سلام علیکم
۱. در طبقه ۵ داریم که تلاش برای تحصیل حضور قلب ضروریست.
آیا این به آن معناست که حضور قلب ضروریست؟ بنده تصور می کردم آنچه ضروریست تلاش من در این راه است که بی تفاوت به حضور قلب نباشم و تا حد امکان سعی بر حضور قلب داشته باشم. حالا اینکه با وجود تلاش و جدیت، چقدر به آن دست می یبابم دیگر مهم نیست.
۲. اگر حضور قلب ضروری باشد و نه تلاش برای تحصیل حضور قلب، با توجه به هم طبقه بودن حضور قلب و نماز جماعت چگونه رأی به برتری حضور قلب داده اید؟
۳. در خصوص پاسخ ۳، مگر شارع مقدس تشخیص نداده اند که بستن چشم به حضور قلب (لااقل برای این سوال کننده محترم) کمک میکند؟ پس چرا ایشان را از بستن چشم نهی کرده است؟
************
باسمه تعالی
سلام علیکم
جواب 1: داشتنِ حضور قلب، ثمرهی «تلاش» برای داشتنِ حضور قلب است. ما نمیتوانیم به حضور قلب برسیم مگر با تلاش فراوان. پس آنچه به آن امر شدهایم، «تلاش» برای به دست آوردن حضور قلب است که البته اگر تلاش، صادقانه و جدّی باشد، بالاخره به بار مینشیند و ثمرات شیرینی به دست میدهد. پس کسی که «تلاش» برای تحصیل حضور قلب نمیکند، مقصر است و مؤاخذه خواهد شد و کسی که «تلاش» میکند ولی حضور قلب نمییابد، باید بر «تلاش» خود بیفزاید و نیز در نزد خبرهی فن، تلاش بیثمرش را آسیبشناسی و اصلاح کند.
جواب 2: «تلاش» برای تحصیل حضور قلب، ضروری است.
جواب 3: انسانها در سطوح مختلفی قرار دارند و احکام دین به تعداد تمام افراد نیست؛ بلکه کلیاتی که مشترک است همراه با نظام اهم و مهم ارائه شده است. به همین جهت در احکام، هر جا بین دو دستور شرعی، تعارضی حادث شد، باید اهم را بر مهم ترجیح داد. و نمیتوان این اعتراض را وارد دانست که چرا خداوند چنین امری کرده است، مگر نمیدانست که فلان شخص، دچار این مشکل خواهد شد. مثلاً از یک سوی خدای تعالی روزه را واجب کرده و از سوی دیگر، فلان شخص روزه برایش ضرر دارد. در اینجا نباید گفت: مگر شارع نمیدانسته که روزه برای فلانی ضرر دارد چرا روزه را برای مسلمانها واجب کرده است؟! جوابش این است که روزه در جای خودش واجب است و اگر کسی آن شرایط را ندارد، برایش واجب نیست و حتی حرام است. شارع از سویی میفرماید: تلاش کن در نماز، حضور قلب داشته باشی و از سوی دیگر میفرماید: در شرایط عادی، چشمانت را در نماز مبند؛ ولی وقتی بین این دو حکم، تعارضی حادث شود، چارهاش این است که از حکم مهم به نفع اهم، چشمپوشی گردد؛ نه این که بر احکام شارع اعتراض شود.
موفق باشید
حاج فردوسی