سلام
بنده منهاجیم نیستم ولی میخوام یه چیزایی را واقعاً رعایت کنم
تکلیفم چیه نمیخوام آهنگ و موسیقی گوش بدم؟؟ ولی هر طرف صدای موسیقی میاد
نمیخوام غیبت کنم ولی میشنوم و مجبور میشم گاهی مشارکتم بکنم تا طرف فکر نکنه بهش بی تفاوتم
تکلیفم چیه که میخوام با خیال راحت نمازای واجبمو بخونم؟ به مستحباتم برسم؟
تکلیفم چیه میخوام حجاب کامل داشته باشم ولی نمیتونم؟
خدایا کمکم کن.
خدایا کمکم کن.
خدایا کمکم کن.
**********
باسمه تعالی
بزرگترین اشتباه شما همین است که نمیخواهید منهاجی باشید. تا زمانی که خودتان را در ظاهر و باطن، متصل، سرسپرده و دلسپردهی این نظام تربیتی ندانید و معرفی نکنید، نمیتوانید قدرت کافی برای مقابله با مقاومتها و وسوسههای شیاطین انس و جن داشته باشید.
اولاً باید خودتان را سرسپرده و دلسپردهی نظام جامع تربیتی منهاج فردوسیان بدانید.
ثانیاً باید خودتان را سرسپرده و دلسپردهی نظام جامع تربیتی منهاج فردوسیان معرفی کنید.
البته بر طبق قانون اول نیوتون یا قانون اینرسی، هر چیزی تمایل دارد در وضعیت قبلی خود بماند. بر اساس این قانون تکوینی خداوند، در اوایل کار، مخالفتهایی با شما خواهد شد، ولی باید استقامت کنید و محکم بودن خودتان را برای خودتان و دیگران، اثبات نمایید. در اوایل کار، اعضای خانواده، دوستان، همکاران و سایر کسانی که با شما در ارتباط هستند، از انواع و اقسام راهها مانند مسخره کردن، نصیحت کردن، گله کردن، سرزنش کردن و … تلاش خواهند کرد شما را از راهی که در پیش گرفتهاید بازدارند؛ اما وقتی مأیوس شوند، در بیشتر موارد به کمکتان خواهند آمد یا از شما کمک معنوی و روحی خواهند خواست.
مثلاً همان عضو خانواده که شما را برای منهاجی شدن سرزنش میکرده، در مواقع حساس گرفتاری، به شما پناه آورده و از شما خواهد خواست برایش دعا کنید. یا همان دوستان، اقوام و اعضای خانوادهیتان که در وقت سوار بودن بر موج سلامتی و کامیابی، شما را مسخره میکردند، در زمان بیماری و ناکامی، دست یاری به سویتان دراز کرده و به زبان بیزبانی از مقاومتهایی که در مسیرتان ایجاد کرده بودند، عذر خواهند خواست. حتی بعضیهایشان بعد از مردن و دیدن جهان بعدی، به جایگاه عالی شما پی برده و از طریق رؤیا از شما تقاضای کمک خواهند کرد.
پس هر ضربهای که در این مسیر بر شما وارد میشود، اگر نپذیرید، موجب قویتر شدنتان خواهد شد و اگر میپذیرید، حق ندارید گله کنید. وقتی ایمانتان به هدفتان اینقدر ضعیف است که برای نگه داشتن توجه هر انسان دور از مسیری حاضرید دست از تعقیب هدفتان بردارید، نباید از آن شخص منحرف گله کنید، باید از خودتان گله کنید و بارها از خودتان بپرسید چرا اینقدر ضعیف عمل میکنید؟! چرا کوتاه میآیید؟! چرا هدف عالی را فدای حرف مردم عامی میکنید؟! چرا سراپا شور و شوق برای رسیدن به درجات عالیه نیستید؟! چرا برای کامیابی و سعادت ابدی سراسیمه نیستید؟! چرا سربازان لشکر شیطان را چیزی حساب میکنید؟! چرا برای انتقاد هر خس و خاشاکی احترام قائل میشوید؟! چرا با هر سرزنش، توهین و مسخرهشدنی سست میشوید؟!
اگر بخواهید منتظر بمانید تا روزگاری برسد که هیچ کسی در اطراف شما غیبت نکند یا تلویزیون موسیقی نزند، چنان روزی نخواهد رسید. باید از همین حالا شروع کنید و پر قدرت، با توکل بر قدرت لایزال الهی، قدم راسخ در این مسیر بگذارید و موانع را یکی بعد از دیگری پشت سر بگذارید.
توصیهی من به دوستان منهاجی و نیز علاقهمندان به منهاجی شدن این است: به تمام کسانی که با آنان در تماس تنگاتنگ هستید، رسماً اعلام کنید منهاجی شدهاید. سپس با روی خوش و بیان نرم، برایشان توضیح دهید که منهاجی شدن، یعنی عزمی جزم برای رسیدن به بالاترین درجات بهشت. آنگاه در عمل، منهاجی شدن خود را اثبات کنید و مداومت نمایید. آب، قوی نیست ولی بر اثر مداومت، میتواند صخرهی سخت را سوراخ کند. مداومت کنید تا مقاومتها به حداقل برسد. مداومت کنید تا به قدر کافی قوی شوید و بتوانید مقاومتها را در هم بشکنید.
شما فقط یک فرصت برای برنده شدن دارید. اگر این فرصت را با ملاحظات بیهوده و ترسهای واهی به خاطر حرف این و آن از دست بدهید، هیچوقت روی خوشبختی واقعی را نخواهید دید. هیچوقت یعنی هیچ وقت، یعنی تا ابد. بعد از جمع شدن زمین و آسمان، زمان نخواهد بود و شب و روز از پی هم نخواهند آمد و ماه و خورشید، طلوع و غروب نخواهند کرد. در آن موقعیت خاص که هیچ پایانی ندارد، دیگر امکان رشد و ترقی نیست. اگر بنا دارید رشد کنید، باید از همینجا شروع کنید و جدّی بگیرید. اینقدر جدّی بگیرید که هیچ انسانی و هیچ حادثهای یارای مقاومت در مقابل حرکت صعودیتان نداشته باشد و نتواند در عزم راسختان خللی ایجاد نماید.
اعلام کنید منهاجی هستید و تا زمانی که در فردوس اعلی همسایهی پیامبر خدا و اهل بیت طاهرینشان شوید، منهاجی خواهید ماند. اعلام کنید و نترسید. اگر بترسید، بزرگ نخواهید شد. اگر بترسید، هم قد و اندازهی فردوس برین نخواهید شد. کوتولهها را در بالا دستهای بهشت راه نمیدهند. رشد کنید و بالنده شوید و به غرفههای فردوس اعلی برپرید. ارزش دنیا به بهشت است. اگر به بهشت رسیدید، خوشا به حالتان و اگر نرسیدید، فرصت زندگی را به معنی واقعی کلمه «هدر» دادهاید.
اعلام کنید منهاجی شدهاید و سپس با لبخند، از کنار هر مقاومتی بگذرید. از بادهای مخالف اعراض کنید. از حرف مردم نادان و خوابزدهی دنیادوست روی بگردانید و به جایگاه عالیتان در فردوس اعلی چشم بدوزید. اگر چشم بر فردوس داشته باشید، ناملایمات مسیر رسیدن را متوجه نخواهید شد. مسیر هر چه باشد میگذرد. آنچه نمیگذرد و نمیتوان از آن گذشت، نعیم بهشت، بویژه درجهی صدم آن، فردوس برین، است.
خودتان را تصور کنید که در مسیری بر روی فرش قرمز باریک و بلندی گام بر میدارید. این فرش را پشت سر شما جمع میکنند. این فرش، عمر شماست که در حال کاستن است. نهایت این فرش و این مسیر، به درهای ختم میشود. وقتی بر لبهی دره بایستید و به پایین نگاه کنید، پر از آتش است و وقتی به بالا نگاه کنید، قصرهای عالی به صورت طبقه طبقه بر روی هم قرار دارد. اگر در طول پیمودن این فرش، بالهایتان را قوی کرده باشید، به محض این که به لبهی پرتگاه رسیدید و طامّهی مرگ بر شما نهیب زد و فرش را از زیر پایتان کشید، به جای این که در قعر دره بیفتید، بال گشوده و بال میزنید و بال میزنید و بال میزنید و خودتان را به بالاترین طبقهی قصر میرسانید. ولی اگر در طول پیمودن مسیر، توجهی به فربه کردن بالهایتان نکرده باشید، بعد از این که پنجهی مرگ، ضربهای بر شما زد، ناتوان از پرواز، به داخل درهی پر آتش سقوط خواهید کرد.
روزی که در مقابل میزان عدل الهی قرار بگیرید، نخواهید توانست این و آن را مقصر جلوه دهید. آنجا انگشت تمام اتهامات به سوی شماست و بس. نخواهند پرسید: چه کسی تو را محروم کرد؟ خواهند پرسید: چرا وقتی دیگری میخواست تو را محروم کند، پذیرفتی و محروم شدی. این و آن که سهل است، حتی خود شیطان بزرگ و ابلیسالابالسه، به تصریح قرآن کریم، زیر بار نخواهد رفت و میگوید: من فقط تو را دعوت کردم، تقصیر خودت بود که دعوت مرا پذیرفتی. چرا دعوت پیامبران را نپذیرفتی؟ چرا کاهلی کردی؟ چرا جدّی نگرفتی؟ چرا ترسیدی؟ چرا بر خدا توکل نکردی؟ چرا به امام زمانت توسل نکردی؟ چرا توبه نکردی؟ چرا بر گناهانت گریه نکردی؟ چرا حلقهی درِ رحمت الهی را محکم نکوبیدی؟ چرا دامن اولیای خدا را نچسبیدی؟ چرا از قطار سریع السیر منهاج فردوسیان پیاده شدی؟
اگر برای خدا جوابی آماده نمیکنید، حد اقل برای شیطان جوابی آماده کنید وقتی بپرسد: چرا سوار قطار سریع السیر منهاج فردوسیان نشدی؟!
موفق باشید
حاج فردوسی
بر هر منهاج کوشی لازم است این نامه و نوشتار را بارها و بارها بخواند و بخواند و بخواند تا منهاجی شود انشاءالله