واقعیِ غمگین شدن برای از دست دادن شخص یا شیئی را پیدا نکردید، غم شما در حقیقت، نوعی جوگیری است و به سرعت، فروکش خواهد کرد. معمولاً مرگ جوان، دور و نزدیک و آشنا و غریبه را تحت تأثیر قرار میدهد؛ ولی اگر جهتی از جهات بالا یا مانند آن نداشته باشد، به سرعت فراموش میگردد.
4. وقتی تسلیت یافتید و آرام شدید، میتوانید از مهرهی مار استفادهی عالی ببرید و خیری که در آن حادثه نهفته است را آزاد سازید.
موفق باشید
حاج فردوسی