حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

حاج فردوسی

معلم معنویت، مؤلف منهاج فردوسیان، مستجاب الدعوة

عرض سلام دارم خدمت حاج فردوسی
ضمن آرزوی سلامتی و طول عمر همراه با توفیقات روزافزون برای شما و همه اصحاب منهاج فردوسیان
مسأله ای خاطر حقیر و جمعی از دوستان و لابد بخش زیادی از طبقه‌ی مومنین را مکدر و متأثر کرده‌ است که برای علاج آن و تسلای خاطر به حضورتان عرض میکنیم باشد که پاسخ روشنگرانه شما بار دیگر نقاط خاموش ذهن ما را به نور فهم آذین کند ان شاءالله .
ویروس اخیر موجب بیماری و کسالت حال برخی از مومنین چه از لحاظ جسمی و چه از لحاظ روحی را پدید آورده است
آنچه در این مرقوم از شما میخواهم این است که بفرمایید از آنجایی که برخی نزدیکان و بخشی از افراد جامعه که زمان اجل آن‌ها مقارن شده است با حضور این ویروس و سرایت آن به جسمشان موجب شده است که در کفن و دفن و تشییع آن‌ها شرایطی را ایجاد کند که متفاوت از آنچه تا کنون در جامعه‌‌ی مومنین بوده اجرا شود.
از تیمم بدل از غسل گرفته تا تکفین و سپس بسته‌بندی خاص متوفی تا عدم اجازه تشییع جنازه و همچنین اقامه نماز در محلی خاص در بیمارستان توسط یک روحانی و بعضاً بدون مراعات این مسائل به دلیل فقر مراعات احکام دینی توسط برخی بیمارستان ها و خاک کردن در عمق دو سه متری زمین و به عبارتی در یک فضای غریبانه و غمبار و عدم برگزاری مراسم ختم و یادبود به دلیل منع قانونی جهت جلوگیری از نشر این ویروس.
و روی هم رفته این مسائل موجب نگرانی ما از این جهت شده که نکند برای ما نیز واجبات شرعی از بعد مرگ تا خاکسپاری به درستی رعایت نشود. و حواشی و رعایت آئین ها مد نظر ما نیست و مراد رعایت آنچه از احکام خاکسپاری هست برای خود و دیگران می باشد.
شخصی چون شهید سلیمانی با آن تشییع تاریخی که هر صلوات و فاتحه‌ای به روحش توسط تشییع کنندگان قطعا به روح ایشان نیز خواهد رسید و موجبات شادی ایشان بوده و چه اشخاصی از مومنین که این ایام با شرایط خاص و بدون حضور اکثر نزدیکان حتی به خاک سپرده می شوند و شاید روحشان محروم از خیلی مستحبات و خیرات و صلوات. و حکمت الهی بر ما پوشیده است.
به خداوند سبحان پناه می‌بریم و آرزو میکنم رفتن ما از دارفانی برای ما همراه با رحمت و مغفرت و آمرزش الهی باشد و برای بازماندگان همراه با روشنایی، امید و چراغ راه و در مسیر اعتلای اسلام ناب محمدی خون ما آبیاری کننده ی این مسیر پر بهجت باشد ان شاء الله و بحق منهاج فردوسیان.
جا دارد بفرمایید:
۱ ـ آیا این ویروس موجب مرگ و میر شده است و این مرگ ها زودتر از اجل و بخاطر یک بلا و ویروس مسری و مرگ خاص است؟
۲ ـ آیا این اجل‌ها طبیعی است و در زمانش تبدیلی نیست و ویروس یک بهانه است؟
۳ ـ درک مسائل گفته شده در مورد کفن و دفن و خاکسپاری این افراد را برای ما بفرمایید و حکمت الهی در اینگونه مرگ‌ها.
۴ ـ چکار کنیم از بابت انجام احکام خاکسپاری خودمان خیالمان راحت باشد؟
۵ ـ بیانات روشنگرانه خود را بفرمایید.
ببخشید از طولانی شدن و پراکندگی مطلب
متشکریم

************
باسمه تعالی

سلام علیکم
جواب 1: بر طبق صریح آیات قرآن، مرگ چیزی است که هیچ تقدیم و تأخیری در آن نیست. به عبارت دیگر، نمی‌توان طول عمر را کم و زیاد کرد. در مقابل صریح قرآن، در برخی روایات، انجام برخی کارها مانند صله‌ی رحم، موجب افزایش عمر شمرده شده و از سوی دیگر، ارتکاب برخی گناهان مانند قطع رحم، موجب کاهش عمر معرفی گردیده است.
حل تعارض ظاهری بین آیات و روایات در این موضوع، فایده‌ای ندارد؛ چون به هر حال، طول عمر، مشخص نیست، به عبارت ساده، چون معلوم نیست هر کسی چقدر عمر دارد، نمی‌توان کسی که زیاد صله‌ی رحم می‌کرد و زود مرد را نقض این روایات دانست. مثلاً اگر شخصی در سی و پنج سالگی رحلت کرد در حالی که بسیار اهل صله‌ی رحم بود، شاید عمرش پانزده سال بوده و بر اثر صله‌ی رحم، بیست سال بر آن افزوده شده است. در طرف دیگر نیز همین است. شاید کسی که نود و پنج سال عمر کرد در حالی که قاطع رحم بود، عمرش صد و پانزده سال بوده و بر اثر قطع رحم، بیست سال از عمرش کاسته شده است. پس با توجه به وجود یک X (ناشناخته / نامعلوم) در معادله، هیچگاه نخواهیم توانست نتیجه‌ی واضحی از این معادله بگیریم و طول عمر قطعی کسی را مشخص سازیم.
با این حساب، از منظر روایات، شیوع یک بیماری، نمی‌تواند دلیل کوتاه شدن عمر باشد

جواب 2: از منظر آیات، هیچ چیزی نمی‌تواند عمر را کوتاه و بلند سازد؛ ولی از منظر روایات، انجام دادن برخی گناهان، اجل را نزدیک می‌سازد. پس ابتلا به ویروس و بیماری خاصی که منجر به مرگ می‌شود، فقط بهانه‌ی مردن است و بس. این شخص اگر به این بیماری نمیرد، به هزار عامل دیگر می‌میرد و اگر هیچ عاملی نباشد، شب می‌خوابد و بر نمی‌خیزد یا دراز می‌کشد و به خواب ابدی می‌رود که اسمش را «سکته» گذاشته‌اند؛ در حالی که اسم واقعی‌اش «فرا رسیدن اجل» و «تمام شدن عمر» است. شخصی که به این بیماری جدید می‌میرد، از دو حالت خارج نیست:
حالت اول: از منظر آیات، عمرش به سر رسیده و این بیماری، بهانه‌ای برای مردنش شده است.
حالت دوم: از منظر روایات، ارتکاب برخی گناهان، موجب شده عمرش به سر رسد و این بیماری، بهانه‌ای برای مردنش شده است.
در هر دو حالت، ابتلا به بیماری خاص، فقط و فقط، بهانه‌ای برای مردن کسی است که باید بمیرد. البته اعتقاد به این واقعیت، نباید موجب جری شدن و انجام کارهای متهورانه شود؛ زیرا گر چه از منظر آیات، طول عمر را نمی‌شود دستکاری کرد و از منظر روایات، شیوع ویروس نمی‌تواند عمر را کوتاه کند؛ ولی قطعاً می‌تواند عرض عمر را کم کند.
طول عمر، همان است که با مقایسه‌ی صفحه‌ی اول و آخر شناسنامه می‌توان به دست آورد؛ همان طلوع دل‌انگیز و غروب غم‌انگیزی که روی سنگ قبر می‌نویسند.
عرض عمر، به معنی خوشی و ناخوشی است. می‌توان طول عمر را با «سلامتی»، خوش بود و با «مریضی» ناخوش بود. می‌توان طول عمر را با «روابط خوب»، خوش بود و با «قهر و دعوا»، ناخوش بود. می‌توان طول عمر را با «ثروتمندی»، خوش بود و با «فقر و نداری» ناخوش بود.
به عبارت ساده، می‌توانید بین سال تولد و مرگتان را با «شادی»، «سلامتی»، «روابط خوب» و «ثروت» خوش بگذرانید و می‌توانید همین سال‌ها را با «غصه»، «بیماری»، «قهر و دعوا» و «فقر» به ناخوش بگذرانید. در هر دو حال، شما محکوم به سپری کردن این سال‌ها و ماه‌ها و روزها و ساعات در دنیا هستید و گریزی از آن نیست؛ ولی کیفیت آن را می‌توانید تعیین کنید.
در مورد این بیماری خاص، اگر پرهیزهای لازم را انجام ندهید، مبتلا به ویروس شده و مدتی اسیر بیمارستان و دارو و دکتر خواهید بود؛ ولی محال است این ویروس، بدون فرا رسیدن اجل، بتواند طول عمرتان را کم کند. ابتلا به بیماری، فقط عرض عمر را کاهش می‌دهد و موجب می‌شود روزها و شب‌هایی که می‌توانستید با خوشی بگذرانید، با درد و رنج و سرم و آمپول طی نمایید.

جواب 3: بنا بر روایات، کیفیت مردن، نوع تشییع جنازه و در کل، میزان احترامی که جنازه دریافت می‌کند، قسمتی از پاداش و عقاب الهی است. به این معنی که برخی خوبان هستند که تشییع جنازه‌ی غریبانه‌ای دارند و این، به خاطر آن است که بخشی از گناهانشان بخشیده شود و پاک به عالم بعدی وارد شوند و در مقابل، برخی بدان هستند که تشییع جنازه‌ی باشکوهی دارند و این، به خاطر آن است که کارهای خوبی که انجام داده در همین دنیا جبران شود و در عالم بعدی، یکسره به جهنم برود.
همچنین تشییع جنازه‌ی باشکوه برخی خوبان، به معنی شروع شدن پاداش‌های عالی الهی به آن شخص است که از همین دنیا و با تشییع باشکوه، خودش را نشان داده است و در مقابل، تشییع غریبانه‌ی برخی بدان، به معنی شروع شدن عقاب‌های الهی برای آن شخص است که از همین دنیا با بی‌اعتنایی مؤمنین خودش را نشان داده است.
با این حساب، باشکوه و بی‌شکوه بودن تشییع جنازه، هیچ دلالتی بر خوب یا بد بودن صاحب جنازه ندارد و هر چهار سوی قضیه را می‌توان برایش فرض کرد. چهار سوی قضیه به این صورت است:
اول: آدم خوبی که باشکوه تشییع می‌شود، برای این است که اکرام و احترام الهی از همین دنیا برایش شروع شده است.
دوم: آدم خوبی که غریبانه تشییع می‌شود، برای این است که ته‌مانده‌ی گناهانی که داشته آمرزیده شود.
سوم: آدم بدی که باشکوه تشییع می‌شود، برای این است که کارهای خوبی که انجام داده، در همین دنیا تسویه شود و در عالم بعدی، هیچ خیراتی برایش نباشد.
چهارم: آدم بدی که غریبانه تشییع می‌شود، برای این است عذاب الهی از همین دنیا برایش شروع شده باشد.
پس فرا رسیدن اجل در شرایط خاص، حتماً حساب و کتاب و حکمت‌هایی دارد که البته برای ما پوشیده است و چون ثمره‌ی تربیتی ندارد، بهتر است از پرداختن به آن خودداری کنید. حتی در پاره‌ای موارد، اهمیت دادن به تشییع باشکوه و غریبانه، می‌تواند رهزن باشد و موجب انحراف در دیدگاه گردد و تمرکز را از رسیدن به درجات عالیه‌ی بهشت، به امور فانی دنیا معطوف سازد.

جواب 4: ما فقط مکلّف به اصلاح دیدگاه‌ها و اعمالمان در حال «توانایی» و «حیات» هستیم؛ پس اگر «نتوانید»، مثل مریضی که روزه گرفتن برایش ضرر دارد، یا «زنده نباشید»، تکلیفی ندارید. اگر به درستی زندگی کنید، باید خیالتان راحت باشد که بعد از مرگ، بهترین جایگاه‌های بهشت برایتان است و هیچ فرقی نمی‌کند چطور تشییع شوید و کجا دفن گردید. اگر خودتان بارتان را به درستی بردارید و به منزل برسانید، دغدغه‌ی فاتحه و صلوات بازماندگان نخواهید داشت. تا زنده و توانا هستید، قدر بدانید و در اصلاح دیدگاه‌ها و اعمالتان بکوشید تا بعد از مردن، به هر کیفیتی که باشد، محتاج خیرات و مبرّات زندگان نباشید. چنان زندگی کنید که با مردن، حیات جاودانه بیابید و وقتی به تشییع کنندگانتان نگاه می‌کنید، تفاوت اساسی‌تان با آنان را درک کنید. اصلاً چنان در اصلاح دیدگاه‌ها و اعمالتان همت کنید که بعد از مردن، فرصت نگاه کردن به تشییع کنندگانتان را پیدا نکنید. چنان زندگی کنید که بعد از مردن، به خاطر ملاقات با استاد اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و استادان معظم منهاج فردوسیان (علیهم‌السلام) و ارواح انبیا و اوصیا و شهدا و نیز ملاقات با حورالعین و نعمت‌های هوش‌ربای بهشتی، از جنازه‌یتان غافل شوید و هیچ نفهمید چه کسی بدنتان را غسل داد و چه کسانی به تشییع آمدند و چند نفر بودند و کجا دفن شدید و روی سنگ قبرتان چه نوشته شده است.

جواب 5: از آنچه نوشته شد، به این نتیجه می‌رسیم که:
اولاً: از بیماری جدید نترسید؛ ولی بی‌احتیاطی هم نکنید.
ثانیاً: آنان که به این بیماری یا در ایام قرنطینه‌ی عمومی مردند، حسابی با خدای خود دارند که ما از آن بی‌خبریم؛ ولی در دستگاه عدل الهی گم نمی‌شود.
ثالثاً: بیماری نمی‌تواند «طول عمر» را بکاهد؛ ولی می‌تواند «عرض عمر» را کاهش دهد.
رابعاً: تمرکزتان را بر اصلاح دیدگاه‌ها و اعمالتان بگذارید تا هر جا و هر طور که مردید، بهترین سرانجام را داشته باشید.

موفق باشید
حاج فردوسی

تعداد نظراتی که بر این مطلب نوشته شده است: ۰ نظر

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب، اظهار نظر می‌کند
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
این وبگاه در ستاد ساماندهی پایگاه‌های اینترنتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به شماره‌ی شامد: «1 - 1 - 769104 - 65 - 0 - 3» ثبت شده و تابع قوانین مکتوب جمهوری اسلامی ایران است. / مطالب این وبگاه، وقف عام بوده و نشر آن، حتی بدون نام، آزاد است