بسم الله الرّحمان الرّحیم
سلام علیکم رهبر معنویمان حاج فردوسی حفظه الله
در بخشی از فرمایشتان چنین آمده است:
نکتهی سوم: مراجعهی ما به امامان معصوم (علیهمالسلام)، نیز از سر ناچاری است؛ زیرا دستمان به دامان پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نمیرسد. اگر فرض کنید پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در مدینه حضور میداشتند و شمارهی تماس مستقیم میدادند و امام صادق (علیهالسلام) هم پاسخگویی داشتند، وقتی سؤال دینیای پیش میآمد، از امام صادق (علیهالسلام) میپرسیدیم یا از شخص پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)؟ معلوم است که حتی خود امام صادق (علیهالسلام) هم سؤالاتشان را از پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میپرسیدند!
در نکته ی سوّم بحث چنین القاء می شود که استاد معظّم امام صادق علیه السّلام هر چه می فرماید از استاد اعظم منهاج فردوسیان صلّا الّاه علیه و آله و سلّم نیست؛ این اشتباه حضرت عالی است که نکته های اوّل و دوّم را وصل به نکته ی سوّم فرموده اید!
در نکته های اوّل و دوّم، دو گروه غیر معصوم حضور دارند که طبق عقل و بنای عاقلان! چون احتمال اشتباه در آن ها می دهیم در صورت وجود معصوم علیه السّلام به این دو گروه مراجعه نمی کنیم. پس لطفاً این القاء اشتباه را از ذهن اصحاب منهاج فردوسیان که خداوند تبارک و تعالا زیادشان کند بزدایید.
جزاکم الّاه خیر الجزاء
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
سیرهی عقلا این است که هر گاه در شرایط مساوی، دسترسی به لایهی بالاتر وجود داشته باشد، به لایهی پایینتر مراجعه نمیکنند. به عبارت ساده، اگر امکان و هزینهی مراجعه به «مدیر کل» و «جانشین او» به یک اندازه باشد، هر عاقلی مراجعه به «مدیر کل» را ترجیح میدهد و این کار، به معنی برتر دانستن «مدیر کل» نسبت به «جانشین» اوست.
در مورد ائمهی اطهار (علیهمالسلام) و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز حکایت، همین است. هر گاه امکان و هزینهی دسترسی به «پیامبر خدا» با امکان و هزینهی دسترسی به «جانشین» ایشان به یک اندازه باشد، هر عاقلی مراجعه به «پیامبر خدا» را ترجیح میدهد و این کار، به معنی برتر دانستن «پیامبر خدا» در مقایسه با «جانشین» ایشان است.
به این حقیقت، در کلام نورانی امام صادق (علیهالسلام) تصریح شده است که فرمودند: «هَذَا الْأَمْرُ یَجْرِی لآِخِرِنَا کَمَا یَجْرِی لِأَوَّلِنَا وَ لِمُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ فَضْلُهُمَا» [المحاسن، برقی، جلد 1، صفحهی 289]
یعنی جریان ولایت الله برای پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و ائمهی اطهار (علیهمالسلام) مثل یکدیگر است و سخن و بیان ائمهی اطهار (علیهمالسلام)، همان سخن و بیان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است؛ اما برای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، برتریِ خاص خودشان است.
پس مراجعه به ائمهی اطهار (علیهمالسلام) و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) برای دریافت احکام الهی، نه برای عصمتشان بلکه برای برتر بودنشان است و این جهت، در تمام طبقاتی که برشمردیم، یکسان است. به عبارت ساده، «راوی» بر «فقیه» برتری دارد و «امام» بر «راوی» برتری دارد و «پیامبر» بر «امام» برتری دارد و «خدا» بر «پیامبر» برتری دارد.
در اشکال شما اینطور فرض شده که «پیامبر» بر «امام»، برتریای ندارد؛ در حالی که به تصریح روایت، «پیامبر» بر «امام»، برتری دارد.
موفق باشید
حاج فردوسی